انتشار مقاله رایزن فرهنگی ایران به مناسبت 25 فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری در رسانه ی قزاقستانی
سخن عطار ساده و گیراست. او برای بیان مقاصد عرفانی خود بهترین راه را که همان آوردن کلام ساده و بیپیرایه و خالی از هر گونه آرایش است انتخاب کرده است

به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی علی اکبر طالبی متین رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قزاقستان به مناسبت سالروز بزرگداشت عطار نیشابوری در مقاله ای اینگونه آورده است :
به مناسبت 25 فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری شاعر و عارف بلندآوازه ایرانی، مقالهای توسط رایزن فرهنگی ایران در آستانه قزاقستان تهیه و منتشر شد. در این مقاله که برای انتشار در روزنامه یگمین یکی از مهمترین روزنامههای قزاقستان تهیه شده است، پیش از ورود به زندگینامه عطار، مختصری در خصوص جایگاه فرهنگ و ادبیات فارسی در جهان، ویژگی ادبیات ایران در دوره عطار نیشابوری و مشاهیر همدوره با عطار نیشابوری شرح داده شد. زندگینامه عطار، سبک او در خلق آثارش، مهمترین آثار به جای مانده از او و تاثیرپذیری اروپاییان از آثار و اندیشههای عرفانی او از مهمترین بخشهای این مقاله است. در انتها و به درخواست سردبیر روزنامه یگهمین این مقاله نگاهی کوتاه نیز به روابط میان دو کشور ایران و قزاقستان دارد.
مقدمه
نشریه جمهوریخواه «یگمین قزاقستان» که به صدمین سالگرد خود نزدیک میشود، نخستین بار با نام «اشکین» در 17 دسامبر 1919 به دست خوانندگان خود رسید. با هدف کمک به شکلگیری تصویر و افزایش شهرت، این روزنامه در تاریخ خود در ابتدا با نام «اوشکین» و پس از آن با نامهای «انبک توئی»، «انبکشیل قزاق»، «انبکشی قزاقستان»، «قزاقستان اجتماعی» و «قزاقستان سوسیالیست» منتشر میشد. با استقلال قزاقستان، این روزنامه به «یگمیندی قزاقستان» و در سال 1993 به «یگمین قزاقستان» تغییر یافت. از آن زمان، افراد بسیاری همچون برنیاز کولیف، اسماگول سادوکاسوف و ... هر ساله در این روزنامه خدمت کردهاند. هماکنون دیخان کامزابکولی فیلولوژیست قزاق، مورخ ادبیات، آلاششناس، استاد و عضو انجمن علمی آکادمی ملی علوم جمهوری قزاقستان، رئیس کل این روزنامه است. او همچنین نویسنده 16 کتاب درباره میراث آلاش و تهیهکننده سه فیلم مستند است.
جایگاه فرهنگ و ادبیات فارسی در جهان
ادبیات فارسی تاریخی هزاران ساله و ریشه در تاریخ شاعران و نویسندگان دارد. شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند. ادبیات فارسی ریشه در ادبیات باستانی ایران دارد که تحت تاثیر متون اوستایی در دوران ساسانی به زبانهای پارسی میانه و پهلوی اشکانی پدید آمد. ادبیات فارسی چهرههای بینالمللی شناختهشدهای دارد که بیشتر آنها شاعران سدههای میانه هستند. از این میان میتوان به رودکی، فردوسی، نظامی، خیام، سعدی، مولانا و حافظ اشاره کرد. تاثیر ادبیات فارسی بر روی ادبیات سایر ملتها سابقهای طولانی دارد و آغاز آن روشن نیست. رابطه ادبی ایران و هند تاریخ چند هزار ساله دارد. زبان و ادبیات فارسی و عربی به واسطه پیوندهای استوار و تاثیر متقابلی که در گذشتههای بسیار دور بین آنها وجود داشته، در سطح علمی، تحقیقاتی و ادبی مکمل یکدیگر شدهاند. ترجمه آثار بزرگ ادبی پارسی به زبانهای اروپایی از یک سو و انتشار سفرنامههای متعدد جهانگردان و محققان اروپایی مقدمهای برای شروع نفوذ فارسی و فکر و اندیشه بزرگان ایران در ادبیات اروپا بود. ترجمه بسیاری از آثار بزرگ زبان فارسی مخصوصا آثار شعرای ایرانی مانند سعدی، حافظ، فردوسی، خیام، عطار، نظامی، باباطاهر و ... به زبانهای اروپایی مخصوصا فرانسوی انگلیسی و آلمانی و به دنبال آن تالیف آثار ماندگاری به همین زبانها، به طرز بیسابقهای اروپاییان را به سوی ایران و ادبیات آن جلب کرد. گوته، امرسون، دیوید تورو و آلفرد تنیسون از جمله نویسندگانی هستند که تحت تاثیر ادبیات فارسی قرار گرفتند. گوته شاعر، ادیب، نویسنده و محقق آلمانی که به حافظ علاقه بسیار دارد، بر این باور است که ادبیات فارسی یکی از چهار ارکان ادبیات بشر است.
ادبیات ایران در دوره عطار نیشابوری
از مهمترین ویژگیهای شعر فارسی در نیمه دوم قرن ششم هجری (12 میلادی) علاقمندی شاعران به سرودن غزلهای لطیف و زیباست. به واسطه کوشش سنایی و انوری در آوردن مضامین دقیق در غزل، در قرن هفتم شاعران بزرگی در غزل ظهور کردند و این نوع از شعر فارسی به اوج خود رسید. از دیگر ویژگیهای شعر فارسی میتوان به ظهور سبک عراقی و تاثیرپذیری بعضی از شاعران از ادبیات عرب اشاره کرد. موضوع اصلی شعرها و سبک گویندگی در این دوره، ستایش، هجو، طنز، موعظه و حکمت، داستانسرایی، تغزل و حماسه بوده است. به طور کلی تنوع در انواع شعر مانند مثنوی، قصیده، غزل و رباعی و نفوذ شدید تصوف و عرفان در شعر و ادبیات از ویژگیهای ادبیات این دوره است.
مشاهیر ادبیات ایران در این دوره
سه تن از مهمترین مشاهیر بزرگ ایران در این دوره سعدی شیرازی (قرن 12 میلادی)، مولوی (قرن 13 میلادی) و نظامی (قرن 12 میلادی) هستند. آوازه سعدی بیشتر به دلیل نظم و نثر آهنگین، گیرا و قوی اوست. جایگاه او نزد اهل ادب تا آنجایی است که به او لقب استاد سخن را دادهاند. مولوی که معروف به مولانا و رومی است، شاعر فارسیگوی ایرانی است. نفوذ او فراتر از مرزهای ملی و تقسیمات قومی است. بیشتر آثار او به فارسی سروده شده است. مثنوی معنوی او یکی از عالیترین اشعار زبان فارسی به شمار میرود. حکیم نظامی شاعر و داستانسرای ایرانی است. او پیشوای داستانسرایی در ادب فارسی شناخته شده است. او از دانشهای رایج روزگار خویش (علوم ادبی، نجوم، علوم اسلامی و زبان عرب) آگاهی وسیعی داشته و این خصوصیت در شعر او به روشنی دیده میشود.
مقدمه
فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری، عارف و شاعر بلندآوازهی ایرانی اواخر قرن ششم و ابتدای قرن هفتم است که در سال 1146 میلادی در شهر کدکن نیشابور به دنیا آمده و در سال ۶۱۸ هجری از دنیا رفت. او پس از مولانا جلالالدین رومی (کسی که عطار از وی سخنها آموخت) بزرگترین شاعر صوفی ایرانی بشمار میرود. ژانر عمده آثار عطار مثنوی است که مشخصه بارز شعر عرفانی در زمان رومی است. سادگی در کلام که سرلوحه تمامی آثار اوست، موجب شده تا محبوبیت خاصی در میان مردم پیدا کند. دو کتاب منطقالطیر و تذکرهالاولیای او به ترتیب از مهمترین آثار نظم و نثر در عرفان ایرانی-اسلامیاند. آرامگاه او در غرب نیشابور و در نزدیکی آرامگاه عمر خیام قرار دارد. بنای این آرامگاه مربوط به دوره تیموری است.
فریدالدین عطار نیشابوری
در میان خیل شاعران گذشته پارسیزبان، به کمتر شاعری برمیخوریم که دست از جان بشوید و در مقابل پادشاهان و قدرتمندان –چه آشکارا و چه به زبان حکایت و رمز- حرف حق بگوید. در این میان بعضی از عارفان با تکیه بر قدرت نامتناهی یگانه معشوق ازلی، چه از زبان خود یا با گفتار طبقات پایین جامعه و یا از قول دیوانگان عاقل، قدرتمندان را مورد انتقاد قرار میدهند. یکی از این شاعران بیشک، پیر اسرار، عطار نیشابوری است که سلطانی جز آن سلطان حقیقی نمیشناسد (اشرفزاده).
نام او «محمّد»، لقبش «فریدالدّین» و کنیهاش «ابوحامد» بود و در شعرهایش بیشتر عطّار و گاهی نیز فرید تخلص کرده است. شعر عطار شعر اشک و درد و خون است و عشق آتشین او به مبدأ فیض الهی چنان سوزی به شعر او بخشیده است که در دل خواننده آتش به پا میکند.
عطار از راه داروفروشی و معالجه بیماران، روزگار میگذراند و به همین سبب، برای طلب روزی به دربار پادشاهان نمیرفت و لب به ستایش آنان نمیگشود و تا آخر عمر عزت نفس و مناعت طبع و بزرگ همتی او به جا ماند. او داروسازی را از پدرش آموخت و در عرفان مرید شیخ یا سلسله خاصی از مشایخ تصوف نبوده است و به کار عطّاری و درمان بیماران میپرداخت. ظاهرا اشتغال به کار طبابت و اداره کردن داروخانهای پررونق او را از هر کس بینیاز میکرد.
درباره عرفان عطار و این که آیا او در وادی سلوک دارای درجه اولیا بوده است یا نه، سخنان متفاوتی نقل شده است. برخی بر این قائلاند که او مرید هیچ شیخی نبوده و صرفاً عرفانشناس بوده است نه صوفی خانقاهی. اما بعضی دیگر او را از پرورشیافتگان شیخ مجدالدین بغدادی میدانند. هر چند قضاوت در این باره دشوار است، اما میتوان با استناد به تاکیدی که بر مدارج سلوک و طریقت در آثار خود عطار شده، او را از صوفیان زمان خود به شمار آورد. اگرچه او خود در مقدمه تذکرهالاولیا با تواضع برای خود هیچ فضلی در این مسیر قائل نیست و سخنان او درباره بزرگان تصوف تنها نشانه علاقه او به آنان است و نه ادعای برابری با ایشان.
او را از اهل سنت دانستهاند، اما در دوران معاصر، شیعیان با استناد به برخی شعرهایش بر این باورند که وی پس از چندی به تشیع گرویده یا دوستدار اهل بیت بوده است. هر چند که ایشان در مقدمه منطقالطیر (مقامات طیور) به نکوهش متعصبان پرداخته و به این افراد توصیه کرده است که هم محب اهل بیت باشند و هم دوستدار خلفای راشدین.
سخن عطار ساده و گیراست. او برای بیان مقاصد عرفانی خود بهترین راه را که همان آوردن کلام ساده و بیپیرایه و خالی از هر گونه آرایش است انتخاب کرده است. آن گفتار ساده که از سوختهدلی همچون او باعث شده که خواننده را مجذوب نماید و همچنین کمک گرفتن او از تمثیلات و بیان داستانها و حکایات مختلف یکی دیگر از جاذبههای آثار اوست و سرمشق عرفای نامی بعد از خود مانند مولوی و جامی قرار گرفته است. آن دو نیز در مدح و ثنای این مرشد بزرگ سخن گفتهاند چنان که مولوی گفته است:
عطار روح بود و سنایی دو چشم او ما از پی سنایی و عطار آمدیم
عمق اندیشههای عرفانی عطار زبان شعر او را عمیقاً متاثر کرده است. او همانند سایر شاعران پیش و پس از خود هرگز به دنبال فضلفروشیهای ادیبانه نبود، بلکه تلاش میکرد تا حد امکان معانی و مفاهیم قدسی را به طور طبیعی و از طریق زبانی درخور و استوار بیان کند. به همین سبب است که شعر و نثر او به تناسب اندیشههایی که سعی در بیانشان دارد، گاه پر از شور و عاطفه و گاه سرشار از درنگ و تانی است.
آثار عطار نیشابوری
در طول تاریخ آثار بسیاری به عطار نسبت داده شده است و از آن گذشته پیش و پس از او افراد بسیاری بودهاند که عنوان عطار تخلص میکردهاند. به همین دلیل اینگونه به نظر میآید که بسیاری از این آثار متعلق به او نبوده است به ویژه آن که بعضی از آنها چنان به لحاظ سبک و محتوا با هم تفاوت دارند که در بعضی موارد به سختی میتوان گفت آنها را یک شخص نگاشته است. اما آثار مسلم او طبق پژوهشهای محمدرضا شفیعی کدکنی و عبدالحسین زرینکوب به قرار زیر است:
اسرارنامه یکی از مثنویها و احتمالاً از جمله نخستین آثار عطار مشتمل بر 3305 بیت در 22 مقاله است. موضوع مقالهها توحید و ستایش پیامبر و فضایل خلفای راشدین، موضوعات گوناگون تصوف و اهمیت عشق و برتری آن از خرد است که با ابیات معروف ذیل آغاز میشود:
دلا یک دم رها کن آب و گل را صلای عشق در ده اهل دل را
ز نور عشق شمع جان برافروز زبور عشق از جانان درآموز
الهینامه که او در اواخرش عمرش از آن با نام خسرونامه یاد میکرد، سرشار از داستانهای دلکش کوتاه و بلند است که همگی در بین یک داستان اصلی فوقالعاده گنجانده شدهاند. این کتاب مانند کتب دیگر با ستایش خداوند و نعت رسول اکرم (ص) و خلفای چهارگانه آغاز میشود و سپس روح انسان را مورد خطاب قرار میدهد و برای آن شش فرزند شامل نفس، شیطان، عقل، فقر، علم و توحید ذکر میکند.
منطقالطیر یا مقامات طیور شرح سفر مرغان است به درگاه سیمرغ که به این منظور راهی سفر دور و درازی میشوند اما در نهایت درمییابند که سیمرغ در وجود خود آنان متجلی است. حکایت مشهور شیخ صنعان و بیان هفت وادی سلوک، طولانیترین داستان این کتاب است و حدود 408 بیت دارد و سرگذشت و عشق و دلدادگی پیری زاهد به نام صنعان به دختری ترسا را بیان میکند.
مصیبتنامه درباره گرفتاریها و مصیبتهای روحانی سالک است و مشتمل بر حکایات جذاب و خواندنی است. این اثر پس از منطقالطیر مهمترین منظومه اوست.
مختارنامه مجموعه رباعیات دارای پنجاه باب در موضوعات مختلف است.
تذکرهالاولیا شرح حال و سرگذشت مربوط به نودوهفت تن از اولیا و مشایخ تصوف است. عطار در هفتاد و دو باب این کتاب به بیان زندگی و اقوال و کرامتهای این هفتادوتن میپردازد. نثر مسجع عطار در ابتدای هر باب بینهایت دلکش و زیباست. زبان ساده و خالی از تکلف تذکرهالاولیا بیتردید این اثر را در زمره درخشانترین آثار منثور در تاریخ فارس قرار میدهد.
دیوان اشعار مجموعه قصاید و غزلیات عطار است که بیشتر آنها عرفانی و دارای مضمونهای بلند صوفیانه است.
علاوه بر اینها آثار بسیار دیگری همچون بیسرنامه، خسرونامه، بلبلنامه، پسرنامه، پندنامه، جوهرالذات، لسانالغیب و ... نیز وجود دارد که بنا به باور محمدرضا شفیعی کدکنی و عبدالحسین زرینکوب به غلط به عطار منسوب شدهاند. شفیعی کدکنی معتقد است بسیاری از این آثار محصول روزگار انحطاط عرفان و یاوهگویی درویشهای بیکاری است که طبع نظم داشتهاند و از آنجا که میخواستهاند آثارشان باقی بماند نام عطار را بر آن نهادهاند و بنابراین به اشتباه آثار و افکار عطار پنداشته شدهاند.
درباره رویگردانی عطار از دنیا و گرویدن او به وادی عرفان و حقیقت روایتهایی به جا مانده که گاه آمیخته با افسانهاند و نمیتوان صحت تاریخی برایشان قائل شد. مشهورترین این داستانها، آن است که عطار در محل کسب خود مشغول به کار بود که درویشی از آنجا گذر کرد. درویش درخواست خود را با عطار در میان گذاشت، اما عطار همچنان به کار خود میپرداخت و درویش را نادیده گرفت. دل درویش از این رویداد چرکین شد و به عطار گفت: تو که تا این حد به زندگی دنیوی وابستهای، چگونه میخواهی روزی جان بدهی؟ عطار به درویش گفت: مگر تو چگونه جان خواهی داد؟ درویش در همان حال کاسه چوبین خود را زیر سر نهاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد. این رویداد اثری ژرف بر او نهاد که عطار دگرگون شد، کار خود را رها کرد و راه حق را پیش گرفت.
ماجرای مرگ عطار از غمانگیزترین رخدادهای روزگار است که در روان خواننده اثری دردناک به جای میگذارد. به نوشته تذکرهنویسان، پس از تسلط چنگیز خان مغول بر بلاد خراسان شیخ عطار نیز به دست لشکر مغول اسیر گشت. گویند مغولی میخواست او را بکشد، شخصی گفت: این پیر را مکش که به خونبهای او هزار درم بدهم. عطار گفت: مفروش که بهتر از این مرا خواهند خرید. پس از ساعتی شخص دیگری گفت: این پیر را مکش که به خونبهای او یک کیسه کاه ترا خواهم داد. شیخ فرمود: بفروش که بیش از این نمیارزم. مغول از گفته او خشمناک شد و او را از پای درآورد.
تاثیرپذیری اروپا از آثار و اندیشههای عرفانی عطار نیشابوری
تجربههای عرفانی عطار نیشابوری در ادبیات جهان نیز تأثیرگذار بوده است. این تاثیرگذاری را با نگاهی به انبوه نسخ خطی و چاپی، ترجمهها و شرحهای پندنامه در خارج از ایران میتوان مشاهده کرد. همچنین در گذشته بیشتر به محتوای این اثر توجه داشتهاند تا به اصالت و شخصیت علمی و هنری عطار. میتوان گفت عاملی که به این علاقه کمک کرده، سبک ساده و محتوای اخلاقی آن بوده است که سبب جذب بیشتر اروپاییان به پندنامه شده است. بعد از مثنوی مولوی، هیچ اثری از ادبیات منظوم عرفانی به پای منطقالطیر نمیرسد. سمبولیکبودن این اثر در بسیاری از آثار سمبولیسم جهان نیز تأثیرگذار بوده است. افزون بر آن، آثار منثور او مانند تذکرةالاولیا توانسته است در ادبیات عرفانی توجه نویسندگان جهان را به خود جلب کند.
خاورشناسان اروپایی از نیمۀ دوم سدة هجدهم میلادی به ترجمه و تصحیح آثار عطار پرداختند. نخستین آشنایی غرب با عطار با مترجمهای آلمانیزبان صورت گرفت. ترجمۀ قطعاتی از منظومۀ پندنامه در گلچین دوزبانهای که فون اشتوئمر در سال 1775 در وین به چاپ رساند، نخستین گام در معرفی عطار به غرب بود. در سال 1818، فون هامر پورگشتال در وین نخستین ترجمه از منطقالطیر را بهصورت انتشار گزیدههایی از آن چاپ کرد.
اگرچه آلمانیها نخستین مترجمان آثار عطار بودند؛ ولی فرانسویان نقش مهمتری در معرفی عطار به غرب داشتند. برگردان فرانسوی پندنامه که سیلوستر دوساسی در سال 1787 انجام داد و ترجمۀ او از منطقالطیر در میان اروپاییان شهرت بسیار یافت. بعد از او، گارسن دوتاسی نیز ترجمهای از منطقالطیر ارائه کرد که ادوارد فیتز جرالد انگلیسی پس از خواندن این ترجمه و مقدمهای که دوتاسی بر آن نوشته بود به ترجمة منطقالطیر به زبان انگلیسی پرداخت.
شناخت انگلیسیها از عطار در نیمۀ اول قرن نوزدهم در سال 1889 آغاز شد؛ زمانی که جرالد ترجمۀ منطقالطیر با عنوان کنگاشستان پرندگان را منتشر کرد (ذبیحی و آذر، 1397).
آوازه شعر عطار در روزگار حیاتش از نیشابور و خراسان گذشته و به نواحی غربی ایران رسیده بود. بر اساس مستندات حلقه درسهای عرفانی عطار در نیشابور بسیار گرم و پرشور بوده است و بسیاری از بزرگان عصر در آنها حاضر میشدهاند. در دوران معاصر- شیعیان با استناد به برخی از شعرهایش بر این باورند که وی دوستدار اهل بیت بودهاست. روز 25 فروردین در تقویم ایران روز ملی بزرگداشت این شاعر پرآوازه ایرانی است.
روابط دو کشور ایران و قزاقستان
روابط ایران با قزاقستان روابطی ریشهدار، با سابقهای طولانی و بر پایه منافع متقابل است. پس از استقلال قزاقستان در سال 1370، جمهوری اسلامی ایران جزء اولین کشورهایی بود که با به رسمیت شناختن آن سفارت خود را در پایتخت این کشور افتتاح نمود و طی 30 سال گذشته روابط ایران و قزاقستان که ریشه در مشترکات تاریخی، دینی و فرهنگی دو ملت دارد، با آهنگ متعادلی رو به رشد بوده است. قزاقستان به عنوان بزرگترین و باثباتترین جمهوری آسیای مرکزی، جایگاه مهمی در راهبرد منطقهای سیاست خارجی ایران به خود اختصاص داده و علاوه بر سطح بالای مناسبات سیاسی دو جانبه، دو کشور در مجامع منطقهای و بینالمللی نظیر سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن، سازمان همکاری اسلامی، اکو، سیکا و مجامع پارلمانی آسیایی و بینالمللی و سازمان شانگهای همکاریهای خوبی دارند و در بسیاری از موضوعات و ابتکارات جمعی، از مواضع یکدیگر حمایت کردهاند.
https://egemen.kz/article/340098-attar-nishapuri-%E2%80%93-alemdik-tulgha
منابع
اشرفزاده، رضا (؟) قدرتستیزی عارفانه عطار نیشابوری. فصلنامه تخصصی ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد. 26-43
ذبیحی، آذر و آذر، اسماعیل (1397). تاثیرپذیری اروپا از آثار و اندیشههای عرفانی عطار نیشابوری. پژوهشنامه زبان و ادب فارسی. فصلنامه علمی. 12 (4).
https://www.balagh.ir/content/6306
https://home.mehromah.ir/fun/famouses/10966-Attar-Neyshaburi.html
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%87:%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C/%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86