-->
logo
logo
دیپلماسی فرهنگیِ ترازِ چهل واره ی دوم انقلاب اسلامی
  • 1401/05/30 - 09:51
  • 1282
  • زمان مطالعه : 27 دقیقه

بررسی نقش رایزنی های فرهنگی از سوی ج.ا. ایران و نقش آن در تعاملات بین المللی

به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی جعفر قاسمی کارشناس فرهنگی  در مقاله ای با عنوان (بررسی نقش رایزنی های فرهنگی از سوی ج.ا. ایران و نقش آن در تعاملات بین المللی) اینگونه آورده است :

فرهنگ به‌عنوان موتور محرکة توسعه، زمینه‌ساز حرکت جوامع و الگوهای رفتار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که با فروکش کردن چالش‌های ایدئولوژیکی، نقش آن به‌عنوان پارادایم جایگزین‌ به‌تدریج، اهمیت یافته است. ازاین‌رو نظریه‌های فرهنگی گوناگونی با هدف توضیح و تفسیر جایگاه فرهنگ در سیاست داخلی و خارجی و نیز در سطوح جهانی ظهور نمودند(خراسانی، 1387).

پیش‌فرض اساسی نظریه‌های فرهنگی، آن است که رفتار و کنش‌های انسان در زندگی فعال و پویای اجتماعی و برقراری رابطه با دیگران، متأثر از الگوهای روابط اجتماعی و گرایش‌های فرهنگی است. این نظریه‌ها به دنبال شناخت زمینه‌ها، فرایند شکل‌گیری و بروز الگوهای رفتاری، ارزش‌ها، اعتقادات و ترجیهات ما در زندگی اجتماعی هستند؛ بنابراین معتقدند که از این طریق می‌توان رفتار سیاسی انسان را شناخت (تاجیک، 1386). ارتباطات بین فرهنگی به یک مسئله مهم در سال­های اخیر در دیپلماسی تبدیل‌شده است. تعاریف مختلفی از ارتباطات میان فرهنگی وجود دارد. کارفیلد نپ در تعریفی از ارتباطات میان فرهنگی چنین می‌گوید: تعامل بین فردی میان اعضای گروه‌های مختلف که در دانش مشترک اعضای گروه و اشکال زبانی رفتارهای نمادین با یکدیگر متفاوت هستند(مینا، 1395).

هدف اساسی دیپلماسی فرهنگی ارائه دیدگاه روشن و موجه نسبت به فرهنگ ارزشی و رفتاری نظام با بازیگران مختلف عرصه بین‌الملل شامل: دولت‌ها، سازمان‌های دولتی بین‌المللی و غیردولتی، نهادهای جوامع مدنی و افکار عمومی است.(سلیمی، 1390). دیپلماسی فرهنگی، روایت داستان یک تمدن برای صاحبان سایر تمدن‌ها با استفاده از ابزارهایی از جنس همان تمدن است. به‌عبارت‌دیگر، دیپلماسی فرهنگی،آنگاه معنا و مفهوم واقعی خود را پیدا می‌کند که کشوری برای انتقال غنای نهفته در فرهنگ و تمدن خود با استفاده از مکانیسم‌ها ابزارهایی از همان جنس به معرفی و انتقال آن به سایر ملل پرداخته و آن را در سیاست خارجی خود لحاظ نماید(حسن خانی، 1386).

 دیپلماسی فرهنگی امروزه به‌عنوان یک اصل اساسی و تأثیرگذار در عرصه روابط بین‌الملل موردپذیرش قرارگرفته و سیاستمداران جهان، راه برون‌رفت از مشکلات بشری را حاکمیت فرهنگ در مناسبات بین‌المللی می‌دانند. از همین رو است که هم‌زمان با تلاش‌های گسترده سیاسی، حرکت‌های فزاینده‌ای برای تحقق حاکمیت و همکاری‌های فرهنگی در گوشه و کنار جهان صورت می‌گیرد. دیپلماسی فرهنگی از آن ‌جهت که به یک کشور امکان می‌دهد که فرهنگ، جامعه و مردمش را به دیگران معرفی کند و همچنین از طریق فزونی بخشیدن به ارتباطات خصوصی بین مردم کشورهای گوناگون، کشورها را قادر می‌سازد که ایدئال‌های سیاسی و سیاست‌هایشان را در انظار افکار عمومی بسیار جذاب سازند(مینا، 1395)

ملت و کشور ایران که از ملل محدود دیرپا و کهن گذشته است همواره در فرآیند تاریخی سعی کرده است هویت و موجودیت خود را در برابر اقوام و ملل دیگر حفظ نماید( ابوالحسنی،1388). وجود اقوام مختلف در درون جامعه کهم ایران، موجبات دادوستد فرهنگی و اجتماعی را در طول تاریخ فراهم آورده است. این امر که درعین‌حال مفید و کارساز بوده و مانع ایستایی و خمودگی جامعه ایران شده، به مؤلفه مهم هویت فرهنگی ایران تبدیل‌شده و پویایی آن را رقم‌زده است( صالح، 1388).زبان دیپلماسی فرهنگی مبتنی بر اقناع است و مخاطبان آن نیز گروه‌های مختلف انسانی در سراسر جهان هستند لذا کارگزاران این مهم باید کسانی باشند که ضمن برخورداری از دانش کافی و مبسوط در مورد زوایای فرهنگ و تمدن کشور خود، به زبان و فرهنگ مخاطبان و همچنین فنون و مهارت‌های دیپلماسی مبتنی بر احترام متقابل و افزون بر آنها ابزارهای نوین برقراری روابط انسانی کاملاً آشنا و مسلط باشند.  با توجه به آنچه تاکنون بیان شد اشاعه فرهنگی، تبادل فرهنگی و فرهنگ پذیری سه هدفی است که توسط رایزنی فرهنگی حاصل می‌گردد. ازاین‌رو در این پژوهش به بررسی رابطه‌ی بررسی نقش رایزنی‌های فرهنگی ایران و نقش آن در تعاملات بین‌المللی پرداخته می‌شود و به این سؤال پاسخ داده می‌شود که رایزنی‌های فرهنگی چه تأثیری بر تعاملات بین‌المللی خواهد داشت؟

 

مبانی نظری پژوهش

دیپلماسی فرهنگی

مبانی دیپلماسی فرهنگی عبارت‌اند از شناخت توانایی‌ها، ظرفیت‌ها، مزیت‌ها  وسیاست های فرهنگی کشور مبدأ؛  شناخت توانایی‌ها،ظرفیت‌ها، مزیت‌ها و سیاست‌های فرهنگی  کشور مقصد؛ تلقی از فرهنگ و متدهای فرهنگی به عنوان قدرت نرم؛ افکار عمومی به عنوان بستر و زمینه‌ی اعمال قدرت نرم؛ توجه به دیپلماسی نوین با رویکردی به بازیگران غیردولتی از قبیل  شخصیت‌های فرهنگی و مذهبی، هنرمندان، نویسندگان و...؛ همچنین سازمان‌های غیردولتی و سازمان‌های مردم‌نهاد (تشکل‌های غیردولتی)فعال در زمینه‌های فرهنگ،ادیان، حقوق بشر و سازمان‌های بین دولتی و نیز بهره‌گیری از تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات(سلیمی، 1388).

هدف اساسی دیپلماسی فرهنگی ارائه‌ی دیدگاه روشن و موجه، نسبت به فرهنگ ارزشی و رفتاری  نظام برای بازیگران مختلف عرصه‌ی بین‌الملل شامل دولت‌ها، سازمان‌های دولتی بین‌المللی و  غیردولتی،نهادهای جوامع مدنی و افکار عمومی است(رضایی، 1390). از نظر موکو و  تامپسون دولت‌ها از طریق دیپلماسی فرهنگی، سه هدف عمده را دنبال می‌کنند: کسب وجهه‌ی  بین‌المللی در میان اقوام و ملت‌ها و اثرگذاری بر رفتار آن‌ها؛ایجاد نهادهای علمی فرهنگی جدید به‌منظور برقراری روابط پایدارتر و صمیمیت بیشتر میان جوامع مختلف؛فهم دقیق اصول موجود در  فرهنگ سایر ملت‌ها و کنکاش در ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی دیگر جوامع،باهدف ارتقای درک  متقابل میان ملت‌ها؛ دستیابی به تمام اهداف فوق، فقط از طریق جریان انبوهی از اطلاعات و ظرفیتی بسیار برای درک متقابل امکان‌پذیر است که البته فراتر از روابط عمومی ، تاکتیک‌ها، تصویرسازی  و تبلیغات است؛ لازمه‌ی دستیابی به چنین هدفی تلاش برای بیرون آمدن از چارچوب‌های خویشتن و  دست یافتن به روح دیگر ملت‌هاست که از این موارد می‌توان تأسیس مراکز و مؤسسات مطالعه‌ی  فرهنگ دیگران را نام برد که خود نیازمند آمادگی برای مطالعه در موضوع‌هایی فراتر از سیاست سایر ملل است(حقیقی، 1386).

تعاملات فرهنگی  و سیاست خارجی

فرهنگ بین‌المللی، عبارت است از ارزش‌ها و هنجارهای عامی که در طول زمان، موردپذیرش جامعه بین‌الملل قرارگرفته و دارای عملکردهای خاصی می‌باشند. تجلی این فرهنگ را می‌توان در چهارچوب عملکرد رژیم‌های بین‌المللی و در قالب هنجارها، مقررات، قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی مشاهده کرد. آنچه این فرهنگ را غنی‌تر می‌کند، هنجارها و ارزش‌های مشترک بین جوامع است که از طریق دستگاه سیاست خارجی کشورها در مناسبات و تعاملات بین‌المللی، خود را نشان می‌دهد.

بنابراین، دستگاه سیاست خارجی کشورها در تلاش است تا ارزش‌ها و هنجارهای داخلی خود را که سازنده هویت جامعه خود است به هنجارها و ارزش‌های جهانی تبدیل نموده و به‌تدریج در فرهنگ جهانی سهیم شوند. در این صورت به دلیل نمود ارزش‌های فرهنگ داخلی در فرهنگ جهانی، سهل‌تر و کم‌هزینه‌تر می‌توان اهداف و منافع خود را تعقیب نمود. به‌طورکلی در زمینه سیاست خارجی و چگونگی ارتباط آن باقدرت نرم می‌توان سه وظیفه اساسی برای دستگاه سیاست خارجی تصور نمود:

 ارتقای میزان مشروعیت نظام سیاسی در دیدگاه افکار عمومی بین‌الملل، مشروعیت نظام، ریشه در سازوکارهای داخلی آن دارد، اما واحدهای سیاسی می‌بایست مواظب رفتارهای سیاسی خود در سطح جهانی و واکنش‌ها و عکس‌العمل‌های کشورهای دیگر نسبت به تصمیمات سیاسی خود باشند. امروزه، شاهد ظهور مؤسسات و نهادهای بین‌المللی، عموماً با دغدغه‌های فرهنگی مثل تأمین صلح و امنیت. حفظ حقوق بشر، حفظ حقوق زنان و تقویت کشورهای ضعیف هستیم. با افزایش چنین نهادها و مؤسسات بین‌المللی دولتی و غیردولتی، هر کشوری می‌بایست آن‌گونه رفتار نماید که از رهگذر تعامل با این مراکز و نهادها بر مشروعیت خویش در امور انسانی و بشردوستانه بیفزاید. بنابراین، یکی از وظایف مهم دستگاه سیاست خارجی کشورها، ارتقای میزان مشروعیت خود در سطح بین‌المللی است.

 کسب پرستیژ بین‌المللی: یکی دیگر از وظایف دستگاه سیاست خارجی هر کشور، کسب پرستیژ، حیثیت، اعتبار و آبرو درصحنه بین‌المللی است که خود، موجب افزایش و توان قدرت نرم یک کشور می‌گردد. به این معنا که جایگاه و موقعیت یک کشور در نظام جهانی در پیشبرد اهداف و منافع ملی آن کشور مؤثر است.

مدیریت افکار عمومی: مدیریت افکار عمومی، یکی دیگر از وظایف سیاست خارجی در چهارچوب قدرت نرم است. دیپلماسی عمومی، بخشی است که می‌تواند با اتخاذ روش‌های نرم و به‌دوراز خشونت‌، افکار عمومی را مدیریت نماید. دیپلماسی عمومی، شامل برنامه‌هایی هم چون انتشار کتاب، ساخت و پخش فیلم‌های سینمایی و مستند، برنامه‌های رادیو و تلویزیونی به زبان‌های رایج بین‌المللی و برگزاری همایش‌ها و کنگره‌های بین‌المللی، جهت نزدیک نمودن ایده‌ها، افکار، اندیشه‌ها و سیاست‌ها در عرصه جهانی است. این مؤلفه‌ها عمدتاً در چهارچوب مکانیسم‌های قدرت نرم و به‌دوراز هرگونه سازوکارهای قدرت سخت صورت می‌گیرد که به نظر می‌رسد متولی دولتی آن، دستگاه سیاست خارجی کشورهاست.

تبادل فرهنگی

تبادل فرهنگی براثر هم‌جواری کشورها با یکدیگر ، رفت‌وآمد ملت‌ها به کشورهای دیگر و مطالعه آداب‌ورسوم و سنن فرهنگ‌های دیگر به وجود می‌آید و باعث می شود هر ملتی به نقاط ضعف و قوت و فرهنگ خود آشنا شود و بکوشد تا نقاط مثبت فرهنگ‌های دیگر را بپذیرد و نقاط منفی فرهنگ خود را اصلاح کند به گفته مقام معظم رهبری: هیچ ملتی از این‌که معرفتی را  در تمام زمینه‌ها ، ازجمله فرهنگ  و مسائلی  که عنوان فرهنگ به آن اطلاق می شود ، از این ملت‌های دیگر بیاموزد، بی‌نیاز نیست  . البته تبادل فرهنگی به معنای پذیرش هر امر  به‌ظاهر مطلوب ، زیبا،‌جذاب و دل‌نشین از فرهنگ بیگانه نیست ، بلکه  این پذیرش باید بر مبنای اصول و معیارهای ثابت و قطعی عقلی و دینی انجام گیرد . به عبارت دیگر ، در تبادل فرهنگی باید باانگیزه ، دقت و تخصص کافی به سوی پذیرش مشتقات  فرهنگی سایر جوامع گام برداشت، زیرا هرگونه حرکت انفعالی در این زمینه ممکن است کیان فرهنگ یک ملت با مخدوش سازد.

در مقابل تبادل فرهنگی تهاجم فرهنگی وجود دارد. در تهاجم فرهنگی همچنان که از عنوان آن پیداست، فرهنگ یک ملت مورد هجوم قرار گیرد. این امر از یک‌سو سبب تخریب مبانی و مبادی فرهنگی، همچنین تمسخر ، استهزاء و بی‌ارزش و مخرب جلوه دادن عناصر گوناگون وابسته به حیات یک فرهنگ می شود و از سوی دیگر ، به ورود عناصر منفی و مخرب فرهنگی یا جلوه‌های جذاب و دل‌نشین منجر می‌گردد. این تهاجم در هر شکل آن ، در قالب فرهنگی انجام می‌گیرد.

پیشینه پژوهش

تارویردی زاده و همکاران (1397) در پژوهشی به برسی گونه شناسی ذهنیت های مدیران درباره تعاملات بین المللی دانگشاه امام صادق علیه السلام: پژوهشی مبتنی بر روش شناسی کیو پرداخته اند شیرازی(1396) در مطالعه ای به دیپلماسی فرهنگی و نقش انجمن های دوستی در روابط بین الملل پرداخته است. نقش آفرینی تشکلهای غیردولتی درحقیقت تبلور حضور رسمی و سازمان یافته مردم  یک کشور در روابط خارجی و روند تعاملی جامعه جهانی تلقی می­شوند؛ از این رو انجمن­های دوستی یکی از بازیگران ﻣﺆثر حوزه دیپلماسی عمومی به شمار می­روند.

آصفی و حیدریان(1395) در مطالعه­ای به بررسی طراحی مرکز فرهنگی ایرانیان در ونکوور با هدف بهبود تعاملات فرهنگی مهاجران پرداخته است. آنچه در این تحقیق مد نظر قرار گرفته است، وظیفه ی فراموش شده ی معماران است و معمارانی که بدون در نظر گرفتن خلاقیت، سیمای شهر خاکستری مهاجر را فراموش کرده و مردم و شهر را از یکدیگر جدا نموده اند. در این پژوهش به مفهوم تعامل پرداخته شده و عوامل متعددی چون شناخت صحیح نیازهای اجتماعی، به جای در نظر گرفتن خواسته های فردی طراح مد نظر قرار گرفته و با در نظر گرفتن فعالیت هایی که به صورت موقت در فضا روی می دهند تا نیازهای مهاجران و نسل جدید آنها را تامین نمایند.

مینا و شجاعی(1395) در مطالعه ای به بررسی طراحی خانه فرهنگ با رویکرد ارتقا تعامل تمدن های ایران و ژاپن پرداخته اند. یکی از مهم ترین اهداف این پژوهش این است که در ابتدا بتواند توده مردم را با خانه فرهنگ آشنا کرده و سپس در ادامه این روند با جذب مردم بیشتر، این مجموعه بتواند دین خود را در راستای ارتقای تعامل فرهنگ ایران و ژاپن اعطا نماید.

مطاهری و کاشانی(1395) در مطالعه ای به بررسی ارزیابی تاثیرات برنامه های فرهنگی ج.ا.ایران در معرفی و شناساندن تصویر فرهنگ اسلامی و ایرانی در کشور غنا پرداختند. جامعه مورد مطالعه حاضر را کلیه کسانی که حداقل دو الی سه سال از نهادهای محتلف ج.ا.ایران به ماموریت خارج از کشور اعزام و یا در آن جا ساکن و دارای تجربه کافی و مفید می باشند را تشکیل می دهد. ابزار جمع آوری اطلاعات استفاده شده در این تحقیق شامل مصاحبه و   نتیجه به دست آمده حاکی 0 تحقیقات کتابخانه ای بوده است. نتایج به دست آمده بر اساس محورهای فوق موفق بوده است. در فصل از موفقیت برنامه های فرهنگی ایران در معرفی وشناساندن تصویر فرهنگ اسلامی و ایرانی در کشور غنا می باشد.

قدمی و مصطفوی(1388) در مطالعه­ای به بررسی اهمیت فعالیت های فرهنگی در روابط بین الملل و ارائه ی مدل عملیاتی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران پرداختند. ﺑـﺮای اراﺋﻪ ﻣﺪل ﻣﻨﺎﺳﺐ دیپلماسی ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان، از ﻧﮕﺮش ﺳﻴﺴﺘﻤﻲ ﺑﻬﺮه ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ . از اﻳﻦ ﻣﻨﻈﺮ دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ را در دو ﺑﺨﺶ اﺳﺎﺳﻲ ﺑﺮرﺳﻲ  ﺷﺪه  اﺳﺖ . ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺑﺨـﺶ دﻳﭙﻠﻤﺎﺳـﻲ ﻓﺮﻫﻨﮕـﻲ ﺷـﺎﻣﻞ اﺻـﻮل و ﻗﻮاﻋﺪی اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎی ﺷﻜﻞ دﻫﻨﺪه دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ آن ﺑﺸﻤﺎر ﻣﻲ  رود و دوﻣﻴﻦ ﺑﺨـﺶ ﻧﻴـﺰ ﺳـﺎﺧﺘﺎر دﺳﺘﮕﺎه دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ در ﺣﻘﻴﻘﺖ دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ در درون آن و ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ آن ﺗﺤﻘـﻖ ﺧﻮاﻫـﺪ ﻳﺎﻓـت.

سالی(2017) در مطالعه ای به بررسی ماهیت جدید دیپلماسی فرهنگی در عصر ارتباطات آنلاین پرداختند. کشورها اقدامات مختلفی را برای بهبود چهره بین المللی انجام می دهند تا از این طریق از لحاظ سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و ... از آن بهره مند شوند. از رسانه ها به عنوان کانال واسطه استفاده نمی کند ، اما ارتباط با مردم خارجی از طریق تبادل ها ، بازدیدها ، گردشگری ، دیاسپورا و غیره انجام می شود. این امر باعث می شود ارتباطات از اطلاعات اطمینان بیشتری داشته باشد و از طریق رسانه تأثیر بگذارد. با این حال ، اخیراً ارتباطات آنلاین از طریق سیستم عامل های مختلف ، جایی که افراد با فرهنگ ها و کشورهای مختلف پیام های مختلفی را رد و بدل می کنند ، ماهیت دیپلماسی فرهنگی سنتی را نیز تغییر داده است. این امر ایجاد تصویری برای کشورشان یا دریافت تصویر برای یک کشور دیگر را ممکن می سازد ، در حالی که از طرف دیگر و همزمان این امر ارتباط با مردم خارجی را پیچیده تر و غیرقابل کنترل می کند.

کیم(2017) در مطالعه ای به بررسی شکاف نظری بین دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی پرداختند. پژوهش حاضر با هدف کشف بخش های مفقود شده در دیپلماسی فرهنگی به عنوان زیر مجموعه دیپلماسی عمومی جدید و بررسی آنچه در تعریف دیپلماسی فرهنگی پیچیده است ، کشف می شود. این مطالعه نتیجه گیری می کند که دیپلماسی فرهنگی جدید باید به عنوان یک مفهوم تقاطع دیپلماسی عمومی جدید و روابط فرهنگی بین المللی در نظر گرفته شود.

ولادیمر فوکین(2016) در مطالعه ای به بررسی تعامل فرهنگها و دیپلماسی دولت ها پرداخته است. دیپلماسی عمومی ایالات متحده از "قدرت نرم" برای متقاعد کردن مردم استفاده می کند که نقش اصلی ایالات متحده آمریکا ممکن است پیشرفت برای کل بشریت را فراهم کند. راه دیگری همکاری فرهنگی است. این رویکرد توسط یونسکو اجرا می شود. از جهانی شدن تمدن بشری است که بر تنوع و همکاری فرهنگ ها تأثیر می گذارد. این تنوع به عنوان یک منبع برای توسعه در نظر گرفته شده است، و آن را با غنی سازی متقابل ارائه می دهد.

سیفیسو و زولیزی لوو(2010) نیز در مقاله ای تحت عنوان ورزش به عنوان دیپلماسی فرهنگی: مسابقات فوتبال جام جهانی 2010 در سیاست خارجی آفریقای جنوبی به این یافته ها رسیده است: برای گرفتن حق میزبانی مسابقات فوتبال جام جهانی 2010، رهبرات از دیپلماسی فرهنگی و ورزش به عنوان ابزارهای توانا ساز برای حمایت از اعتبار آفریقای جنوبی استفاده کردند؛ چنین حرکتی، این حقیقت را امکان پذیر کرد که قرن ها از ورزش به عنوان یک ابزار موفق علیه نژادپرستی استفاده شده  است.

 

روش تحقیق

این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش آن توصیفی و از نوع تحلیلی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش رایزنان فرهنگی می باشد.  در این پژوهش از تعداد 60 رایزن فرهنگی پرسش می شود. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی صوری پرسشنامه ها با استفاده از نظرات اساتید راهنما و مشاورو استادان رشته های مدیریت آموزشی و چندتن از صاحب نظران موضوعی برآورد گردیده است. برای برآورد ضریب پایایی و محاسبه  همسانی درونی گویه های پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که 8/0 به دست امد. برای اثبات وجود رابطه معنادار از ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن استفاده شده است و سپس برای نشان دادن میزان این رابطه از معادلات رگرسیونی چندمتغیره که در آن ضرایب بتا گویای این مطلب است استفاده شده است.

 

 

 

یافته­ها

نتایج نشان داد 56% پاسخگویان زن و 44% آنها مرد می باشند . اکثر افرادی که به طور تصادفی در این نمونه انتخاب شده­اند، زن می باشند. 54% دیپلم و زیر دیپلم، 35% کاردانی و 11% مابقی کارشناسی ارشد هستند. 68% افراد مجرد،و32% آنها متاهل می باشند.

 

جدول 1:نتایج آزمون همبستگی(متغیر مستقل و وابسته)

متغیر وابسته

متغیر مستقل

ضریب همبستگی

r

p

تعاملات بین الملل

رایزن فرهنگی

اسپیرمن

* 0.757

0.000

**: معنی داری در سطح0.01 خطا        *: معنی داری در سطح 0.05 خطا

سطح معنی داری در جدول (1) برای تمامی متغیرها در سطح قابل قبول (p˂0.05) بدست آمده است  که گواه از وجود رابطه بین متغیر تعاملات بین الملل و رایزن فرهنگی دارد از شاخص r نیز برای نشان دادن جهت رابطه استفاده می شود که همانطور که در جدول (1) دیده می شود جهت رابطه همگی مثبت بدست آمده است.

 

جدول 2: نتایج آزمون همبستگی(متغیر مستقل و ابعاد متغیر وابسته)

متغیر ها

اشاعه فرهنگی

تبادل فرهنگی

فرهنگ پذیری

رایزنی فرهنگی

سطح معنی داری

اشاعه فرهنگی

1.000

0.756

0.660

0.619

0.000

تبادل فرهنگی

0.756

1.000

0.756

0.670

0.000

فرهنگ پذیری

0.660

0.756

1.000

0.769

0.000

رایزن فرهنگی

0.619

0.670

0.769

1.000

0.000

 

سطح معنی داری در جدول(2) برای تمامی متغیرها در سطح قابل قبول (p˂0.05) بدست آمده است  که گواه از وجود رابطه بین ابعاد متغیر تعاملات بین الملل و رایزن فرهنگی دارد از شاخص r نیز برای نشان دادن جهت رابطه استفاده می شود که جهت رابطه همگی مثبت بدست آمده است.

 

جدول 3:نتایج تحلیل رگرسیونی(متغیر رایزنی فرهنگی و تعاملات بین الملل)

متغیر وابسته

متغیر مستقل

سطح معنی داری

ضریب رگرسیونی بتا

تولرانس

R2adj

F

تعاملات بین الملل

رایزن فرهنگی

0.000

0.763**

1.000

0.581

532.907

**    : معنی داری در سطح0.01 خطا        *: معنی داری در سطح 0.05 خطا

 

در جدول (3) R2 تعدیل شده به مجذور ضریب همبستگی چندگانه معروف می باشد. این ضریب 0.581 می باشد که نشان می دهد، متغیر مستقل رایزنی فرهنگی توانسته 58.1 درصد تغییرات متغیر وابسته مان را پیش بینی کند. عدد معنی داری F در این تحقیق 0.000 بدست آمده که نشان می دهد این آماره با مقدار بدست آمده 532.907 معنادار است و گواه از قدرت متغیر مستقل تحقیق در تبیین میزان تغییرات و واریانس متغیر وابسته تعاملات بین الملل می باشد.در مورد متغیر رایزن فرهنگی عدد بتا 0.763 می باشد بدین معنی است که یک واحد تغییر در رایزن فرهنگی باعث 0.763 واحد تغییر در تعاملات بین الملل خواهد شد.

در تهایت معادله رگرسیونی این تحقیق به صورت زیر خواهد شد

Y =0.648  +  0.763x1  +  0.028

که در آن نقش هر یک از متغیرها در زیر آورده شده است:

Y: تعاملات بین الملل

x1 : رایزن فرهنگی

e : خطاهای تصادفی یا مانده ها

 

از آنجا که متغیر مستقل شامل 3 شاخص اصلی اشاعه فرهنگی، فرهنگ پذیری و تبادل فرهنگی می باشد، تحلیل رگرسیون را برای تمامی این متغیرها با متغیر مستقل(رایزنی فرهنگی) به شرح زیر ادامه می­دهیم.

 

جدول 4:نتایج تحلیل رگرسیونی(متغیر رایزنی فرهنگی و اشاعه فرهنگی)

متغیر وابسته

متغیر مستقل

سطح معنی داری

ضریب رگرسیونی بتا

تولرانس

R2adj

F

اشاعه فرهنگی

رایزن فرهنگی

0.000

0.631**

1.000

0.397

252.922

 

در جدول(4)  آماره R2 برابر 0.397 می باشد که نشان می دهد، متغیر مستقل رایزنی فرهنگی توانسته 39.7 درصد تغییرات متغیر وابسته مان را پیش بینی کند.عدد معنی داری F در این تحقیق 0.000 بدست آمده که نشان می دهد این آماره با مقدار بدست آمده 252.922 معنادار است و گواه از قدرت متغیر مستقل تحقیق در تبیین میزان تغییرات و واریانس متغیر وابسته تعاملات بین الملل می باشد.  در مورد متغیر رایزن فرهنگی عدد بتا 0.631 می باشد بدین معنی است که یک واحد تغییر در رایزن فرهنگی باعث 0.631 واحد تغییر در اشاعه فرهنگی خواهد شد.

 

جدول 5: نتایج تحلیل رگرسیونی(متغیر رایزنی فرهنگی و تبادل فرهنگی)

متغیر وابسته

متغیر مستقل

سطح معنی داری

ضریب رگرسیونی بتا

تولرانس

R2adj

F

تبادل فرهنگی

رایزن فرهنگی

0.000

0.672**

1.000

0.450

314.715

 

در جدول (5) آماره R2 برابر 0.450 می باشد که نشان می دهد، متغیر مستقل رایزنی فرهنگی توانسته 39.7 درصد تغییرات متغیر وابسته مان را پیش بینی کند.عدد معنی داری F در این تحقیق 0.000 بدست آمده که نشان می دهد این آماره با مقدار بدست آمده 314.715 معنادار است و گواه از قدرت متغیر مستقل تحقیق در تبیین میزان تغییرات و واریانس متغیر وابسته تعاملات بین الملل می باشد.در مورد متغیر رایزن فرهنگی عدد بتا 0.672 می باشد بدین معنی است که یک واحد تغییر در رایزن فرهنگی باعث 0.672 واحد تغییر در تبادل فرهنگی خواهد شد.

 

جدول 6:نتایج تحلیل رگرسیونی(متغیر رایزنی فرهنگی و فرهنگ پذیری)

متغیر وابسته

متغیر مستقل

سطح معنی داری

ضریب رگرسیونی بتا

تولرانس

R2adj

F

فرهنگ پذیری

رایزن فرهنگی

0.000

0.774**

1.000

0.598

570.445

 

در جدول (6) آماره R2 برابر 0.598 می باشد که نشان می دهد، متغیر مستقل رایزنی فرهنگی توانسته 39.7 درصد تغییرات متغیر وابسته مان را پیش بینی کند.  عدد معنی داری F در این تحقیق 0.000 بدست آمده که نشان می دهد این آماره با مقدار بدست آمده 570.445 معنادار است و گواه از قدرت متغیر مستقل تحقیق در تبیین میزان تغییرات و واریانس متغیر وابسته تعاملات بین الملل می باشد. در مورد متغیر رایزن فرهنگی عدد بتا 0.774 می باشد بدین معنی است که یک واحد تغییر در رایزن فرهنگی باعث 0.774 واحد تغییر در تبادل فرهنگی خواهد شد.

 

نتیجه ­گیری

نتایج نشان داد بین رایزنی فرهنگی و تعاملات بین الملل در بین دانشجویان مورد مطالعه رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. تحلیل همبستگی بین این دو متغیر یک رابطه آماری مثبت را نشان می دهد (p˂0.01, r = 0.757) که با تقویت رایزنی فرهنگی ، تعاملات بین الملل افزایش می یابد. متغیر رایزنی فرهنگی با ضریب بتای 0.763 ، 76 درصد قدرت پیش بینی تغییرات متغیر وابسته تعاملات بین الملل را دارد. بنابرین بین متغیر رایزنی فرهنگی و تعاملات بین الملل آن رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.

نتایج نشان داد بین رایزنی فرهنگی و اشاعه فرهنگی در بین دانشجویان مورد مطالعه رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. تحلیل همبستگی بین این دو متغیر یک رابطه آماری مثبت را نشان می دهد (p˂0.01, r = 0.619) که با تقویت رایزنی فرهنگی ، اشاعه فرهنگی افزایش می یابد. متغیر رایزنی فرهنگی با ضریب بتای 0.631 ، 63 درصد قدرت پیش بینی تغییرات متغیر وابسته اشاعه فرهنگی را دارد. بنابرین بین متغیر رایزنی فرهنگی و اشاعه فرهنگی آن رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.

نتایج نشان داد بین رایزنی فرهنگی و تبادل فرهنگی در بین دانشجویان مورد مطالعه رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. تحلیل همبستگی بین این دو متغیر یک رابطه آماری مثبت را نشان می دهد (p˂0.01, r = 0.670) که با تقویت رایزنی فرهنگی ، تبادل فرهنگی افزایش می یابد. متغیر رایزنی فرهنگی با ضریب بتای 0.672 ، 67 درصد قدرت پیش بینی تغییرات متغیر وابسته تبادل فرهنگی را دارد. بنابرین بین متغیر رایزنی فرهنگی و تبادل فرهنگی آن رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.

نتایج نشان داد بین رایزنی فرهنگی و فرهنگ پذیری در بین دانشجویان مورد مطالعه رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. تحلیل همبستگی بین این دو متغیر یک رابطه آماری مثبت را نشان می دهد (p˂0.01, r = 0.769) که با تقویت رایزنی فرهنگی ، فرهنگ پذیری افزایش می یابد. متغیر رایزنی فرهنگی با ضریب بتای 0.774 ، 77 درصد قدرت پیش بینی تغییرات متغیر وابسته فرهنگ پذیری را دارد. بنابرین بین متغیر رایزنی فرهنگی و فرهنگ پذیری آن رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.

تبیین نقش و جایگاه فرهنگ در تئوری های روابط بین الملل از اهمیت وافری برخوردار است، به خصوص با طرح نظریات متاخر در روابط بین الملل شاهد پررنگ تر شدن نقش فرهنگ به عنوان مبنایی جهت تحلیل و تبیین موضوعات و مسائل بین المللی هستیم. در حالی که اندیشمندان و متفکران کلاسیک روابط بین الملل در توضیح عوامل موثر در تبیین مسائل بین المللی، بر حوزه های سیاسی، امنیتی و اقتصادی تاکید می نمودند، گروهی از آنها دریافتند که تنها با مورد توجه قراردادن این حوزه ها نمی توان به ژرفای روابط بین الملل دست یافت. این گروه از متفکران پاسخ سوالات خود را در حیطه فرهنگ و مسائل فرهنگی جستجو می کنند و بر آن شدند که ضمن پذیرش عوامل موثر و عمده سیاسی، امنیتی و اقتصادی، توجهی ویژه به مقوله فرهنگ نمایند و این بعد مهم از ابعاد زندگی اجتماعی در عرصه روابط بین الملل را نیز مورد مطالعه قرار دهند. متفکران مورد بحث به فرهنگ به عنوان پدیده ای مهم می نگرند که از دید متفکران کلاسیک پنهان مانده است. انتقاد اصلی آنها به نظریات قبلی آن است که به نقش فرهنگ در روابط بین الملل توجه ننموده اند. در این راستا، با مبنا قرارگرفتن فرهنگ در کنار ابعاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی در تبیین مسائل بین المللی توسط این اندیشمندان، دو طرز تلقی بروز و ظهور یافته است؛ عده ای فرهنگ را عرصه تقابل و تضاد، و بنیان تنش ها در عرصه روابط بین الملل برشمردند، و برخی در مقابل گروه نخست برآنند که فرهنگ عرصه گفتگو، تعامل و یکپارچگی در عرصه روابط بین الملل می باشد. حضور فرهنگ در سیاست خارجی دولت ها، تنها از طریق تأثیر گذاری غیر مستقیم بر تعیین هویت ملی و فهم جایگاه خود نسبت به دیگران در جهان رخ نمی‌دهد بلکه تأثیر گذاری مستقیم فرهنگ و هویت ملی در سیاست های فرهنگی بین المللی یک کشور، کاملا مشهود است. 

به رایزنان فرهنگی پیشنهاد می گردد  به شناساندن فرهنگ خویش به دیگران و گشودن باب تعامل و گفتگو و داد و ستد فرهنگی در تعاملالت بین المللی بپردازند. هر کاری که یک رایزن فرهنگی در خط مشی وظیفه خود باید انجام دهند باید برای دستیابی به هدف ارائه شناخت بهتر به مردم و دولت دیگر کشور ها معطوف شود. در نظر گرفتن شرایط کشور مقصد نیز برای انتخاب رایزن فرهنگی بسیار موثر است. به طبع، همواره برقراری ارتباطات فرهنگی و علمی بین دو کشور نزدیک و همسایه یا با فرهنگ مشابه صورت نمی گیرد؛ پس می بایست به توانایی های فرد مورد نظر جهت انتخاب به عنوان رایزن فرهنگی دقت نمود.از آنجا که در ایران، بستر مناسبی جهت ایجاد تبادلات فرهنگی فراهم نیست، به مدیران تصمیم گیرنده در این امر پیشنهاد می گردد بودجه مالی را در اختیار رایزنان فرهنگی قرار دهند. عدم تبادل فرهنگی  تبعاتی را به دنبال داشته است که مهمترین آن ها عدم امکان دسترسی کافی به علوم و فناوری های نوین جهانی و همچنین ناشناخته ماندن فرهنگ غنی و پربار ایرانی برای سایر ملل دنیا است.

 

منابع

حسن خانی، محمد(1386)، نقش فرهنگ و ابزارهای فرهنگی و طراحی در پیشبرد دیپلماسی با تاکید بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریگا، مجموعه مقالات همایش ارتباطات بین فرهنگی و سیاست خارحی رویکرد ایرانی، تهران، انتشارات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.

حقیقی، رضا(1386) فرهنگ و دیپلماسی( در آینه سیاست ها و دیپلماسی فرهنگی اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران، تهرام: انتشارات بین المللی مهدی.

خراسانی، رضا(1387). جایگاه و نقش قدرت فرهنگی در سیاست خارجی و تاثیر آن بر روند تحولات جهانی . علوم سیاسی، شماره 41.

رضایی، علی اکبر، زهره ای، محمد علی(1390)، دیپلماسی فرهنگی( نقش فرهنگ در سیاست خارجی و ارائه ی مدل راهبردی، تهران: انتشارات جامعه شناسان.

سلیمی، صادق، شیخان، محمد(1390)، جایگاه دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی کشورها،  پژوهش تاریخ، شماره2، 174.

صالح، فروغ(1388)، هویت ملی، هویت قومی و وفاق ملی، پژوهشنامه هویت اجتماعی، شماره 49، 1388.

Kim, Hwajung(2017), Bridging the Theoretical Gap between Public Diplomacy and Cultural Diplomacy, The Korean Journal of International Studies 15-2 (August 2017), 293-3 Published online August 30, 2017

Vladimir,IvanovichFokinaSergey,SergeevichShirinaJulia,VadimovnaNikolaevaaNatalia,Mikhailovna(2016), Interaction of cultures and diplomacy of states, Kasetsart Journal of Social Sciences Volume 38, Issue 1, January–April 2017, Pages 45-49.

 

 

. .

. .

نظر خود را بنویسید.

Copyright © 2022 icro.ir , All rights reserved