گذار از نظم باطل جهانی
انقلاب اسلامی ایران نهفقط مبانی، مصادیق و خروجی نظم ادعایی غرب را در نظام بینالملل به چالش کشیده، بلکه با خلق و تشریح مفاهیمی مانند ایستادگی در برابر ظلم و بازگشت به اسلام ناب و شکلدهی به تمدن نوین اسلامی، گذار از نظم غربی به نظم نوین جهانی را به بشریت نوید داد.
در خجسته عید مبعث حضرت ختمی مرتبت محمدمصطفی(ص)، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، سفرا و نمایندگان کشورهای اسلامی با اشاره به استمرار مصیبت غزه، آن را مصیبت دنیای اسلام و بلکه همه بشریت و نشاندهنده اوج بطلان نظم کنونی جهانی خواندند و خاطرنشان کردند: «امروز آمریکا، انگلیس و بسیاری از کشورهای اروپایی و دنبالهروهای آنها پشت دستهای جنایتکار و به خونآلوده رژیم صهیونیستی قرار دارند که از همین جا میتوان فهمید نظم کنونی جهان، نظمی باطل و غیرقابل دوام است و از بین خواهد رفت.»
در تشریح فرمایشات رهبرحکیم انقلاب اسلامی، لازم است سه نکته مهم و اساسی را مدنظر قرار دهیم:
نخست اینکه نظم کنونی جهان مبتنی بر فقر، فساد و تبعیض و منبعث از مؤلفههای غیرفطری و ضد انسانی است و هر روز بیش از پیش تعارض خود را با منافع ذاتی و اکتسابی بشری نشان میدهد. پس ازپایان جنگ جهانی دوم، بازیگرانی که سالها صحنه جهان قرن بیستمی را تبدیل به عرصه منازعه و خشونتهای پایدار ساختند، مناسبات و قواعد حیات بینالمللی ملتها را بر اساس تامین منافع خود تنظیم و تثبیت کردند.
غرب مدعی بود منظومه موردنظر آن بر مبنای نهادگرایی و قانونگذاری بنا نهاده شده و متضمن ایجاد صلح در مناسبات پساجنگ(جنگ جهانی دوم) خواهد بود اما گذشت زمان اثبات کرد نظم غربی، صرفا مدلی برای حفظ موازنه قدرت به سوداهداف توسعهطلبانه ومداخلهگرایانه آمریکا وبازیگران اروپایی درجهان وتضعیف جریانات آزادیخواه و ضدسلطه محسوب میشود.
نکته دوم، به نقش انقلاب اسلامی ایران وگفتمان مترقی انقلابی درتغییر مدل نظم جهانی برمیگردد. انقلاب اسلامی ایران نهفقط مبانی، مصادیق و خروجی نظم ادعایی غرب را درنظام بینالملل به چالش کشیده، بلکه با خلق و تشریح مفاهیمی مانند ایستادگی در برابر ظلم و بازگشت به اسلام ناب و شکلدهی به تمدن نوین اسلامی، گذار از نظم غربی به نظم نوین جهانی را به بشریت نوید داد.
با گذشت ۴۵سال از پیروزی انقلاب اسلامی، از یک سو نمادهای آسیبپذیری نظم غربی بیش از پیش بر جهانیان محرز شده و از سوی دیگر شاهد نضج گرفتن آرمانها و پیششرطهای تحقق نظم نوین جهانی (برمبنای استقلال و آزادی واقعی بشری) هستیم.
نکته پایانی به جنگ غزه وجایگاه آن درترسیم مناسبات جدید بشری و نظم نوین جهانی مربوط میشود.جنگ غزه، نقطه آشکارساز گذار بشریت ازنظم غربی به نظم جدید محسوب میشود.با گذشت بیش ازچهار ماه ازاین جنگ خانمانسوز، روایتگری شبکه سلطه و زور از این منازعه، صراحتا از سوی افکار عمومی جهان پس زده شده و مثلث رژیم صهیونیستی ـــ آمریکا ـــ اتحادیه اروپا، متن و فرامتن نبرد را بهصورت همزمان از دست دادهاند.
بدون شک مناسبات جهانی پس ازپایان جنگ غزه از اقتضائات و بایستههای دیگری پیروی میکند که در تعارض مطلق(و نه حتی نسبی) با نظم ادعایی غرب قرار دارد. وظیفه جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورهای مسلمان و آزاده جهان در تسریع این روند، بسیار پررنگ و غیرقابل کتمان است. نگرانی مزمن استراتژیستهای مطرح و اتاقهای فکر غربی در روندپژوهی و آیندهنگاری تحولات حوزه روابط بینالملل، بیانگر تحولات محتومی است که آینده بشریت را به دور از زور و تزویر رقم خواهد زد.
محمد مهدی ایمانی پور / رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی