نقش جهاد تبیین در مواجهه با جنگ ادراکی
گرچه دشمنان انقلاب یک جنگ ترکیبی علیه ما رقم زدهاند، اما جنگ شناختی و ادراکی، کانونیترین و اصلیترین رکن این جنگ ترکیبی در شرایط کنونی است.
به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی حجت الاسلام والمسلمین محمدمهدی ایمانیپور رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در یاداشتی که خبرگزاری فارس آن را منتشر کرده اینگونه آورده است:
مقامهای آمریکایی یکی پساز دیگری پرده از نیت همیشگی خود در تقابل با ملت و نظام مقدس ما برداشته و روی کلیدواژه براندازی جمهوریاسلامی تأکید ویژهای میکنند. مروری بر جملات اخیر جو بایدن، رابرت مالی، آنتونی بلینکن، ند پرایس و دیگر مقامهای آمریکایی در حمایت از اغتشاشات و نگرانی نسبت به فروکشکردن آنها، بیانگر همین حقیقت است. راهبرد کلان مقامهای ۲ حزب دمکرات و جمهوریخواه در آمریکا از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر مبنای تقابل و براندازی نظام جمهوریاسلامی تعریف شدهاست.
در این رویکرد، تفاوتی میان جیمی کارتر، ریگان، بوش پدر، بیل کلینتون، بوش پسر، اوباما، ترامپ و بایدن وجود نداشته و ندارد. از اینرو ابراز نیت مقامهای دولت بایدن در مواجهه با کشورمان موضوعی تازه نیست، اما در این خصوص نکات و ظرایفی وجود دارد که لازم است مدنظر قرار گیرد:
نخست اینکه؛ گرچه دشمنان انقلاب یک جنگ ترکیبی علیه ما رقم زدهاند، اما جنگ شناختی و ادراکی، کانونیترین و اصلیترین رکن این جنگ ترکیبی در شرایط کنونی است. در جنگ ادراکی، پیشفرضها و باورها هدف قرار داده میشود. این جنگ، ابزار و شیوههای ویژهای دارد که مواجهه با آن نیازمند هوشیاری و بصیرت عمیق است. در این جنگ، تلاش میشود قبل از هرچیز، هنجار و ناهنجار، حق و باطل و ظالم و مظلوم جابهجا شوند. تاریخ اسلام خاطرات تلخ و عبرتهای فراوانی از جنگ شناختی دارد. تحلیل واقعه عاشورا، بیانگر توفیق جبهه باطل در جابهجایی حق و باطل است. قاتلان سیدالشهدا(ع) به قصد قربت به جنگ ایشان آمدند. پیشتر نیز امیرالمومنین(ع) را با همین شیوه بر منابر سب کردند.
قویا بر این باور هستیم که «پیروزی در جنگ ادراکی» مترادف با «پیروزی در جنگ ترکیبی» با دشمنان نیز تلقی میشود؛ چه اینکه در جریان خیزش مردمی ۱۳آبان امسال که آرزوهای دشمنان اسلام را بر باد داد، بخشی از مردم ناراضی از اوضاع اقتصادی ولی وفادار به ولایت و ارزشهای انقلاب، حضور داشتند. بدون تغییر پیشفرضهای مؤثر ذهنی و باورهای عمیق افکار عمومی، عملا زمین جنگ ترکیبی برای دشمنان پر از سنگلاخ و تصرف آن در نهایت ناممکن خواهد بود.
نکته دوم؛ به نیاز آمریکا برای کاهش بحرانهای غیرقابل حل و عمیقی برمیگردد که موجودیت نظام لیبرال دمکراسی را به چالش کشیدهاست. حدود ۲سال قبل فرانسیس فوکویاما، نظریهپرداز مشهور آمریکایی-ژاپنی در یکی از تحلیلهای جنجالی خود که هدف خشم صاحبان قدرت در آمریکا قرارگرفت، به نکته مهمی اعتراف کرد:
«فارغ از هرگونه جابهجایی قدرت میان ۲حزب آمریکا، چندقطبی عمیق شکل گرفته در دل جامعه آمریکایی به قوت خود باقی خواهد ماند. حتی اگر دمکراتها کاخ سفید و هر دو مجلس کنگره را پر کنند، کشوری را بهدست خواهند گرفت که به زانو نشسته است. هر اقدامی با کوهی از بدهیها و انبوهی از مخالفان روبهرو خواهد شد».
اگر سخنان فوکویاما را با هشدارهای صورتگرفته طی سالهای اخیر مبنی بر وقوع جنگ داخلی در آمریکا جمع کنیم، به نتایج قابلتوجهی دست پیدا خواهیم کرد. قدر متیقن تحولات سالها و ماههای اخیر در آمریکا، تمایل جامعه این کشور مبنی بر «گذار از وضعیت کنونی» است. آگاهی افکار عمومی جهان نسبت به این واقعیت محض، خط قرمز صاحبان قدرت و جامعه رسانهای وابسته به آنها محسوب میشود. در چنین شرایطی مقامهای آمریکایی با درگیرکردن افکار عمومی جهان بهویژه کشور آمریکا به موضوعهایی نظیر «اغتشاش در ایران»، بهدنبال خرید زمان و تمرکززدایی جوامع بشری از حقایق جاری در جامعه آمریکایی هستند.
نکته پایانی به نقش جهاد تبیین در اضمحلال و انهدام منظومه القایی-ادراکی آمریکا مربوط میشود.
در عرصه جهاد تبیین، نخست باید بازی دشمنان رصد شود و رفتارشناسی آنان با استناد به راهبردهای کلان و اهداف بلند و کوتاهمدت آنها بهصورت دقیق صورت پذیرد. بهعبارت دیگر، نقشهخوانی و شناخت نقشه دشمن رکن اول در جهاد تبیین است. در مرحله بعد، متناسب با این شناخت و آگاهی مهم و تعیینکننده، روشها و ابزارهای لازم در حوزههای آفندی و پدافندی جهت زمینگیرساختن رقیب در میدان جنگ نرم بهکار گرفته میشود. نباید فراموش کرد هنگامی که سخن از جهاد تبیین به میان میآید، فریضهبودن (وجوب همگانی)، فوریبودن و رودرروبودن با دشمن ضروری است. به تعبیر حکیم انقلاب اسلامی، هر تلاشی جهاد نیست؛ تلاشی که جهتگیری در برابر دشمن در آن وجود داشته باشد، جهاد است. برای این منظور اقدامهای پیشدستانه نظیر ارتقای سطح سواد رسانهای، توانمندسازی جبهه مردمی انقلاب و تدارک زیرساختهای لازم از ضرورتهایی است که نباید مورد غفلت قرار گیرد.
بدونشک در درگیری با رسانههای تروریستی، متولیان رسانهها در درجه اول مسئول خواهند بود و در مرحله بعد سربازان جبههفرهنگی انقلاب و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بهعنوان قرارگاه دیپلماسی فرهنگی کشور، مسئول ارائه روایت درست و حقیقی از ایران اسلامی هستند. قطعا در سایه رصد هوشمندانه و اقدامهای قاطعانهای که بر مبنای تحلیل دقیق بازی کاخ سفید و عوامل آن صورت میگیرد، پیروزی بزرگی را در این پیچ تاریخی در برابر دشمنان کسب خواهیم کرد.
نظر خود را بنویسید.