logo
logo
دیپلماسی فرهنگیِ ترازِ چهل واره ی دوم انقلاب اسلامی
  • 1403/09/07 - 14:14
  • 34
  • زمان مطالعه : 9 دقیقه

حق تعیین سرنوشت فرهنگی

مهدی نظری، مدرس دانشگاه در مطلبی به موضوع «امکان سنجی اعمال حق تعیین سرنوشت فرهنگی» با تأکید بر قلمرو کنونی ایران باستان پرداخته است.

تمدن ایران زمین که شاخصه فرهنگی آن مدنظر این تحقیق است در عصر باستان آن، گستردگی بسیار زیادی داشته است به طوریکه در جغرافیای سیاسی جهان آن زمان شاید یک سوم از پهنه سرزمین‌های تأثیرگذار سیاسی و اجتماعی، متعلق به ایران باستان بوده است.

مفهوم کلی حق تعیین سرنوشت همان طور که در اسناد بین‌المللی مختلفی مانند منشور سازمان ملل متحد، میثاقین، اعلامیه روابط دوستانه، قطعنامه 2625 ، اعلامیه اعطای استقلال به مردم مستعمره و ... بیان شده است، به حق همه مردم و ملت‌ها برای تعیین آزادانه وضعیت سیاسی خود و پیگیری آزادانه وضعیت توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی خود گفته می‌شود. فلذا از متن مفاد ذکر شده و اسناد بین‌المللی بیان شده، مفهوم حق تعیین سرنوشت فرهنگی ملل و جوامع بشری استنباط می‌شود.

کشور ایران به دلیل ویژگی‌های جغرافیایی و تاریخی خاص خود که آن را به نوعی در چهار راه فرهنگی و تمدنی جهان قرار داده و همواره در طول تاریخ ارتباطات گسترده‌ای با ملل مختلف جهان داشته است. ایران به دلیل سابقه طولانی تمدنی و فرهنگی از ظرفیت بسیار بالایی جهت تاثیر گذاری بر روندهای جهانی برخوردار است. جنبه‌های فرهنگی و تمدنی ایران همواره نمود و جلوه قابل توجهی داشته است که این امر بیانگر ظرفیت بسیار بالای فرهنگ ایران برای حفظ خود و حتی تاثیرگذاری بر فرهنگ ملل دیگر است.

از این رو در این مقاله با توجه به تعریف حق تعیین سرنوشت فرهنگی و گستردگی جغرافیایی و تاریخیه فرهنگ ایران زمین می‌خواهیم بدانیم آیا این امکان وجود دارد که ملت‌ها و مردم سرزمین‌های جدا شده از ایران بزرگ از فرهنگ اصیل خود بهره‌مند شوند و تحت لوای آن در صلح و آرامش زندگی کنند؟

حق تعیین سرنوشت:

دیوان بین‌المللی دادگستری حق تعیین سرنوشت را یکی از اصول بنیادین نظام حقوق بین‌الملل معاصر می‌داند 1. این حق دارای اهمیت خاصی است زیرا تضمین و رعایت موثر حقوق فردی بشر و ترویج و تقویت آن به تحقق حق تعیین سرنوشت بستگی دارد 2. مفهوم حق تعیین سرنوشت در طول زمان، در مسیر تامین مطالبات جوامع انسانی متکامل شده و با نیازهای به روز انسانها، سازگار شده است. دولت‌ها گاهی این مفهوم حقوقی را به صورت مضیق و محدود تفسیر کرده اند تا تامین کامل این حق، منافع سیاسی آنها را با خطر مواجه نسازد 3. در واقع حق تعیین سرنوشت مفهومی حقوقی بود که به تدریج به عنوان تعهدی به منشور ملل متحد و اسناد حقوق بشری وارد شد.

حق تعیین سرنوشت فرهنگی:

ماده اول حقوق مدنی و سیاسی مصوب 16 دسامبر 1966 میلادی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد چنین اشعار می دارد: کلیه ملل دارای حق خودمختاری هستند، به موجب حق مذبور ملل وضع سیاسی خود را آزادانه تعیین و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را آزادانه تامین می کنند4.

مفهوم کلی حق تعیین سرنوشت همان طور که در اسناد بین المللی مختلفی مانند منشور سازمان ملل متحد، میثاقین، اعلامیه روابط دوستانه، قطعنامه 2625 ، اعلامیه اعطای استقلال به مردم مستعمره و ... بیان شده است، به حق همه مردم و ملت‌ها برای تعیین آزادانه وضعیت سیاسی خود و پیگیری آزادانه وضعیت توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی خود گفته می‌شود. 5. در واقع از متن مفاد ذکر شده و اسناد بین‌المللی بیان شده، مفهوم حق تعیین سرنوشت فرهنگی ملل و جوامع بشری استنباط می شود. از این رو نتیجه گیری می‌شود جوامع بشری حق تعیین سرنوشت فرهنگی خود را به صورت آزادانه و مستقل دارا هستند.

تمدن و قلمرو باستانی ایران زمین:

تمدن را می‌توان به شکل کلی آن، عبارت از نظمی اجتماعی دانست که در نتیجه وجود آن، خلاقیت فرهنگی امکان پذیر می شود و جریان پیدا می کند. در تمدن چهار رکن و عنصر اساسی می توان تشخیص داد، که عبارتند از پیش بینی و احتیاط در امور اقتصادی، سازمان سیاسی، سنن اخلاقی و کوشش در راه معرفت و بسط هنر6. ظهور تمدن هنگامی امکان پذیر است که هرج و مرج و نا امنی پایان پذیرفته باشد، چه فقط هنگام از بین رفتن ترس است که کنجکاوی و احتیاج به ابداع و اختراع به کار می افتد و انسان خود را تسلیم غریزه ای می کند که او را به شکل طبیعی به راه کسب علم و معرفت و تهیه وسایل بهبود زندگی سوق می دهد7.

تمدن ایران زمین که شاخصه فرهنگی آن مد نظر این تحقیق است در عصر باستان آن گستردگی بسیار زیادی داشته است به طوری که  در جغرافیای سیاسی جهان آن زمان شاید یک سوم از پهنه سرزمین های تاثیرگذار سیاسی و اجتماعی، متعلق به ایران باستان بوده است.

در خصوص گستردگی عرصه تمدنی ایران زمین در زمان باستان می توان اینچنین اثبات نمود، دولت شاهنشاهی پارس، که در آن داریوش به منتها درجه بزرگی خود رسیده بود، شامل بیست ایالت یا خشترپاون ( ساتراپ نشین ) می شد. مصر، فلسطین، سوریه، فنیقیه، لیدیا، فریگیا، یونیا، کاپادوکیا، ارمنستان، آشور، قفقاز، بابل، ماد، پارس، آنچه امروز به افغانستان و بلوچستان معروف است،باختر رود سند در هندوستان، سغدیانا، باکتریا، ماساگت‌ها و قبایل دیگری از آسیای میانه جزو این امپراطوری بزرگ بود8. تا آن زمان هرگز دولتی به این بزرگی و پهناوری که زیر فرمان یک نفر باشد در تاریخ پیدا نشده بود. 9.این پهنای تمدنی و سرزمینی برای حدود هزار سال تقریبا در یک شکل و اندازه بوده است به همین دلیل از مشترکات فرهنگی و اجتماعی بسیاری بهره‌مند می باشند.

بیان مسئله:

حق تعیین سرنوشت فرهنگی، حقی بشری است که افراد و ملت‌ها می‌توانند به کمک آن وضعیت زندگی اجتماعی و فرهنگی خود را تعیین کنند. تعیین سرنوشت صرفا یک اصل نیست بلکه حق است و این حق، حق ملت ها و متعلق به تک تک افراد مردم می باشد و در ماده یک منشور سازمان ملل متحد در زمره اهداف این سازمان قرار گرفت است و به عنوان پایه و مبنای ایجاد صلح میان ملت‌ها و روابط دوستانه و مسالمت آمیز میان دولت و مردم یاد شده است. با توجه به میثاق حقوق سیاسی و مدنی و میثاق حقوق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی، حقوق ناشی از حق سرنوشت، علاوه بر حقوق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به حقوق فرهنگی نیز تقسیم بندی می‌شود. این میثاقین این حق را برای مردم ایجاد کرد تا بتوانند نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خودشان را تعیین کنند. 10.در این میان کشور ایران به دلیل ویژگی های جغرافیایی و تاریخی خاص خود که آن را به نوعی در چهار راه فرهنگی و تمدنی جهان قرار داده است همواره در طول تاریخ ارتباطات گسترده ای با ملل مختلف جهان داشته است. ایران به دلیل سابقه طولانی تمدنی و فرهنگی از ظرفیت بسیار بالایی جهت تاثیر گذاری بر روند های جهانی برخوردار است. جنبه های فرهنگی و تمدنی ایران همواره نمود و جلوه قابل توجهی داشته است که این امر بیانگر ظرفیت بسیار بالای فرهنگ ایران برای حفظ خود و حتی تاثیرگذاری بر فرهنگ ملل دیگر می باشد11. لذا به نظر می رسد ایران با این سبقه طولانی تمدنی و فرهنگی و همچنین غنای آن، در کشورهایی که به هر دلیل از ایران عزیز جدا شده اند، فارغ از مسائل سیاسی و با تاکید بر موارد جذاب، شیرین و لذت بخش فرهنگی و تمدنی به شرط معرفی صحیح آن، برخی از ملل جدا شده و زادگان و فرزندان نیاکان ایران زمین و با توجه به شرایط حق تعیین سرنوشت فرهنگی، این مردمان بتوانند از فرهنگ و تمدن دیرینه خود بهرمند گردند، از آن لذت برده، کامجویی زندگی را ببرند و در صلح و صمیمیت زندگی کنند.

سرزمین ایران کنونی بسیار کوچک تر از آن سرزمین پر طمطراق دوران باستان است، که از دریای مدیترانه تا سلسله جبال اورست و هندوستان پهناور بود. متاسفانه امروزه برخی از سرزمین هایی که به دلایل مختلفی از ایران کبیر جدا شده اند، در بی سامانی، هرج و مرج، مخاصمه، فقر و کمبود امکانات بهداشتی و فرهنگی قرار دارند. اختلافات عمیق سیاسی و ایدئولوژیک باعث خونریزی ها و آواره شدن شهروندان غیر نظامی شده است.

کشور هایی از لبنان، فلسطین، عراق، مصر و سوریه تا افغانستان و پاکستان که درگیر فجایع انسانی همچون قوم گرایی، دخالت خارجی و کشتار های بی رحمانه هستند. این در حالیست که کشور مادر آنها یعنی ایران تقریبا در صلح و امنیت پایدار است و به توسعه اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی و ... می پردازد.

حال آیا این کشور های درگیر مخاصمه و خونریزی و نابسانی، برای جلوگیری از این گرفتاری ها می توانند به تاسی از فرهنگ دیرینه گذشته باستانی خود که سرمنشاء آن ایران کنونی بوده است و دارای اشتراکات فرهنگی و اجتماعی فراوان هستند، سرنوشت فرهنگی خود را تعیین کنند و به فرهنگ ایرانی علاقمند و بهره مند شده و در یک بستر فرهنگی متعالی جویای صلح ، عزت و شادی شوند؟  

نتیجه گیری:

ایران زمین کنونی بسیار کوچک تر از آن سرزمین پهناور دوران باستان است، که از دریای مدیترانه تا سلسله جبال اورست و هندوستان پهناور بود، لیکن فرهنگ شاد و اصیل آن هنوز هم همچون گلی شکوفا و معطر در فلات و اتمسفر سرزمین های کنونی از ایران کهن خوش نمایانی می کند.

همچنین از تعاریف و مفاهیم حق تعیین سرنوشت، حق تعیین سرنوشت فرهنگی استنباط می شود، بدین معنی که هر فرد و ملتی در تعیین چگونگی فرهنگ خود تصمیم گیری نماید. همانطور که در اسناد بین المللی مانند ماده اول حقوق مدنی و سیاسی مصوب 16 دسامبر 1966 میلادی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد آمده است: کلیه ملل دارای حق خودمختاری هستند، به موجب حق مذبور ملل وضع سیاسی خود را آزادانه تعیین و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را آزادانه تامین می کنند.

فلذا به نظر می‌رسد ملت‌ها  و دولت‌های جدا شده از ایران باستان با اشتراکات فرهنگی و اجتماعی فراوان بتوانند حق تعیین سرنوشت فرهنگی خود را در بهره مندی از فرهنگ ایرانی اصیل ببینند و از آن برای نیل به صلح و آرامش استفاده کنند.

منابع:

  1. -   Case Concerning East Timor Merits, Judgment, ICJ Reports 1995 Para. 29.
  2. -   General Comment No. 12 : The Right to Self-determinatoin of peoples (Art.1): 13/03/84 . para. 1.
  3. -   حق تعیین سرنوشت در آئینه حقوق بین الملل، دکتر ستار عزیزی، صفحه ب پاراگراف اول
  4. -   میثاق مدنی سیاسی مصوب 1966 ماده اول
  5. -   فصلنامه مطالعات حقوق بشری، حق تعیین سرنوشت در اسناد بین المللی و قرآن کریم. صفحه 3 مقدمه فخرالدین اصغری آقمشهدی.
  6. -   مشرق زمین گهواره تمدن، ویل دورانت، جلد اول، صفحه 3
  7. -   همان.
  8. -   همان صفحه 412.
  9. -   همان صفحه 412
  10. -                      مقاله، پایگاه مرکز علمی جهاد دانشگاهی، حق تعیین سرنوشت از دیدگاه امام خمینی با مقایسه تطبیقی اسناد بین المللی، عبدالرضا اصغری، مجید هاشمی، سال 1397
  11. -                      مقاله، مجله مطالعات جامعه شناسی، فرصت ها و چالش ها، محمد یوسفی جویباری، نجات محمدی فر. پاییز سال 1390

روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی

. .

. .

نظر خود را بنویسید.

Copyright © 2022 icro.ir , All rights reserved