دیپلماسی به عنوان راهی برای تقویت حاکمیت
نشست گفتگو پیرامون ارائه گزارش جدیدی با عنوان «در جستجوی منافع ملی: چگونه آموزش دیپلماتیک بر حاکمیت کشورهای جهان تاثیر میگذارد» توسط دانشگاه روابط بینالملل مسکو در باشگاه گفتگوی والدای با مدیریت آندری سوشنتسوف برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ، نیکیتا نکلیودوف، از دانشگاه MGIMO وزارت امور خارجه روسیه، خاطرنشان کرد که این گزارش ما را به بحث درباره منابع در سیاست بینالملل بازمیگرداند. ما عادت داریم در مورد منابع به عنوان چیزی مادی صحبت کنیم، اما این دیپلماسی است که به دولت اجازه میدهد این منابع مادی را به نفوذ در سیاست خارجی تبدیل کند. این منجر به سوال مهم دوم میشود: چگونه میتوان کیفیت دیپلماسی را اندازهگیری کرد؟ نویسندگان گزارش در این راستا گام برمیدارند. نکلیودوف یکی از ویژگیهای مهم و غیرمعمول برای مکتب روسی مطالعات روابط بینالملل، نگرش به توسعه مدرسه ملی برای آموزش پرسنل دیپلماتیک را انتخاب استراتژیک دولت و نه تابعی از دولت خواند. جایگاه در نظام بینالملل در عین حال، همبستگی روشنی بین قرار گرفتن خود به عنوان یک مرکز مستقل قدرت و پرورش چنین مکتب و تخصص بینالمللی مستقل وجود دارد.
ایلیا دیاچکوف، دانشیار گروه زبانهای ژاپنی، کرهای، اندونزیایی و مغولی امگیمو روسیه، در مورد روش کار بر روی این گزارش صحبت کرد. وی تاکید نمود چارچوب روششناختی شامل مطالعه دقیق کشورهای خاص است. در واقع، مبنای کار، اطلاعات دقیق برای هر یک از کشورهای مورد بررسی، با در نظر گرفتن تعدادی پارامتر بود؛ وجود پروفایل آموزشی تخصصی در روابط بینالملل، اشکال انتخاب برای خدمات دیپلماتیک، محتوای آموزشی برنامهها، در دسترس بودن کتابهای درسی و مسیر آموزشی رهبری ادارات دیپلماتیک. این امر ارتباط واضحی با جدیت تلاش کشور برای حاکمیت ایجاد کرد. دیاچکوف با استفاده از نمونه جمهوری کره این امر را با جزییات بیشتری به بحث گذاشت. وی در پایان گفت: «به طور کلی، ما موضع اولیه خود را تایید کردیم که آموزش بنیادی بشردوستانه به یک کشور اجازه میدهد تا به منافع حاکمیتی خود دست یابد، به جای اینکه دیپلماسی را نوعی نسخه ریاضیات جهانی در قالب جهانی شدن تک قطبی بداند.»
الکساندر کوزنتسوف، استاد گروه دیپلماسی در امگیمو روسیه، خاطرنشان کرد: تحلیل آموزش پرسنل دیپلماتیک جدا از وضعیت قهقرایی که در دیپلماسی بینالمللی به طور کلی ایجاد شده است، منطقی نیست. وی بویژه به آخرین ویرایش مفهوم سیاست خارجی روسیه اشاره کرد که در مورد تنزل فرهنگ گفتگو در روابط بینالملل و کاهش اثربخشی دیپلماسی به عنوان ابزاری برای حل منازعات صحبت میکند. کوزنتسوف افزود: «اگر به روابط با غرب نگاه کنیم، متاسفانه باید بپذیریم که این روابط کاملا نابود شده است». به گفته وی، این بحران در پایان جنگ سرد آغاز شد. با جشن گرفتن پیروزی در جنگ سرد، ایالات متحده نه تنها اصول ساخت روابط بینالملل جدید را مورد بحث قرار نداد، بلکه باعث نابودی توافقهای قبلی شد. کوزنتسوف خاطرنشان کرد، موضوع کیفیت دیپلماسی یا سطح آموزش نیست. وی افزود: اگر دیپلماسی مورد تقاضا نباشد، چنانچه به حاشیه کشیده شود البته نمیتوان انتظاری داشت. با این حال، برای دفن کردن دیپلماسی خیلی زود است؛ این دیپلماسی همچنان وجود دارد و افقهای جدیدی در آن گشوده میشود. روند شکلگیری نظم جهانی جدید در حال انجام است و دیپلماسی باید نقش جدیدی در آن ایفا نماید.
در گزارش فوقالذکر میخوانیم:
علیرغم بحث در مورد کاهش نقش دولت در روابط بینالملل مدرن، اهمیت دیپلماسی هرگز در ادبیات پژوهش مورد تردید قرار نگرفته است. بنیانگذار رئالیسم کلاسیک، هانس مورگنتا، دیپلماسی را «عنصر اصلی قدرت، راهی برای تبدیل انواع منابع دولتی به نفوذ» تعریف کرد. آدام واتسون، نظریهپرداز معروف روابط بینالملل، دیپلماسی را «ابزاری برای تعامل بین دولتهای مستقل موجود در یک محیط بینالمللی واحد و برای محافظت از محیط داخلی دولتها در برابر انگیزههای خارجی» میدانست.
محقق نروژی ایور نویمان سه نمایه اصلی را در شکلگیری ویژگیهای حرفهای یک دیپلمات را شناسایی کرد: «بوروکرات بودن»، «قهرمان بودن» و «میانجی بودن».
اهمیت مطالعه رویههای دیپلماسی امروزه به این دلیل است که فروپاشی نظم جهانی در مسیر هژمونی به چند مرکزیت، منجر به افزایش رقابت بین دولتها میشود. این گزارش نتیجه اولیه مطالعه تجربه آموزش روابط بینالملل و کادر دیپلماتیک در کشورهای مختلف جهان است که در دانشگاه روابط بینالملل روسیه انجام شده است.
گزارش فوق بر اساس تجزیه و تحلیل شیوههای آموزش کادر دیپلماتیک در کشورهایی است که تغییر عمیقی در موقعیت بینالمللی خود تجربه میکنند. در میان کشورهای غربی، وضعیت در ایالات متحده، که در حال از دست دادن هژمونی خود در نظم جهانی است، آلمان، فرانسه و فنلاند؛ کشورهای اروپایی با سنت سیاست خارجی متمایز که در حال تضعیف خود هستند و لهستان با جاهطلبیهای مرکز قدرت جدید اتحادیه اروپا، مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
در میان کشورهای اکثریت جهان، هند و برزیل با ادعای رهبران چندقطبی در حال توسعه، نیجریه و عربستان سعودی با جاهطلبی برای اشغال موقعیت نیروهای پیشرو ذیل سیستمهای منطقهای و همچنین کره جنوبی و ترکیه مورد مطالعه قرار گرفتهاند.
28 مارس 2024
گزارش نشست باشگاه گفتگوی بینالمللی والدای با مدیریت آندری سوشنتسوف[1]
ترجمه: زهره حمدیه
دسترسی به متن پی دی اف گزارش:
https://ru.valdaiclub.com/files/47838/
منبع:
https://ru.valdaiclub.com/events/posts/articles/diplomatiya-kak-sposob-ukrepleniya-suvereniteta/