حقوق بشر از منظر شرقی/ 2
بخش دوم مقاله علی بختیاری رایزن فرهنگی ایران در قطر با موضوع «حقوق بشر از منظر شرقی؛ میراثی ماندگار برای جهانیان و راهی برای حل چالشهای امروز» در روزنامه الشرق قطر منتشر شد.

در این مقاله آمده است: شرق، مهد ادیان و فلسفههایی است که کرامت انسانی و عدالت را به عنوان محورهای اصلی خود معرفی کردهاند که به چند نمونه از آن اشاره میکنم.
اسلام و قرآن کریم: آموزههای اسلامی با تأکید بر عدالت، برابری و حقوق بشر، مفاهیمی مانند «حق حیات»، «کرامت انسانی» و «عدالت اجتماعی» را به عنوان اصولی بنیادین مطرح کردهاند.
منشور کوروش در ایران: یکی از اولین اسناد حقوق بشر در جهان است که بر آزادی مذهب، برابری انسانها و رعایت کرامت انسانی تأکید کرده است.
فرمانهای آشوکا در هند: امپراتوری که اصولی چون حقوق اخلاقی، مسئولیتپذیری اجتماعی و همزیستی مسالمتآمیز را بهعنوان مبنای حکمرانی خود قرار داد.
کنفوسیوس در چین: فلسفه کنفوسیوس، که بر اساس نظم اخلاقی و مسئولیتپذیری اجتماعی شکل گرفته است، از نخستین تلاشها برای ترویج اخلاق و عدالت در نظام اجتماعی و سیاسی به شمار میآید. آموزههای او بر احترام به خانواده، جامعه و نقش اخلاق در حکمرانی تأکید دارد.
اینها نمونهها شواهدی هستند بر این ادعا که در شرق از دیرباز به حقوق بشر بهعنوان ارزشهای ذاتی و جهانشمول توجه شده، در حالی که در غرب، این مفاهیم بیشتر بر اساس تجربههای تاریخی شکل گرفتهاند.
حقوق بشر در تمدنهای شرقی، نه پاسخی به بحرانها، بلکه ریشه در ارزشهای اخلاقی و فرهنگی دارد. در حالی که نهادهای حقوق بشری در غرب از دل بحرانهای ناشی از مخاصمات و مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و برای ساماندهی وضعیت خودساخته، ایجاد شدند.
شرق همواره حقوق بشر را به عنوان بخشی از ذات انسانی و اخلاق اجتماعی پذیرفته است. این نگاه، حقوق بشر را عارضی نمیداند، بلکه آن را ذاتی و مبتنی بر اصول فطری انسان معرفی میکند.
در حقوق بشر با رویکرد شرقی، اجتماع نقش محوری دارد و اصالت با اجتماع است. حقوق فردی در بستر مسئولیتهای اجتماعی معنا پیدا میکند. این نگاه بر آن است که رفاه و امنیت فردی در گرو سعادت اجتماع است. اما در غرب، رویکرد اومانیستی و فردگرایانه حاکم است که حقوق فرد را بهعنوان ارزش نهایی در نظر میگیرد.
این اختلاف نگرش، تفاوتهای بنیادینی در نظامهای حقوقی و اجتماعی ایجاد کرده است. نگاه شرقی میتواند راهکاری برای ایجاد تعادل میان حقوق فرد و مسئولیتهای اجتماعی ارائه دهد.
ضرورت بازتعریف حقوق بشر در نظم جدید جهانی
جهان امروز به سوی یک نظم جدید و چندقطبی پیش میرود که در آن ژئوکالچر یا فرهنگهای منطقهای نقش پررنگتری دارند. در این نظم، رویکردهای غربی نمیتوانند بهتنهایی پاسخگوی نیازهای متنوع جوامع باشند. نظامات شرقی که بر اجتماع محوری، عدالت و اخلاق استوارند، میتوانند به عنوان الگویی جامع برای این نظم جدید مطرح شوند.
در نظم جهانی پیشرو، نیاز به گفتمانی است که منافع همه ملتها را در نظر بگیرد. حقوق بشر شرقی با تکیه بر اصول فرهنگی، اخلاقی و معنوی، میتواند به عنوان یک قرائت جهانشمول مطرح شود که نه تنها ارزشهای غربی، بلکه ارزشهای شرقی و اسلامی را نیز در خود جای دهد. این گفتمان میتواند پلی برای ایجاد همبستگی میان تمدنها باشد.
حقوق بشر شرقی، با ریشههای عمیق در ادیان، فلسفهها و فرهنگهای تمدنی، پاسخی مناسب به نیازهای امروز جهان است. این رویکرد، با تأکید بر کرامت انسانی، عدالت اجتماعی و احترام به تنوع فرهنگی، میتواند به عنوان جایگزینی جامعتر و انسانیتر برای گفتمانهای غربی مطرح شود. در نظم جهانی جدید، بازگشت به ارزشهای شرقی نه تنها یک انتخاب، بلکه یک ضرورت برای دستیابی به صلح، عدالت و همبستگی جهانی است.
روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی