در این یادداشت که در روزنامه جام جم منتشر شده، آمده است: در ابتدا لازم است صمیمانه فرا رسیدن سال ۲۰۲۵ میلادی را صمیمانه به تمامی پیروان ادیان به‌ویژه رهبران مسیحی و پیروان حضرت عیسی بن مریم(س) در سراسر دنیا تبریک عرض نمایم. امیدواریم در سال نو میلادی، به لطف خداوند متعال و در سایه عمل به تعالیم آن پیامبر الهی، شاهد برقراری صلح فراگیر، امنیت پایدار و آزادی واقعی در جهان پرآشوب کنونی باشیم.

واقعیات تلخی که امروز در غزه، لبنان، سوریه و دیگر نقاط منطقه غرب آسیا رخ می‌دهد، زندگی و امنیت میلیون‌ها نفر از‌جمله شهروندان مسیحی این مناطق و کشورها را به مخاطره انداخته و حلاوت گذار به سال جدید را در کام آنها تلخ کرده است.

در این خصوص نکاتی وجود دارد که یادآوری و تأکید بر آنها در همین روزهای ابتدایی سال ۲۰۲۵ میلادی ضروری به نظر می‌رسد؛ نخست این‌که در آموزه‌های مقدس ادیان ابراهیمی و الهی، نه تنها ظلم، ستم، کشتار جمعی و اشغالگری توجیه نشده، بلکه کرنش یا حتی سکوت در برابر این‌گونه جنایات بشری مصداق گناه و نقض اراده و قانون الهی و سرپیچی از فرمان خداوند است‌.

در تعالیم ادیان الهی، سازگاری با ظلم و سکوت در برابر ظالم با فطرت پاک انسان سازگاری ندارد. آنچه در سال ۲۰۲۴ میلادی رخ داد، مصداق بارزی از جنایت و دنائت رژیمی است که در سایه همراهی آمریکا، مشغول آزمایش سلاح‌های مخرب و مرگبار بر جسم و جان نحیف و بی‌دفاع زنان و کودکان ساکن در پناهگاه‌ها، مدارس و حتی مکان‌های به اصطلاح امن تعیین شده از سوی سازمان ملل متحد است.

به‌راستی شهادت حدود ۶۰ هزار شهروند فلسطینی و بیش از ۳۰۰۰ شهروند لبنانی و ده‌ها شهروند یمنی با کدام نوع منطق انسانی سازگار است؟ 

نکته دوم این‌که تروریسم، معضل امنیتی و مشترک جامعه جهانی و مبارزه با آن، دغدغه‌ای مقدس و مسئولانه از سوی پیروان ادیان الهی محسوب می‌شود اما سؤال اصلی اینجاست که مصدر چنین ترور و خشونتی دقیقا کجاست؟ آیا می‌توان حیات شوم تروریسم اشغالگر، تروریسم تکفیری، تروریسم نژادپرستانه که هر سال حق حیات را از ده‌ها هزار انسان بیگناه سلب می‌کند و شکل جدید تروریسم، یعنی «‌تروریسم رسانه‌ای» که اگر کشنده‌تر و مخرب‌تر از دیگر اقسام ترور نباشد، بهتر از آنها نیست را محصول برهم‌کنش طبیعی و فطری نظام بشری خواند؟

بهترین پاسخ به این سؤال مهم و کلیدی را باید در فرازی از پیام اخیر رهبر حکیم انقلاب اسلامی خطاب به جوانان آمریکایی و اروپایی جست‌و‌جو کرد: «سردمداران سلطه قهرآمیز جهانی، حتی به مفاهیم بشری هم رحم نمی‌کنند. رژیم تروریست و بی‌رحم اسرائیل را دفاع‌کننده از خود وانمود می‌کنند و مقاومت فلسطین را که از آزادی و امنیت و حق تعیین سرنوشت خود دفاع می‌کند،«تروریست» می‌نامند!»

کارویژه جریان سلطه، سوء‌تفسیر و ایجاد انحراف در بدیهی‌ترین آموزه‌های دینی و اخلاقی در جای‌جای جهان است. تبلور این کارویژه را امروز در میان سردمداران جریان سلطه و شبکه رسانه‌ای و تبلیغاتی وابسته به آن مشاهده می‌کنیم. 

نکته سوم، معطوف به مسئولیت پررنگی است که پیروان ادیان الهی، خصوصا رهبران آنها در گذار از وضعیت پرمخاطره و تلخ کنونی بر‌عهده دارند.

مسئولیت‌پذیری در صیانت از امنیت انسان‌ها به‌عنوان اشرف مخلوفات خداوند متعال، همان دغدغه مهمی بود که شهید بزرگوار کشورمان، سردار قاسم سلیمانی و دیگر رهبران جبهه مقاومت از شهید سید‌حسن نصرالله تا شهید اسماعیل هنیه، تا آخرین نفس و با تقدیم جان خود، برای تحقق آن تلاش کردند‌.

مجاهدت شهید سلیمانی در دفاع از مناطق مسیحی‌نشین سوریه و عراق هیچ‌گاه از صفحات تاریخ معاصر در جهان و منطقه غرب آسیا پاک نمی‌شود.

فریاد رسا در برابر ظلم، مسئولیت مهمی است که پیامبران عظیم‌الشأن الهی بر دوش دلدادگان و پیروان خویش نهاده‌اند. بدون شک رهبران ادیان الهی در تقویت صلح و امنیت جهانی و تلاش برای بازگشت معنویت به عرصه جامعه جهانی نقش برجسته‌ای دارند، از این‌رو انتظار می‌رود برای تقویت صلح عادلانه، حقوق و کرامت انسان در سال جدید میلادی اقدام کنند.

امروز دقیقا همان زمانی است که ملت‌های خداباور و رهبران دینی آنها، باید در سمت درست تاریخ بایستند و چنین مسئولیت بزرگی را به‌درستی ادا کنند.

روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی