چرایی وحشت دشمنان از گفتمان مقاومت
رهبرمعظم و حکیم انقلاب اسلامی درسخنان اخیرشان برشکلگیری دوگانه مقاومت - تسلیم در منطقه وجهان و تغییر جغرافیای سیاسی جهان بر مبنای آمریکازدایی تاکید فرمودهاند.
رهبرمعظم و حکیم انقلاب اسلامی درسخنان اخیرشان برشکلگیری دوگانه مقاومت - تسلیم در منطقه وجهان و تغییر جغرافیای سیاسی جهان بر مبنای آمریکازدایی تاکید فرمودهاند.
دراهمیت این موضوع، همین بس که اتاقهای فکر واستراتژیستهای صهیونیستی و غربی، اکنون بهجای تمرکز بر ابعاد میدانی و کوتاهمدت جنگ غزه، ذهن خود را معطوف به آیندهپژوهی دوران پساجنگ غزه و مؤلفههای دخیل در شکلگیری و تثبیت نظم نوین جهانی کردهاند. در تشریح این روند، نکاتی وجود دارد که نمیتوان بهسادگی از کنار آنها گذشت:
نخست اینکه ادبیات «تسلیم - مقاومت»، منبعث از فرهنگ و گفتمان غنی انقلاب اسلامی بوده و تبلور آن هر روز بیش از گذشته در کارویژهها و جریانات منطقهای و جهانی قابل مشاهده است. در محاسبات رئالیستی و نئورئالیستی غرب (خصوصا پس از جنگ جهانی دوم) پیشبینی شده بود که لیبرالدموکراسی، تبدیل به الگوواره حاکم و فراتر از آن، فرامتن غالب در نظام فکری - سیاسی جهان شود و متعاقبا، گفتمان سازش در جهان، بهویژه منطقه استراتژیک غرب آسیا، بهمثابه یکی از مصادیق آن اصالت یابد. انعقاد پیمانهای کمپدیوید و اسلو تحت تاثیر همین القائات ادعایی و کاذب صورت گرفت اما سرنوشت آنها به چیزی جز تباهی ختم نشد.
نکته دوم اینکه، اکنون در غرب، نزاع بر سر تفسیر صهیونیسم یا چگونگی مدارا با آن نیست، بلکه مناقشه بر سر چگونگی ادامه موجودیت آن است. بهعبارت بهتر در گفتمان مقاومت، آنچه به چالش کشیده شد، شیوه حکمرانی صهیونیستها نبود بلکه موجودیت نامشروع آن مورد تردید قرار گرفت و مفروض گرفته شد که چارهای جز از بین رفتن و سقوط آن وجود ندارد. یکی از اصلیترین رموز هراس دشمنان از تحدید و تجمیع منازعات گفتمانی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی در ذیل دوگانه مقاومت -سازش، همین مسأله است. محصول تثبیت گفتمان مقاومت، تضعیف گفتمان سازش و در نتیجه، افول و سقوط رژیم اشغالگر قدس خواهد بود.
نکته سوم، به مقوله آمریکازدایی در نظام بینالملل معطوف میشود. آمریکازدایی به معنای ابطال پیشفرضها و تصاویر ذهنی دروغین وازهمه مهمتر، تمرکزنگاه نقادانه جهانی نسبت به مبانی و ساختارهای حکومتی و فرهنگی آمریکاست. یکی از اصلیترین کارویژهها و تکالیف رسانههای غربی و صهیونیستی، جلوگیری از تمرکز افکار عمومی دنیا روی آسیبها و شکافهای ذاتی و اکتسابی در نظام سرمایهداری است. این شکافها وجود داشته و دارد اما غرب در چارچوب دیپلماسی عمومی خود سعی در کتمان و تحریف آنها دارد.
دوگانههای کاذب نیز حول همین نگاه کلان شکل میگیرد؛ جایی که رقابت به جای آنکه میان حق و باطل (مقاومت و تسلیم) تعریف شود، میان سوسیالدموکراسی و محافظهکاری غربی شکل میگیرد! بیدلیل نیست که لابیهای صهیونیستی تبدیل به یکی از اصلیترین منابع تغذیه مالی و تشکیلاتی اکثر احزاب سیاسی در آمریکا و اروپا شدهاند زیرا ایجاد دوگانههای کاذب را راهکاری برای بقای خود تلقی میکنند. وقوع عملیات طوفانالاقصی و متعاقبا جنگ غزه بیش از هر زمان دیگری جهان را به سوی گذار از الگوهای تحریف شده و دوگانههای القایی، رهنمون ساخته است. قطعا با تثبیت و تعمیق گفتمان مقاومت در ابعاد جهانی و بینالمللی، اتفاقات بسیار مبارکی در روند دستیابی به نظم جدید جهانی و صلح و آرامش واقعی صورت خواهد گرفت و این مهم، آغاز شکلگیری تمدن نوین اسلامی را نوید خواهد داد.
محمدمهدی ایمانیپور | رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی