واکاوی نقشه فمینیستی غرب
این روزها فمینیسم نه در قالب یک نگاه و مکتب انتقادی بلکه در چارچوب یک رویکرد عملیاتی از سوی بازیگران غربی در حال ترویج است! نسخههای سنتی و نوینی که فمینیستها در راستای تاثیرگذاری بر افکار عمومی دنیا طراحی کردهاند، اکنون تبدیل به دستورالعملهای اجرایی خطرناک دستگاههای فرهنگی، امنیتی و سیاست خارجی برخی دولتهای غربی، خصوصا بازیگران اروپایی شده است.
در این معادله، غرب نسخه ایدهآلگرایانه فمینیستهای افراطی را برای کشورهای مسلمان و غیرغربی و نسخه ضعیفشده و حداقلی آن را برای شهروندان خود ترویج میکند! همانگونه که مشاهده میشود، دستگاههای فکری غرب نسبت به فمینیسم نیز نگاه ابزاری و گزینشی دارند، دقیقا به مانند ماهیت موضوع زنان و نیازهای فردی و اجتماعی آنها!
باید توجه داشت که در سیاستگذاریهای عمومی، راهبردی و حتی مقطعی، نمیتوان ارتباط مقولات فرهنگی، امنیتی و سیاسی را نادیده انگاشت. تفسیر تحرکات فمینیستی اخیر غرب، باید در بطن همین اتصال راهبردی شکل گیرد. به عبارتی گویاتر، نمیتوان فمینیسم را صرفا یک اندیشه یا مکتب انتقادی تلقی کرد و نسبت به آن نگاهی علمی و آکادمیک داشت. ابعاد فرهنگی، امنیتی و حتی اقتصادی این نگاه باید به صورت همزمان و در ارتباط با یکدیگر، مورد بررسی نهادهای مربوطه کشور قرار گیرد تا بتوان درک جامعی از نقشه طراحیشده و خطرناک غرب داشت.
هجمههای هدفمند دولتها و پارلمانهای اروپایی در حمایت القایی و دروغین از زنان کشورمان طی ماههای اخیر، خروجی واحد یک نقشه جامع ضدایرانی در اتاقهای فکر نهادهای مختلف غربی است. قطعا ماهیت، موضوعیت و اجزای این نقشه ضدفرهنگی و ضدایرانی باید مورد واکاوی و رصد مستمر و دقیق قرار گیرد. گرچه در ابعاد رسانهای و تبلیغاتی، بازیگران غربی درصدد تزئین مولفههای فمینیستی و تبدیل آنها از یک «ضدارزش» به «ارزش» و از یک «توهم» به یک «عینیت» هستند اما این آدرسها و نشانههای غلط نباید ما را از تمرکز بر اصل این ماجرا و تبعات آن بازدارد.
در مواجهه با رویکرد فمینیستی غرب در قبال جوامع مسلمان و به صورت خاص جامعه ایرانی، راهکارهایی وجود دارد که باید نسبت به آنها توجه کرد:
نخستین گام، مربوط به رصد و تحلیل دقیق رویکرد فمینیستی غرب و شناسایی گلوگاهها و نقاط تاثیرگذار این نقشه کلان است. در این خصوص باید رویکرد فمینیستی دشمنان نظام جمهوری اسلامی را ناظر به هر دو جنبه تئوریک و عملیاتی و با استناد به جوانب فرامتنی و متنی، مورد بررسی مستمر و دقیق قرار داد تا تصویر روشنی از این صحنه در کشور ایجاد شود.
دومین گام، نگاه عملیاتی و اجرایی نسبت به ظرفیتهای قانونی گستردهای است که در حوزه زنان و ارتقای جایگاه اجتماعی آنها وجود دارد. در اینخصوص، دستگاههای گوناگون ابلاغیهها و مصوبات گوناگونی را به تصویب رساندهاند اما در اجرایی ساختن برخی از آنها هنوز اقدامات جدی و لازم صورت نگرفته است.
سومین گام، اتکا به نقش قرارگاهی شورایعالی انقلاب فرهنگی در تدوین و تفسیر تصمیمات جدید در حوزه زنان است. قطعا مبارزه موثر با اقدامات دشمنان در این عرصه، تابعی از یک تفسیر موسع و مبهم در حوزه زنان نیست و باید یک نگاه واحد (که دارای اطلاق است) به مصدری محکم برای عملیاتیسازی طرحهای همگرا در دستگاههای ذیربط تبدیل شود.
وجه اشتراک هر سه گام و مرحلهای که مورد اشاره قرار گرفت، در نظر گرفتن جامعه زنان به مثابه یک جامعه هدف است. در این جامعه هدف، دغدغهها محدود به مسأله حجاب و عفاف نیست و طیف گستردهتری از خواستهها و مطالبات یک زن مسلمان ایرانی را دربرمیگیرد.
محمدمهدی ایمانی پور | رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
منبع :https://jamejamdaily.ir/
نظر خود را بنویسید.