بیستونهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن/ 18
پورعزت: دانش حکمرانی، عدالتورزی و مرگ باوری از مهمترین شاخصههای یک حاکم از منظر قرآن است
رئیس دانشکده مدیریت دانشگاه تهران تأکید کرد: دانش حکمرانی، عدالتورزی و مرگ باوری از مهمترین شاخصههای یک حاکم از منظر قرآن کریم است.
به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، همزمان با هفتمین روز از برگزاری نمایشگاه قرآن کریم و به همت کمیته بینالملل این نمایشگاه، نشست تخصصی «مبانی حکمرانی در قرآن کریم»، جمعه (2 اردیبهشتماه) در بستر فضای مجازی برگزار شد.
پورعزت، رئیس دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در سخنانی در آغاز این نشست، مقاله خود را با عنوان «حکمرانی از منظر باورهای اسلامی» ارائه داد و گفت: عنوانی که انتخاب کردم حساسیت فقه حکمرانی، حکمرانی مرگ باورانه در پرتو رهنمودهای قرآن کریم و تجلی آن در سنت امیرالمؤمنین(ع) است.
وی افزود: هرگاه سخنی از حکومت دینی است، بحث حکومت شایستگان و ضرورت شایسته گزینی در انتصابها به طور جدی مدنظر است.
پورعزت بیان کرد: شایسته گزینی برای اینکه تثبیت شود نیاز به شاخص دارد. شاخصی که باعث شود افراد با نگاه به آن، شایستگی را در عمل و کردارشان متجلی کنند.
به گفته پورعزت مرگ باوری مفهومی است که هم در ادبیات تفسیری برآمده از قرآن و هم سنت اهل بیت(ع) مورد تأکید است.
وی با اشاره به اینکه حکومت دینی حکومت مرگ باوران است، تأکید کرد: اگر حکومت دینی بخواهد مستقر شود باید بر مبنای عدالت باشد؛ هیچ راهی برای توجیه ستمگری و توجیه اینکه ما باید فعلا مراحلی را بگذرانیم تا به شرایط ثبات برسیم وجود ندارد.
پورعزت مطرح کرد: عرصه سیاسی حکومت دینی، عرصه تجلی شایسته سالاری است. عرصه اقتصادی حکومت دینی، معرض داد و ستد عادلانه و قابل اعتماد است. عرصه فرهنگی حکومت دینی، تجلی اخلاق و کرامت انسانی است. عرصه اداری حکومت دینی، تجلی دهنده امانتداری و تسهیل گری است.
رئیس دانشکده مدیریت دانشگاه تهران گفت: هنگامی که درباره افراد بحث میکنیم امکان گذشت بیشتر میشود و تا حد زیادی سهل گرفته خواهد شد؛ ولی هنگامی که به محضر قرآن برمیگردیم و میبینیم نسبت به حکمرانان چه نگاهی وجود دارد، مشاهده میکنیم که در فضای نظارت بر عمل حکمرانان دشواریها افزون میشود و هر کسی را یارای این نیست که پاسخگوی عمل حکمرانی باشد.
پورعزت با بیان اینکه در سنت امیرالمؤمنین(ع) افراد مورد مواخذه قرار میگیرند، گفت: فرد بزرگی مانند عثمان به دلیل حضور در یک مجلس مورد مواخده ایشان قرار گرفت. توجه کنید که محال است امیرالمؤمنین(ع) کاری به زندگی خصوصی افراد داشته باشد؛ اگر عثمان فردی عادی بود رفتن وی به این مجلس مورد توجه قرار نمیگرفت اما وقتی او حکمران امیرالمؤمنین(ع) است مورد مواخذه بسیار شدید قرار میگیرد و بسیاری از آداب علوی در نامه ای که خطاب به وی نوشته شده باز میشود.
وی ادامه داد: مورد بعدی سرزنش مرد بزرگی مانند عقیل است و مربوط به کمکی است که وی از امیرالمؤمنین(ع) میخواهد. طبیعی بود در زندگی فردی ایشان به عقیل کمک میکرد. ایشان وفادار به امیرالمؤمنین(ع) باقی ماند و فداکاریها کرد. این مثالها تفاوت حکومت فردی و حکومتی را نشان میدهند.
هر پست در جامعه دینی یک امانت است
رئیس دانشکده مدیریت دانشگاه تهران گفت: خداوند درباره حق الناس سخت میگیرد. در رفتار فردی ما هم اگر حق الناس وجود داشته باشد، موظفیم که جبران کنیم.
وی گفت: در فقه حکمرانی خداوند درباره حق الناس به شدت سختگیر است. اینجا حتی ذرهای خطا و معصیت محاسبه میشود. مهمترین ویژگی که یک حکمران باید داشته باشد در آیه شریفه 124 سوره مبارکه بقره مورد تأکید قرار گرفته است.
پورعزت بیان کرد: کسانی که در انتخابات وعده میدهند و بعد از اینکه انتخاب شدند وعدهها را فراموش میکنند و به بهانههای گوناگون از عمل به وعده طفره میروند، اینها از شایستگی و از مجموعه صالحون جدا میشوند.
وی با بیان اینکه هر پست در جامعه دینی یک امانت است، خاطرنشان کرد: خداوند بسیار مهربان است اما در برابر حقوق جمعی سختگیر است. حکمرانی در سنت معصومان بر حسب شایستگیهای مهم ارزیابی میشود. اولین شایستگی که میشود مد نظر قرار داد طبق آیه 55 سوره مبارکه یوسف امانتداری و دانایی است. شایستگی دوم علم و قدرت جسمانی است. حضرت داوود از حیث دانش و قدرت جسمی بر دیگران برتری داشت و برای فساد ستیزی تلاش کرد.
پورعزت عنوان کرد: شایستگیهای بنیادین اخلاقی و فنی در قرآن کریم عبارتند از امانتداری، دانش فنی حکمرانی، سلامت جسم و اقتدار فردی، فسادستیزی و نیکوکاری.
رئیس دانشکده مدیریت دانشگاه تهران افزود: اگر دقت نکنیم در تمام جنایتها و گناهی که حکمرانان خواسته یا ناخواسته به دلیل نا آگاهی و ناهوشیاری و بی تقوایی مرتکب میشوند و ما آنها را رواداری کنیم، شریک هستیم.
پورعزت خاطرنشان کرد: براساس فهم من از قرآن کریم، شایسته سالاری و مرگ باوری در سلامت و بقای حکمرانی تعالی گراست. برای حکمرانی تعالی گرا دو سویه صلاحیت باید مراعات شود؛ یک صلاحیت معنوی اخلاقی و دو سویه سلامت فنی و علمی.
ملک پر بسامدترین کلمه قرآنى است
معارف، استاد علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران در ادامه این نشست تخصصی، اظهار داشت: در قرآن کریم کلمات و کلید واژههای متعددی وجود دارد که هر کدام میتواند از جهتی ناظر به حکمرانی باشد.
وی افزود: بهترین معادل برای اصل حکمرانی در قرآن کریم ملک است و کسی که صاحب ملک باشد به او مًلک میگویند. پربسامدترین کلید واژه حکمرانی در قرآن کریم همین مٌلک و مًلک و ملوک است.
این استاد دانشگاه مطرح کرد: واژه خلافت وقتی همراه با تمکن میشود حتما به مفهوم حکمرانی میشود که نظیرش آیه 55 سوره مبارکه نور است. واژه ولایت نیز در بعضی از کاربردهای قرآنی ناظر بر حکمرانی است و در مورد خدا و رسول(ص) و مؤمنان مستقر است.
وی ادامه داد: کلید واژه دیگر امامت است که در آیهای مثل «إنّی جاعلک للنّاس إمامًا» آمده و این مسئله هم ناظر بر حکمرانی میشود. واژه دیگر امارت است و در روایات به کار رفته است. واژه بعدی سلطان است و کسی که سلطهای پیدا میکند او میتواند به حکمرانی بپردازد.
معارف تأکید کرد: این واژهها از نظر من بیشتر به معنای حکمرانی سیاسی هستند. واژه حاکم و حکومت به نظرم بیشتر ناظر به قضا و داوری است تا حکمرانی سیاسی.
وی با بیان اینکه حکمرانی مسئولیتی اجتماعی برای اداره مردم است، اظهار داشت: خداوند آن را از طریق بعث و جعل میتواند در اختیار افرادی قرار دهد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه جعل و بعث میتواند دو مرحله داشته باشد، گفت: یکی تکوینی است و دیگری تشریعی. در جعل و بعث تکوینی انسانها بر حسب تفاوت در استعدادها ممکن است برخی نسبت به بقیه حکمران شوند و در زندگی اجتماعی این را میبینیم که در آیه 32 زخرف (ورفعْنا بعْضهمْ فوْق بعْضٍ درجاتٍ لیتّخذ بعْضهمْ بعْضًا سخْریًّا) این موضوع آمده است.
وی همچنین، افزود: مسئله جعل و بعث تشریعی برمیگردد به انتخاب آگاهانه مردم که حاکم خود را براساس شرع معین کنند. شرع در این مسئله نظر دارد. خداوند حاکم مطلق است (ملک الناس). اصل حکمرانی به دست خدا و به شکل حقیقی است.
استاد علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران تصریح کرد: غیر از خداوند که حکمران مطلق است، بقیه حکمرانیها نسبی و اعتباری است و قابل اعطا و سلب هستند.
وی اظهار داشت: حکمرانی به دو صورت عادلانه و غیر عادلانه است. نماد حکومت عادلانه در قرآن حضرت سلیمان، داوود و موسی و پیامبر اکرم(ص) است و فرعون نماد حکمرانی غیر عادلانه است.
معارف اضافه کرد: جامعه باید حکمران داشته باشد و او عادل باشد و الا مردم باید تن به حکمران جاعل دهند. در واقع، جامعه باید در اختیار صالحان قرار گیرد تا عدالت گستر باشند. حاکم ظالمی که به دست خودش فتوای قیام علیه خود را صادر میکند، باید در انتظار سقوط باشد.
سیاست و حکومت بخش جدایی ناپذیر تفکر دینی است/ سیاست اسلامی انحصار طلب نیست و عدالت را در همه ابعاد در نظر میگیرد
ملکوتیان، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز در این نشست به بیان نظریات خود درباره مبانی حکمرانی در قرآن کریم پرداخت و گفت: سیاست به معنی مدیریت و اداره جامعه است. مسلکها و آیینهای متفاوت ممکن است سیاست را به گونههای دیگر تعریف کنند.
وی افزود: سیاست در اسلام از یک سو مبتنی بر مبانی و اصول اسلام و فرآن است و از طرف دیگر بر مبنای ویژگیهای وجودی انسان با توجه به دو بعد معنوی و مادی او و با تأکید بر سعادت بشر است.
ملکوتیان ادامه داد: اگر به نظرات اندیشمندان توجه کنید تاکید بر اصل سعادت بشر در سیاست اسلامی را میبینید.
وی اضافه کرد: در سیاست اسلامی از یک سو شرایط و ضوابط خاص برای حکومت و برای زمامداران بیان شده و از سوی دیگر حکمرانی خوب و حل مشکلات و معضلات اجتماعی با اینده گری مدنظر است؛ به گونه ای هیچ مشکل فکر نشدهای در آینده وجود نداشته باشد و امور براساس نیازهای منطقی جامعه سازمان پیدا کند و در همه حیطهها راهبردهای هدف دار و زمان دار راهنمای عمل سیاستمداران اسلامی باشد
ملکوتیان تصریح کرد: سیاست اسلامی از دو مسیر حرکت میکند؛ یکی اصول و مبانی که ساختههای حکومتی و شرایط زمامداران را به ما معرفی میکند و همینطور روشهای تعیین زمامداران را. دیگری هم مربوط به عملکردهای زمامداران براساس مبانی و از جمله عدالت، پیشرفت جامعه و حل مشکلات روزمره با تمرکز بر اصولی مثل استقلال، عدم وابستگی و توجه به تواناییهای داخلی میشود.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران اظهار کرد: سیاست و حکومت بخش جدایی ناپذیر از زندگی جوامع اسلامی است و ما نمیتوانیم جامعه بدون حکومت را تصور کنیم.
وی اظهار داشت: در اسلام با توجه به اصول و مبناهای الهی و نه انچه که امروزه به عنوان مثال در جهان غرب و کمونیستی جاری است، امر سیاست و اداره جامعه جایگاه ویژهای دارد. در غرب جدید که از زمان آغاز رنسانس آغاز شد فلاسفه و متفکران در یک مسیر انحرافی گام نهادند و با اعلام اینکه میخواهند با اتکا بر عقل بشری راهی به سوی سیاست و سایر حیطههای اجتماعی باز کنند، خشت اول را در جامعه کج بنا نهادند.
ملکوتیان تصریح کرد: آنها گفتند میخواهند به عقل بشری تکیه کنند، اما عقل را در کمونیسم و به معنی عقل ابزاری و عقل سود طلب مادی معنی کردند و ماتریالیسم را مبنا قرار دادند.
وی ادامه داد: آنها بخش اصلی و مبنایی نهاد بشری را نادیده انگاشتند و به لیبرالیسم پناه بردند و نتایج آن را امروز میبینیم؛ نفع طلبی، فردگرایی افراطی، انحصار طلبی، استعمار ملل محروم تحت عنوان دفاع از منافع ملی.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: افزود: این مسئله انقدر مسائل سوء برای دنیای معاصر آفرید که نخبگان از این عملکردهای سوء که تحت عنوان دموکراسی یاد شد شرمنده هستند و میگویند پروژهای ناتمام است و باید از نو آغاز کنند.
وی با بیان اینکه اسلام انسان را موجودی اندیشمند و آرمان خواه و فطرت گرا تعریف کرده است، اظهار کرد: در اینجا سیاست اسلامی، سیاست انسان گرا به معنی توجه به ابعاد وجودی واقعی بشر، عدالت طلب و توجه به مظلومان جهان و حقوق بشر واقعی است نه آنچه که در غرب تحت عنوان حقوق بشر مطرح شده؛ علاوه بر این طرفدار پیشرفت و تعالی بشر و توجه به عدالت حتی در علم و دانش و رفتار عادلانه در روابط بین الملل است.
ملکوتیان ادامه داد: سیاست اسلامی انحصار طلب نیست و عدالت را در همه ابعاد در نظر میگیرد. در غرب معاصر سیاست و سایر امور اجتماعی بر مبنای سکولاریسم تعریف میشود؛ جدایی دین و سیاست.
وی همچنین، مطرح کرد: در اسلام، سیاست بخشی از دین است و دین امر حداکثری است که برای فرهنگ، جامعه، اقتصاد، علم و فناوری دارای برنامه و اصول حرکت است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: در آرمانهای اسلامی جامعیت را میبینیم. وقتی آرمانهای انقلاب اسلامی با انقلابهای معاصر مثل فرانسه، روسیه و ... مقایسه میشود ما جامعیت را در آنجا میبینیم. در انقلاب اسلامی بر استقلال، آزادی، عدالت برای پیشرفت علمی که تحت حاکمیت حکومت دینی هستند، تأکید شده است.
ملکوتیان ادامه داد: امام خمینی(ره) در ارتباط دین و سیاست در اسلام جملات مشهوری دارد و میفرمایند: والله اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرفى کردند.
وی در پایان سخنانش، افزود: بر اساس مبانی اسلامی و قرآن سیاست و حکومت بخش جدایی ناپذیر تفکر دینی است و اجرای آن توسط ولایت امر صورت میپذیرد . در این رابطه، دلایل عقلی از جمله لزوم اجرای احکام قرآنی در جامعه بدون تشکیل حکومت دینی ممکن نیست.
حکمرانى شایسته از منظر قرآن کریم ترکیبى از وحى و عقلانیت است
در ادامه این نشست تخصصی، اخضریان کاشانی، استاد دانشگاه تهران تأکید کرد: حکمرانى شایسته از منظر قرآن کریم ترکیبى از وحى و عقلانیت است.
وی مطرح کرد: مسئله حکمرانی از یک جهت مسئله قدیمی و تاریخی و پرسابقه است و از یک منظر رویکرد جدیدی دارد به مسئله مدیریت سیاسی در جوامع مختلف که یک پدیده نسبتا جدید است که چهار دهه بیشتر با مفهوم امروزی قدمت ندارد.
اخضریان کاشانی با بیان اینکه میخواهیم پلی بزنیم بین مفهوم امروزی حکمرانی با مفهوم آن در قرآن، افزود: در یک تعریف، حکمرانی را به نوعی اعمال قدرت تعریف کردند که با هم افزایی بین عناصر متعدد و نقش آفرینی مرکزی حکومت در بین آنها و در قالب یک زنجیره پیوسته، روشها و ابزارها، نهادها و سیستمها برای اجرای بهتر منویات حکومتی مورد استفاده قرار میگیرد و هدفش بهبود شرایط اجتماعی است.
این استاد دانشگاه افزود: در یک تعریف رسمی از بانک جهانی که در دنیا فراگیر است و خیلی مورد استقبال قرار میگیرد، حکمرانی را یک تعبیر اضافه تر و به یک حکمرانی خوب ترجمه میکند؛ یعنی روشی که طی آن قدرت حاکم بر فعالیت های اجتماعی و منابع اجتماعی برای رسیدن به توسعه اعمال میشود.
اخضریان کاشانی تأکید کرد: قدرت برای این اعمال میشود که توسعه محقق شود. در این چارچوب، شاخصهایی از جمله مشارکت، کارآیی، شفافیت، عدالت، حاکمیت قانون و مسئولیت پذیری و ... را عواملی برای حکمرانی خوب برمی شمارند و مهمترین محورها برای حکمرانی خوب مورد توجه قرار میگیرد.
وی اظهار داشت: در مفاهیم قرآنی علاوه بر واژههای حکومت واژه امامت، خلافت، ملک، ولایت و بیعت نیز مورد استفاده قرار میگیرند. هر جایی که این مفاهیم از قرآن مورد استفاده قرار میگیرد و مطالعه میکنیم پیوندی برقرار میشود با مسئله حکمرانی و طبیعتا هر کدام از این واژگان یک نسبتی با گوشه هایی از حکمرانی برقرار میکند.
وی گفت: اگر خواسته باشیم مبانی حکمرانی را در قرآن مورد مطالعه قرا دهیم چاره ای نیست جز اینکه این مفاهیم بنیادی که مفاهیم سیاسی قرآن است را بازخوانی کنیم و اگر بخواهیم تطبیق دهیم با مفاهیم امروز حکمرانی باید با یک خوانش متفاوت نسبت به گذشته به آن نگاه کنیم.
اخضریان کاشانی ادامه داد: در بین مجموع دیدگاههایی که در مسئله حکمرانی در اسلام طرح شده است انچه که خیلی پررنگ به نظر می آید چند دیدگاه کاملا متفاوت در رابطه با حکومت و دین مشاهده میشود.
وی گفت: در این چارچوب، نسبت بین حکمرانی و دین یا رابطه بین حکمرانی با اسلام چند نگاه مختلف را شاهدیم.
استاد دانشگاه تهران افزود: یک نظریه قائل به رابطه تبایل بین دین و حکمرانی است و حکمرانی را یک امر مغایر با مسئله دین تلقی کرده و هیچ نسبتی را با دین برقرار نمیکند و در قرآن بحثی درباره حکمرانی نیامده. این چارچوبی است که منجر به رویکردهای سکولار در اندیشه های سیاسی شده است و حکومت دینی را کلا نفی میکند.
وی ادامه داد: دیدگاه دوم نسبت بین حکمرانی و اسلام را مورد بررسی قرار داده و ارتباط جزیی از اسلام و حکمرانی قائل شده و کمترین میزان رابطه را برقرار کرده است و معتقد است قرآن چیزی را به عنوان نظام اجتماعی و سیاسی بیان نکرده و در حد کلیات ضرورتها بیان شده است. مهدی حائری و مجتهدی شبستری را میتوان در این دسته قرار داد.
اخضریان کاشانی افزود: در دیدگاه سوم یک رابطه عموم و خصوص من وجه بین دین و حکمرانی برقرار است و در این چارچوب دین دارای شئون اجتماعی است اما جزییات و نیازهایی که بر امت است را وارد نمیشناسد و قرآن ادعایی در این رابطه ندارد. در دیدگاه سوم رابطه بین دین و سیاست برقرار است و ضوابط و شئون اجتماعی در اسلام برای حکومت مطرح شده اما این روابط جزییاتی دارد که در قرآن مطرح نشده است. برخی نظریات آیت الله صدر را در این چارچوب را مورد بررسی قرار دادند.
استاد دانشگاه تهران تأکید کرد: نظریه چهارم در جامعه ما بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. نظریه ارتباط بین دین و حکمرانی و پیوند بین دین و حکمرانی است و در این چارچوب تفکری دین وارد همه عرصههای سیاسی میشود و برنامه جامع و کامل برای زندگی دارد و یک سامانه و برنامه برای زندگی بشر است.
وی ادامه داد: از نظر انسان شناسی چیزی که برداشت می شود این است که انسانی که باید در چارچوب حکمرانی مورد توجه باشد عبد و بنده خدا بودنش است، اما آگاه در برابر سایر انسانهاست.
اخضریان کاشانی تصریح کرد: در رابطه با حکمرانی انسان باصلاحیت و تفکر است و این قابلیت را خدا در او قرار داده که تفکر کند و راه را پیدا کند.
این استاد دانشگاه همچنین، گفت: از منظر هستی شناسی هم ان چیزی که در رابطه حکمرانی و دین تشخیص دادیم و کمک میکند به مفهوم حکمرانی، درک صحیح است.جهان یک سامانه هدفمند است و رها نیست و بین همه اجزا ارتباط است و قواعد پایداری در این سامانه برقرار است اگر انسان بتواند قواعد این سامانه را پیدا کند رابطه بین علت و معلول و هستی شناسی را کشف میکند.
وی ادامه داد: یکی از عرصههای ان حکمرانی بشر است و اگر بتواند قواعد حاکم بر سامانه حکمرانی را جستجو و کشف کند این کار با عقل انسان ممکن است. مسئله بعدی مربوط به معرفت شناسی است. اگر دنبال پیدا کردن معرفت شناسی حکمرانی اسلامی قرانی باشیم ما به مفهوم حیات طیبه هدایت میشویم.
اخضریان کاشانی عنوان کرد: حوزه روش شناسی هم ترکیبی است از وحی و عقل. انسان میتواند ترکیبی از وحی و عقل را به کار گیرد تا حکمرانی شایستهای را برای خود استفاده کند.
وی عنوان کرد: وقتی از حکمرانی صحبت میکنیم طبیعتا باید از مفهوم قدرت هم صحبت کنیم؛ آن چیزی که از ضوابط هستی شناسانه، انسان شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه قابل استخراج است نقش قدرت و نقش تسهیل گری در امور مردم است.
این استاد دانشگاه افزود: قدرت ساز و کاری است که روابط بین مردم و حکومت و جامعه را تنظیم و تسهیل کند. شاید متناسب ترین مفهومی که امروز معنا دارد رابطه تسهیل گرایانه و رگولاتوری و تسهیل گری است. اگر قدرت بیش از حد بر مسائل جاری جامعه وارد شود تبدیل به محدودیت برای زندگی بشر میشود و اگر رها کرده باشد تنظیم روابط و فرایندهایی که مدنظر داریم اجرا نمیشود. حاکمیت یکی از دعواهای تاریخی میان تفکرات مختلف است حاکمیت از آن خداوند میشود اما حکمرانی مفهومی است که از شرایط انسانی استخراج میشود.
وی خاطرنشان کرد: اگر رابطه را درست کنیم و نقش تنظیم گری و تسهیل گری درست متوجه شویم پیوندش با حاکمیت الهی را بهتر تشخیص میدهیم.
دو گانگى در حکمرانى از منظر قرآن کریم امرى مردود است
شیخ یوسف مزاحم نیز در سخنانی، اظهار داشت: بحث حکمرانی بسیار مهم است و دل مشغولی تمام انسانها در طول تاریخ بوده و کسی حاکم میشود که یا خیلی حساس است به مسئولیتی که بر عهده دارد یا بیخیال.
وی با اشاره به اینکه حکمرانی از ضروریات بعثت و رسالت است، رابطه بین دین و حکومت را بیان کرد.
شیخ مزاحم درباره موضوع ضرورت حکمرانی در مردم به آیاتی از کلام الله مجید اشاره کرد و اصطلاح شرعه و منهاج که در قرآن آمده را به بحث مجاری قانون و ضرورت حاکمیت قانون در حکمرانی از نگاه قرآن تعبیر کرد.
وی عنوان کرد: ضرورت حاکمیت در قرآن تنها برای پیامبران نیست و بلکه به غیر پیامبران هم اشاره شده است.
شیخ مزاحم همچنین، به بحث احوال شخصیه و اجتماع و آیات مرتبط با این موضوع اشاره و در ادامه بحث شرایط حاکم را مطرح کرد که از همه مهمتر بحث دانش حاکمیت و برخورداری از تقوا بود.
وی ادامه داد: همچنان که نگاه مثبت قرآن به حکمرانی را داریم، ضروری است به نگاه منفی قرآن به حکمرانیها هم نگاه کنیم که از مهمترین نگاهها مخالفت قرآن با دوگانگی در حاکمیت است و این دوگانگی در حاکمیت از نظر قرآن مردود است.
شیخ مزاحم همچنین درباره شرایط مردم تحت حکمرانی از نگاه قرآن سخن گفت که مهمترین ان پیروی مردم از اهل دانش و نیکوکاران است.
انتهای پیام/ص
نظر خود را بنویسید.