مسلمانان بالکان و صدای شوم صهیونیسم
متاسفانه دنیا از رد پای شوم صهیونیسم در منطقه بالکان غافل شده است. آن هم در روزهایی که قساوت و آشوب طلبی آنان در غزه، برای همه دنیا به اثبات رسیده است.
به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به نقل از ایرنا مهدی رضا کارشناس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در یادداشتی اینگونه آورده است:
پیروان طریقت های اسلامی بالکان که از علویان و پیروان بکتاشی تشکیل شده اند، در این منطقه، دچار بی توجهی شده است. این غفلت همان چیزی است که غصابان تل آویو، به دنبال اش هستند.
اما مسلمانان منطقه بالکان از مظلوم ترین های تاریخ هستند. ایشان همواره به واسطه قرار داشتن زیست بوم شان، در میان کشورهای مسیحی و لائیک و دوری جغرافیایی از کشورهای اسلامی با مشکلات گوناگونی روبه رو بوده اند. محدودیت های بیشتر نسبت به دیگر گروه های دینی، دائما در انتظار این مسلمان مظلوم بوده است.
در هر دوره ای، این مردم شریف و نازنین، در مواجهه با عناوین و بهانه هایی چون به قدرت رسیدن کمونیسم، امپراطوریسم، ناسیونالیسم و نحله های دیگر، آزار دیده اند و به انحای مختلف از دسترسی به حقوق حاکمیتی، رسانه ای و اقتصادی محروم بوده اند.
مسلمان منطقه بالکان، سالیان سال است که از گذشته پرافتخار خود دور مانده اند و دائما در سیطره حاکمان غیرمسلمان، رنج می کشند و اکنون نیز مشاهده شده است که صهیونیست ها، در این منطقه تحرکات شومی دارند و این موضوع، نشان از دردسر و مشکل تازه برای برادران مسلمان مان در بالکان دارد. اگر این مسلمانان، بخواهند به گذشته پرافتخار خود برگردند و به عنوان عنصری فعال در صفوف دیگر جوامع اسلامی قرار گیرند، نیاز است که بر هویت اسلامی خود پای فشارند؛ هویتی که در فطرت الهی مردم مسلمان این منطقه به ودیعت نهفته است و علیرغم تلاشهای چندصد ساله مبلغان مذاهب دیگر و استعمارگران برای زدودن این هویت اسلامی، همچنان عطر خوش اسلام از آن منطقه برمی خیزد.
از همین رو، بر مسلمانان دیگر مناطق جهان، واجب است که از این برادران جدا افتاده، دست گیری و حمایت کنند تا امت اسلامی را پیش از گذشته، به انسجام و همدلی نزدیک کنند. ضمن آنکه، نقشه و اهداف شیطانی صهیونیسم در آن منطقه نیز نقش بر آب خواهد شد.
با توجه به گستردگی پیروان طریقت های اسلامی و بکتاشیان در منطقه بالکان و به ویژه در کشور آلبانی، به نظر می رسد که سرمایه گذاری، حمایت و تقویت فکری و دینی سایر جوامع اسلامی از این مسلمانان، از این تکه جدا افتاده از جهان اسلام ضرورتی انکارناپذیر و وظیفه ای مهم است که بر دوش سیاست گذاران کلان جوامع اسلامی نهاده شده است.
رژیم جعلی اسرائیل با همکاری استکبار غربی، با بررسی دقیق نیازهای اقتصادی و مالی جوامع مسلمانان و علویان منطقه بالکان و با شعار حل و فصل معضلات اقتصادی این جوامع ورود معناداری را در تمامی عرصه ها و شئون مختلف این منطقه کرده است.
بداندیشان صهیونیستی و اربابان شان، به طعمه انداختن مسلمانان پرشماری در کشورهای آلبانی، مقدونیه، کوزوو، بوسنی، بلغارستان و ترکیه را در دستور کار خود و سرویسهای جاسوسی شان قرار داده اند. این سیاست اسرائیل غاصب در منطقه بالکان، ادامه روند صلح با برخی کشورهای عربی است، آن چنان که رژیم صهیونیستی با عادی سازی روابط با بخشی از جهان عرب، درصدد است موضوع فلسطین را از دستور کار کشورهای عربی خلیج فارس خارج و بر جنایات قرون وسطایی اش در غزه مظلوم نیز با مظلوم نمایی، سرپوش بگذارد و در حین حال با سایه گستراندن بر سایر چالش های مسلمانان، نه تنها خود را میانجی گر منازعات مسلمانان بنامد، بلکه اعتماد آنها را برای پذیرفتن حل و فصل اسرائیلی جلب کند. از این طریق، می خواهد که نظرات رهبران جوامع اسلامی و علویان را نسبت به خود قابل قبول و مثبت کند.
این سادهانگاری است که تصور کنیم صهیونیستها از «پروتکلهای علمای صهیون» دست کشیدهاند و سودای اضمحلال جوامع اسلامی و پی جویی اهداف توسعه طلبانه خود را در مناطق مختلف جهان فراموش کرده اند. شایسته است که توجه داشته باشیم، حوادث و رویدادهای جاری در منطقه بالکان و جهان اســلام، محیط سیاسی این منطقه وجامعه جهانی را تحت تاثیر قرار داده اســت. تحولات جنگ بالکان و تجزیه یوگسلاوی سابق و ایجاد کشورهای بوسنی، کرواسی، صربستان، مونته نگرو، کوزوو و مقدونیه که مسلمانان در سراسر آنها حضور پر رنگی دارند را تحت تاثیر قرار داده اســت.
تلاش خزنده صهیونیست ها برای تحت کنترل درآوردن و مطیع ســاختن این منطقه استراتژیک بــه دوران جنگ خانمان برانداز بالکان بر می گردد. دومین راه برای تصرف سرزمین های وسیع منطقه بالکان برای شیاطین صهیونیست، ایجاد تفرقه و آشوب و تجزیه کردن آنها به یکسری قلمروها و کشورهای درحال منازعه و اختلاف بود. یافته های پژوهشی نشـان می دهد استکبار جهانی و صهیونیسم به منظور جلوگیری از اتحاد مسلمانان منطقه، از تاکتیک های مختلف از جمله تفرقه میان اهل تسنن و پیروان علوی و تشــکیل گروه های مبلغ سایر مذاهب، استفاده جدی می کند.
آنان همچنین از اعمال اراده حکومت های مرکزی می کاهند و بر تبلیغات فرقه صهیونیسم می افزایند و خطرساز جلوه دادن احکام و دستورات شریعت مبین اسلام را در بوق و کرنا می دمند. از این طریق، بهانه جویی می کنند تا برای حضور دائمی در این کشورها، برنامه شان را عملی کنند. از سوی دیگر، با فشار برای تجزیه کشورهای این منطقه، تلاش می کنند مسلمانان آنجا را از محور اتحاد و همدلی اسلامی دور نگاه دارند و با خدشه وارد کردن به اصل همزیستی مسالمت آمیز ادیان توحیدی، این منطقه را دائما با تهدید بحران های دینی، بی ثبات نگاه دارند. ضمن آنکه بی وقفه برای جلوگیری از ارتباط مسلمانان منطقه بالکان با جمهوی اسلامی ایران دوندگی می کنند.
در چنین شرایطی، با توجه به نکاتی که مطرح شد، باید گفت که منطقه بالکان برای اسرائیل از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در همین راستا صهیونیست ها شبکه روابط خود و استراتژی سیاسی بین المللی خود را که مبتنی بر دو اصل اساسی «توجه به منطقه ژئو سیاسی بالکان» و « توجه به ماهیت و ساختار نژادی و دینی و فرهنگی و قومی» کشورهای این منطقه است استوار کرده اند. صهیونیست ها در تلاش اند تا اولا؛ با برقراری و توسعه روابط با کشورهای منطقه بالکان و توسعه و گسترش آن به عنوان برگ برندهای در روابط بین الملل به نفع خود استفاده کنند و ثانیا؛ با مظاهر و آداب و سنن دیگر ادیان توحیدی، با مبارزه سخت کنند تا منطقه بالکان را به سرزمین امن دوم خود پس از فلسطین اشغالی فراهم سازند.
در این راستا، نقش جمهوری اسلامی ایران، برای خنثی کردن نقشه های پلید صهونیست ها، اثرگذار و تعیین کننده است. حضور فرهنگی ایران در این منطقه، کم هزینه ترین، عمیق ترین و ماندگارترین روش برای جلوگیری از تعبیر خواب آشفته صهیونیست ها است. عدم حضور رایزنان فرهنگی کشورمان در این منطقه، یکی از چالش هایی است که این اثرگذاری را با مشکل و کندی مواجه می سازد.
از آنجا که ایجاد همدلی و ارتباط موثر با مسلمانان منطقه بالکان از طریق فعالیت های فرهنگی، مناسبت ترین مسیر است، لازم است که برای این منظور، فکری عاجل و سریع کرد. همچنین، از آنجا که در سیاستگزاری های کلان نظام جمهوری اسلامی ایران، گفت وگوی ادیان، جایگاهی راهبردی، انسانی و غیرتجاری دارد، ایجاد زمینه های مناسب گفت وگو در این منطقه میان مسلمانان و سایر ادیان توحیدی، زمین زندگی آنان را برای هجوم آفت صهیونیسم، سمپاشی خواهد کرد.
در نتیجه، علاوه بر ضرورت حضور فیزیکی فعالان فرهنگی و دینی جمهوری اسلامی ایران در منطقه بالکان، لازم است که از امکانات فناوری ارتباطات و اطلاعات بهره ببریم و با راه اندازی رایزنی فرهنگی مجازی، با سرعت بیشتری در این کارزار سرنوشت ساز، حاضر شویم و برنامه های دشمنان اسلام و انسان را به باد دهیم. امیدوارم که تا دیر نشده است، این حرکت مهم، آغاز و از ایجاد بحران تازه ای برای بشریت و امت اسلامی، جلوگیری شود. ان شاءالله.
نظر خود را بنویسید.