روایتگری واقعی از مسأله فلسطین
اساسا ماهیت منازعه اخیر در منطقه، گفتمانی و فرهنگی است که در مقطع کنونی لباس جنگی پوشیده است.
طی هفتههای اخیر، ملتهای جهان بهصورت یکپارچه جنایات رژیم اشغالگر قدس را در نوار غزه محکوم کرده و تصویر مجازی ساخته و پرداخته غرب از مناقشه در فلسطین و غرب آسیا را نیز به چالشی عمیق کشیدهاند. در آینده پژوهی تحولات اخیر در منطقه، بیشتر استراتژیستها و نظریهپردازان روی ابعاد راهبردی و برخی دیگر روی ابعاد سیاسی و منطقهای متمرکز میشوند اما لازم است در این آینده پژوهی نسبت به سه نکته اساسی توجه داشته باشیم:
نخست اینکه اساسا ماهیت منازعه اخیر در منطقه، گفتمانی و فرهنگی است که در مقطع کنونی لباس جنگی پوشیده است. رهبر معظم انقلاب، منازعه اخیر را در بطن دوگانه مقاومت ـــ سازش مورد تفسیر قرار دادهاند. بنابراین نباید در تحلیل و حتی توصیف ابعاد فرامتنی و متنی مناقشه اخیر در فلسطین، این دوگانه اصلی را نادیده انگاشته و اسیر دوگانهسازیهای کاذب، نازل یا ناقص شویم. مناقشهای که منبعث از دو رویکرد گفتمانی و فرهنگی متفاوت است، قطعا نخستین و اصلیترین تاثیر خود را در عرصه فرهنگی - اجتماعی در منطقه و نظام بینالملل ایجاد خواهد کرد. در طول حدود دو ماه اخیر، گروههای اجتماعی و مطالبات فرامرزی جدید حول همین تغییرات شناختی و فرهنگی در حال شکلگیری است. این تغییرات فرهنگی(که قطعا به ضرر جریان سلطه و صهیونیستهاست) بهطور طبیعی مناسبات امنیتی و سیاسی حول مناقشه فلسطین را نیز تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. پس در اینجا باید تغییرات کلان گفتمانی ـــ فرهنگی را متغیر مستقل و تغییرات امنیتی و سیاسی در دوران پساجنگ را متغیری وابسته به آن قلمداد کرد.
نکته دوم، به گذار از روشهای توصیفی و الگوهای تحلیلی رایج در جهان در قبال مسأله فلسطین مربوط میشود. نباید فراموش کرد که صورتبندی مناقشه فلسطین، هیچگاه با یک روایت دقیق و حقوقی صورت نگرفته و لابیهای صهیونیستی و جریانات وابسته به آنها هرگز اجازه روایتگری صحیح از این مناقشه را ندادهاند. کار به جایی رسیده که برخی رسانههای غربی این مناقشه تاریخی و اعتقادی را تحت عنوان یک جبر بینالمللی اجتناب ناپذیر یا حتی یک اتفاق غیرقابل بازگشت به افکار عمومی جهان معرفی کردهاند اما وقوع جنگ غزه، به حذف بسیاری از واسطههای رسانهای دشمن و مواجهه مستقیم افکار عمومی دنیا با پرونده فلسطین منجر شد. این مواجهه، صرفا محدود به ابعاد میدانی و نظامی منازعه اخیر نبود و در موارد مهمی ناظر بر ماهیت و اصل مناقشه بوده است. تکثیر کانونهای صهیونیسمستیزی در سراسر جهان در طول جنگ غزه، بیانگر یک حقیقت مهم است: اینکه افکار عمومی جهان برای نخستین بار از زمان اشغال فلسطین، روایتگریهای کاذب و تثبیت شده غربی ـــصهیونیستی از این مناقشه را پس زده و آماده مواجهه با حقیقت ماجرا هستند.
نکته سوم، مربوط به تبعات گذار از الگوهای تحلیلی ــ توصیفی غربی ــ صهیونیستی در قبال مناقشه فلسطین است. قطعا روی آوردن به الگوهای جدید در تفسیر این واقعه تلخ، منجر به اثبات مطالبات فلسطینان ازجمله حق بازگشت سرزمینی، حق جبران خسارات تاریخی، حق غرامت خواهی و در یک کلمه، حق محاکمه همهجانبه اشغالگران خواهد شد. اثبات این مطالبات(حتی اگر بخشی از آنها بهواسطه سلطهگری غرب و صهیونیستها تحقق نیابد) بستر زیست سمی صهیونیستها در نظام بینالملل را از بین خواهد برد. در چنین شرایطی، صهیونیسم فرامتنهای لازم را برای استمرار حیات نامشروع خود در جهان از دست رفته خواهد دید. بیحکمت و دلیل نیست که مطابق فرمایش رهبر معظم انقلاب، شکست صهیونیستها در عملیات طوفانالاقصی غیرقابل ترمیم خواهد بود
محمد مهدی ایمانی پور / رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
منبع :روزنامه ی جام جم
https://jamejamdaily.ir/Newspaper/item/217350