مباحث فلسفه اسلامی با برپایی کارگاهی در وین تحلیل شد
کارگاه تخصصی فلسفه اسلامی با حضور رایزن فرهنگی ایران در اتریش، همچنین جمعی از اساتید و پژوهشگران در دانشگاه وین برگزار شد، رویدادی که نهتنها فرصتی برای بررسی عمیق فلسفه اسلامی فراهم آورد، بلکه با طرح موضوعاتی نظیر ارتباط با فلسفه مدرن غربی و نقدهای معاصر، زمینه را برای پژوهشهای آینده هموار کرد.

در این نشست که در ساختمان اصلی دانشگاه وین برگزار شد، جورج کارامانولیس، معاون انستیتو فلسفه دانشگاه وین و رئیس دپارتمان فلسفه قدیم در سخنانی به اهمیت مطالعه فلسفه اسلامی و نقش آن در تاریخ تفکر بشری پرداخت. پس از آن، الویرا واکنلیک، از استادان شرق شناسی دانشگاه وین به موضوع «ترجمههای عربی آثار گالن و ارسطو» پرداخت و تحلیلی از تأثیر این ترجمهها بر فلسفه اسلامی ارائه داد.
کسری عبدوی آذر، پژوهشگر فلسفه اسلامی دانشگاه لوون بلژیک با موضوع «فلسفه یونانی اولیه در پوشش اسلامی» سخنرانی کرد و به بررسی چگونگی تأثیرگذاری فلسفه یونانی بر تفکر اسلامی و نقش فیلسوفان پارسی در این انتقال فرهنگی پرداخت. رضا غلامی، رایزن فرهنگی ایران در اتریش نیز با ارائهای تحت عنوان «بررسی انتقادی-تبیینی فلسفه اسلامی» به تحلیل جنبههای مختلف این حوزه پرداخت و دیدگاههای جدیدی را مطرح کرد.
بررسی انتقادی-تبیینی فلسفه اسلامی
این استاد دانشگاه سخنرانی خود را با تشکر از پروفسور جورج کارامانولیس، معاون انستیتو فلسفه دانشگاه وین و برگزارکننده کارگاه، آغاز کرد و گفت: فلسفه اسلامی از موضوعات مهمی است که همواره باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد و امیدوارم این انیستیتو بهعنوان یکی از مراکز پیشرو در مطالعات فلسفی، میزبان چنین گفتگوهایی باشد.
او سخنرانی خود را در هفت فصل ساختاربندی کرد و به موضوعات متنوعی از جمله تعاریف پایه، شاخههای فلسفه اسلامی، دلایل گرایش جهان اسلام به فلسفه، نقش ایران در توسعه این فلسفه، ارتباط آن با فلسفه یونان باستان، و نقدهای معاصر پرداخت.در فصل اول، غلامی فلسفه اسلامی را بهعنوان رشتهای معرفی کرد که با استفاده از استدلالهای منطقی و اصول بدیهی، به کاوش در وجود و حقیقت آن میپردازد. او گفت: هستیشناسی در فلسفه اسلامی بهعنوان محور اصلی مطرح است، در حالی که معرفتشناسی به بررسی حدود شناخت و انسانشناسی به معنای وجود انسان میپردازد.
غلامی در ادامه به دلایل گرایش جهان اسلام به فلسفه پرداخت و افزود: ترجمه گسترده آثار یونانی در دوره خلافت عباسی، تشویق اسلام به عقلگرایی و جستجوی دانش، و حمایت مالی و فرهنگی دولتهای اسلامی از نهادهایی مانند بیتالحکمه، از عوامل کلیدی این گرایش بودند. دراین بین فیلسوفان ایرانی مانند فارابی، ابنسینا، سهروردی و ملاصدرا را در توسعه فلسفه اسلامی نیز نقشی مهم ایفا کردند. ایران با پیشینه غنی فکری، زبان و ادبیات قوی، و تمرکز بر مسائل عرفانی و عملی، بستری مناسب برای رشد فلسفه اسلامی فراهم کرد. فارابی، ملقب به معلم ثانی، فلسفه یونانی را با اندیشه اسلامی تلفیق کرد، ابنسینا سیستمی منسجم برای فلسفه اسلامی ایجاد کرد، سهروردی با فلسفه اشراقی راههای جدیدی گشود، و ملاصدرا با نظریه حرکت جوهری و وحدت وجود، ارتباط عمیقی بین عقل و وحی برقرار کرد.
نگاهی به ارتباط با فلسفه یونان باستان
این متولی فرهنگی در بخش دیگری از سخنرانی خود ضمن مقایسه فلسفه اسلامی با فلسفه مدرن غربی گفت: فلسفه اسلامی و فلسفه مدرن غربی از دو جهان متفاوت سرچشمه میگیرند و در روش، اصول و اهداف تفاوتهای بنیادین دارند. فلسفه اسلامی بر متافیزیک و استدلال عقلانی تکیه دارد و تحت تأثیر آموزههای اسلامی به تبیین وجود، معرفت و سعادت انسانی میپردازد. در مقابل، فلسفه مدرن غربی، که پس از دکارت و کانت شکل گرفت، بر شکگرایی، تجربهگرایی و روش علمی تمرکز دارد و به دنبال شناخت از طریق تجربه و عقل، مستقل از دین و متافیزیک است.فلسفه اسلامی به دنبال تقرب به جهاننگری الهی و کاوش در قلمروهای متافیزیکی است، در حالی که فلسفه مدرن غربی بر استقلال عقل از دین و تمرکز بر مسائل عملی تأکید دارد.
این استاد دانشگاه در بخش نقدهای معاصر، به نقاط قوت و ضعف فلسفه اسلامی پرداخت و افزود: فلسفه اسلامی از عمق متافیزیکی برخوردار است، توانایی معنا بخشیدن به وجود را دارد، بر استدلال منطقی تأکید میکند، و تلفیقی از آموزههای دینی، فلسفی و عرفانی ارائه میدهد. هرچند که نقاط ضعفی را هم برای آن میتوان برشمرد، از جمله آن که این فلسفه در معرفتشناسی سادهانگارانه عمل کرده و به نسبیتگرایی توجه کافی ندارد، با دیگر سنتهای فلسفی گفتوگوی محدودی دارد، به مسائل وجودی جدید کمتر پرداخته، و گاهی مرز مشخصی با عرفان و الهیات اسلامی ندارد. همچنین، در برخی دورهها دچار رکود شده و توانایی محدودی در حل مسائل عملی و معاصر دارد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی با اشاره به نقش ملاصدرا و طباطبایی در احیای فلسفه اسلامی گفت: ملاصدرا در دوره صفویه با معرفی نظریه حرکت جوهری و تلفیق عرفان، فلسفه و الهیات، دیدگاههای نوینی ارائه کرد که تا امروز تأثیرگذار است. او با تأکید بر وحدت وجود و ارتباط عقل و وحی، فلسفه اسلامی را به سطح جدیدی ارتقا داد. از سوی دیگرعلامه طباطبایی، فلسفه ملاصدرا را با مسائل جدید مواجه کرد و با تألیف آثاری مانند اصول فلسفه و روش رئالیسم، فلسفه اسلامی را در مواجهه با چالشهای معاصر بازتعریف کرد.
غلامی با تاکید به رابطه فلسفه اسلامی با عرفان و اخلاق گفت: فلسفه اسلامی با تکیه بر عقل و استدلال، به تبیین مفاهیم اخلاقی و ارزشهایی مانند عدالت و خیر عمومی میپردازد. ابنسینا معتقد بود که اخلاق برای دستیابی به سعادت انسانی ضروری است و رشد شخصی از طریق پرورش فضایل اخلاقی و کسب معرفت ممکن میشود.
روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی