در نشست تخصصی «ظرفیتهای ادب کهن فارسی در عبور از مرزها» مطرح شد؛
کتابهای روان بهتر از اشعار فاخر و پیچیده زبان فارسی را رواج میدهند
سیدهزیبا بهروز، پژوهشگر ادبی در نشست تخصصی «ظرفیتهای ادب کهن فارسی در عبور از مرزها» تأکید کرد که وام گرفتن فرهنگی معمولا در ترجمه به چند شکل اتفاق میافتد و زبان فارسی نیز از این قضیه مستثنی نیست.
در این نشست، سیده زیبا بهروز، پژوهشگر فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و دبیر جلسه، فرهاد قربان زاده، زبانشناس و عضو هیئت علمی فرهنگستان ادب و زبان فارسی حضور داشتند که درنهایت از کتابهای ترجمه و منتشر شده در موضوع ادبیات (اقبال ستاره مشرق زمین و 30داستان کهن فارسی به زبانهای، اردو و ترکمنی) رونمایی شد.
بهروز در ابتدا به نقش زبان و مترجم به انتقال فرهنگ اشاره کرد و گفت: وام گرفتن فرهنگی معمولا در ترجمه به چند شکل اتفاق میافتد و این زبان فارسی نیز از این قضیه مستثنی نیست. گاهی مترجم احساس میکند عبارت یا واژهای به فرهنگ زبان مبدا اختصاص دارد و شروع به توضیح دادن آن واژه میکند و برای آن اطلاعات میآورد.
وی افزود: به طورمثال در این شعر از سعدی: «بنده حلقه به گوش ار ننوازی برود / لطف کن لطف که بیگانه شود حلقه به گوش»، حلقه به گوش عبارتی است که در فرهنگ ما رواج داشته است و در فرهنگ زبان مقصد وجود ندارد لذا مترجم این واژه را تحتاللفظی ترجمه میکند و توضیح میدهد که حلقه به گوش یعنی بندهای که به صاحب خودش اختصاص یافته است.
بهروز ضمن مطرح کردن یک مثال دیگر ادامه داد: یا یک شعر دیگر که میگوید: «کس نیاید به زیر سایه بوم / ور همای از جهان شود معدوم»، همای یک پرنده اساطیری ایرانی است. اگر این را بخواهیم در یک فرهنگ دیگر معرفی کنیم، مترجم جستوجو میکند تا اگر وجه اشتراکی در اسطوره و افسانههای فرهنگ خودشان داشته باشند از آن استفاده میکند.
این کارشناس حوزه زبان و ادبیات تأکید کرد: سه ترجمه از زبانهای انگلیسی و فرانسوی این اثر را که بررسی کردم، هر سه به جای همای از ققموس استفاده کرده بودند، درصورتی که ققنوس مشخصات متفاوتی دارد و اصلا هیچ توضیحی در این باره نداده بودند. درواقع مترجم در اینجا از وجه تشابه استفاده کرده است که موضع مترجمان را نشان میدهد.
وی گفت: یک موضع دیگر مبنی بر پذیرای فرهنگ وجود دارد. در موضع پذیرای فرهنگ، مترجم هیچ مقاومتی از خود نشان نمیدهد به طوری که اصلا نه توضیحی میدهد و نه مشابهسازی میکند. این نشان میدهد که آن واژه برای مترجم مفهوم است و لازم نمیبیند که چیزی را جایگزین کند یا توضیح اضافه ارائه دهد.
بهروز عنوان کرد: غیر از ترجمه تحت اللفظی و مواقعی که شاهد موضوع پذیرایی فرهنگ مترجم هستیم مواردی وجود دارد که شاید بتوانیم آن را در قالب ویژگیهای زبانی ادبی تعریف کنیم.
وی توضیح داد: در برخی موارد گاهی تعدادی از مترجمها یا متوجه مفهوم نشدند یا از آن عبور کردند و تصور کردند که ترجمه آنها درست بوده است اما معنای اصلی را نرساندند. به طور مثال در گلستان سعدی آمده است : «به نانهاده دست نرسد و نهاده هر کجا هست برسد.»
این عضو فرهنگستان ادب و زبان فارسی افزود که مترجمان این بیت را لفظ به لفظ ترجمه کردهاند و معنی اصلی شعر، آنچه که منظور بوده است را نتوانستند ترجمه کنند. این نشان دهنده مواردی است که ناهمخوانی با فرهنگ در ترجمه دیده میشود و مترجم متوجه معنای اصلی نشده است.
وی با بیان اینکه گاهی هم مترجمان لغات و واژهها را تحت اللفظی ترجمه میکنند اما مشخص است که برایشان مفهوم است، عنوان کرد: در گلستان سعدی مثالهای زیادی داریم که مترجمها نتوانستند مفهوم اصلی را ترجمه کنند. این یکی از دلایلی است که باعث شده گلستان سعدی از همان ابتدا در سرتاسر دنیا مورد توجه قرار گیرد.
بهروز یادآورشد: گلستان سعدی همچنین در کتابهای درسی به عنوان متنی که این ویژگی را دارد که میتواند فارسی را به خوبی آموزش دهد مورد استفاده قرار گرفته است. در کشور خودمان نیز این کتاب میتواند به عنوان یک مرجع استاندارد برای آموزش زبان فارسی باشد.
دبیر نشست همچنین با بیان اینکه در ترجمهها یک اتفاق دیگر نیز رخ میدهد، گفت: در شعر: «حاجت به کلاه برکی داشتنت نیست / درویش صفت باش کلاه تتری دار»، مترجم واژه برکی را برگی خوانده است. اما با این حال در کل میتوانیم گلستان سعدی را یک کتاب آزاد از فرهنگ بدانیم.
بهروز عنوان کرد: کتابهای روان زمینههای رواج و گسترش در سراسر دنیا را بهتر از اشعار فاخر و پیچیده دارند. به دلیل اینکه ترجمه این اشعار بسیار دشوار است. زیرا این اشعار یا باید بازگردان شوند یا مخاطبی که فارسی زبان نیست برای خواندن آنها فارسی را بیاموزد بلکه بتواند زیباییهای این اشعار را درک کند.
وی تأکید کرد: در مبحث ترویج متون کهن و ظرفیت آنها در عبور از مرز ها میتوانیم متون را از این لحاظها و همچنین از لحاظ محتوایی دسته بندی کنیم و نباید صرفاً این طور باشد که فقط به لفظ توجه کنیم و از محتوا غافل شویم.
وی افزود: در آثار سعدی در آن سالهای دور تأکید شده است که زبان فارسی هزاران فرسنگ از خاک ایران دورتر رفته بود و استفاده میشد و بسیاری زبان فارسی را یاد گرفتند. یکی از این قومها به زبان فارسی تا به آنجا راه پیدا کرده بود مصر است.
قربانزاده ادامه داد: کتاب برای این نشست یکی از کتابهای مصری که به زبان عربی نوشته شده را مورد بررسی قرار دادم که بسیار قدیمی و متعلق به قرن نهم است. در این کتاب واژههای فارسی به کار رفته است.
این زبانشناس گفت: این لغات فارسی کتاب را استخراج کردم که در نهایت یک طبقه بندی اجمالی از آنها به دست آوردم تا مشخص شود چه واژههای فارسی در این کتاب عربی به کار رفته است. جالب است که بسیاری از این واژهها حتی در کتب امروزی زبان فارسی نیز استفاده میشوند یا برخی تغییر آنچنانی نکردند اما برخی از آنها به کل فراموش شدهاند.
قربانزاده بیان کرد: اما نکته جالبتر این است که برخی از این واژهها حتی امروز نیز در زبان عربی وجود دارند. به طور مثال در زبان فارسی میگوییم رعد و برق، اما در زبان عربی به آن آذرخش میگویند. این به آن معناست که ما واژه عربی را و آنها واژه فارسی را میگیرند.
عضو هیئت علمی فرهنگستان ادب و زبان فارسی تشریح کرد: حتماً شنیدهاید که عدهای میگویند چرا واژههای عربی در زبان فارسی وجود دارد؟ اما به این توجه نمیکنند که انبوهی از واژگان فارسی در زبان عربی وجود دارد و این یک ارتباط دو سویه است.
وی گفت: به تعدادی از واژههایی که در این کتاب بررسی کردم اشاره میکنم به طوری که تمام این واژهها در زبان عربی وجود داشته است. مثلا واژه همیشه بهار در فارسی اما در عربی از آن به عنوان آذرین یاد میشود.
شایان ذکر است، غرفه مرکز ساماندهی ترجمه و نشر معارف اسلامی و علوم انسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در سی و چهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در سالن ملل، طبقه همکف، راهرو اصلی، مجموعاً با 200 عنوان کتاب ترجمه شده دوسال اخیر، آماده پذیرایی از بازدید کنندگان و مخاطبان در حوزه نشر بین الملل است.
نظر خود را بنویسید.