«اشتراکات تاریخی ایران و ازبکستان زمینههای مناسبی برای تحقق دیپلماسی فرهنگی هستند»- گفتوگو
روابط فرهنگی میان ایران و ازبکستان طی سالیان دراز بر پایه اشتراکات عمیق تاریخی و فرهنگی بوده است. بر همین اساس دو کشور با یکدیگر پیوندهای فراوانی دارند که در بخشهای مختلف علمی و فرهنگی و ادبی همچنان پابرجاست.
یحیی جلالی مسئول میز ازبکستان در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، توجه و بهرهمندی از این اشتراکات را به خصوص در حوزه زبان و ادب فارسی، راهکار خوبی برای تقویت هرچه بیشتر این روابط و تلاشی موثر برای تحقق دیپلماسی فرهنگی کشورمان در ازبکستان میداند.
آقای جلالی توسعه روابط فرهنگی با ازبکستان را از دریچه چه فعالیتهایی مؤثرتر میدانید؟
در ابتدا باید به این نکته اشاره کنم که ازبکستان خویشاوندی های پنهان و آشکار زیادی با ما دارد و پیوندهای مشترکی که با برادران و خواهران ازبکی داریم قابل شمارش نیست.
در مقایسه با دیگر کشورهای پیرامون مان با کمتر ملتی، چنین میزانی از دوستی را شاهد هستیم. در منطقه آسیای مرکزی یا میانه، میتوان گفت که بعد از تاجیکها، با ازبک های بیشترین سابقه دوستی را داریم. پیشینه همسویی و روابطی که با ازبکها در اندیشه و دریافت داریم هرگز با دیگری تجربه نکردهایم.
این مسئله هم درباره مردم ازبکستان و هم درباره دانشورا و مفاخر علمی و فرهنگی آنان و از طرفی حتی درباره دولتمردان آنان حاکم است. از گذشته تا به امروز همواره نگاهی دوستانه به ایران و فرهنگ ایرانی داشته و دارند. اما ماندگارترین این ارتباطها بیشتر بر پایه فرهنگ و هنر و به خصوص ادبیات بوده است.
ما در بحث زبان فارسی دارای اشتراکات بسیاری هستیم. زبان فارسی، زبان دیوانی امیران بخارا بوده است. بزرگان سرشناسی هم از آن سرزمین برخاستهاند، از جمله رودکی، پدر شعر فارسی. شعرای فارسیسرای بسیاری در ازبکستان میزیستهاند که همچون نگهبانانی برای حفظ زبان فارسی تلاش کردند و نگذاشتند یادگار اجداد و زبان و فرهنگمان گرفتار فراموشی شود.
حتی آیینهای فرهنگیمان را در آن منطقه نگهبانی کردهاند. از ابوعلیسینا پرچمدار اندیشه و خرد هم میتوان نام برد که فرزند بخارا بوده است، برخی از این میگویند که درخت زبان فارسی را گویندگان و سرایندگانی از همان منطقه آبیاری کردهاند.
ابوریحان بیرونی، مورخ و دانشمند بزرگی است که از آن منطقه برخاسته و نام منطقه خراسان را که بخشی از ازبکستان امروز را هم دربرمیگرفته جهانی کرده است. تعداد این مفاخر و مصادیق اشتراکات و البته خویشاوندیمان آنقدر زیاد است که نمیتوان به همه آنان اشاره کرد.
در هر سازه تاریخی و باستانی ازبکستان که قدم بگذارید، چیزی که خود نیز آن را به عینه در بخارا، سمرقند و حتی تاشکند مشاهده کرده ام این است که نام استادکاران تبریز، اصفهان و شیراز بر سر در بناهای تاریخی نقش بسته است.
اینها نشان دهنده بخشی از علایق و اشتراکات دو کشور بوده و بستر خوبی برای توسعه و تقویت روابط امروزمان به شمار میآید.
در این زمینه چه راهکارهایی را پیشنهاد میدهید؟
شاید زبان فارسی را بتوان یکی از بهترین راهکارها در تقویت روابطمان با ازبکها دانست، تجربههای مختلفی در دورههای مختلف فعالیت رایزنی فرهنگی ایران در این کشور کسب شده که مصادیقی دررابطه با این گفته به شمار میآیند. به نظر می رسد مناسبات دانشگاهی از جمله پذیرش متقاضیان به تحصیل دانشجویان ازبکی در دانشگاههای ایران، تبادل استاد و اعطا و اخذ فرصت مطالعاتی، در توسعه و گسترش روابط علمی و دانشگاهی بین دو کشور تاثیر به سزایی خواهد داشت.
دانشجویان زبان فارسی در دانشگاههای ازبکستان دو قشر هستند، یکی افرادی که اصالتا تاجیک هستند و بر همین اساس علاقه ذاتی به زبان فارسی دارند و زبان فارسی را برای تحصیلات دانشگاهی خود استفاده میکنند. بخش دوم ازبکهایی هستند که با توجه به شرایط زبان فارسی در ازبکستان به عنوان علاقهمندی شخصی سراغ آن میروند. ما برای اینها باید فرصت تحصیل در دانشگاههای ایران را فراهم کنیم.
یکی از بهترین اقدامات در این زمینه اعطای بورسیه به متقاضیان تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی فوق لیسانس و دکتری است. اعطای فرصتهای مطالعاتی در حوزههایی نظیر ایرانشناسی به محققان هم میتواند از جمله عوامل موثر در ارتباطات میان دو کشور باشد. بالغ بر 30 هزار نسخ خطی به زبان فارسی در کتابخانهها، موزهها و دانشگاههای ازبکستان وجود دارد.
خوب است که استادان و مرمت کاران نسخ خطی کشورمان برای ترجمه و ترمیم آثار نسخ خطی با همتایان ازبک خود همکاریهای مشترک انجام بدهند. دو سال قبل یک گروه 10 نفره از کتابخانه ملی ازبکستان برای آموزش دوره ترمیم و مرمت آثار خطی به ایران آمدند. این اقدام میتواند با همکاری مشترک کتابخانه ملی هر دو کشور صورت پذیرد که نقش خوبی در گسترش روابطمان ایفا خواهد کرد. از کرسیهای علمی و دانشگاهی نیز میتوان در مطالعات مشترک ادبی و دینی بهره گرفت.
دانشگاههای ما میتوانند با دانشگاه زبان و ادبیات ازبکی، دانشگاه شرق شناسی و آکادمی علوم ازبکستان دست به مطالعات مشترک بزنند. حتی میتوان در زمینههایی مثل موسیقی مقامی نیز همکاریهایی داشت که این در حوزه تمدنیمان نیز هنر مشترکی به شمار میآید.
رایزنی فرهنگی ایران در ازبکستان در این زمینه چه اقداماتی انجام داده و چه پیشنهادی برای بهبود عملکرد آن دارید؟
با توجه به وقفههایی که در اعزام رایزن فرهنگی به ازبکستان پیش آمده است در روابط فرهنگیمان در حوزههای دانشگاهی، زبان و ادبیات فارسی و همینطور ایران شناسی دچار عقب ماندگی شدهایم؛ می بایست با دقت در اعزام افراد متخصص در حوزه فعالیت های فرهنگی و آشنا به حوزه ماموریت و توانمند در اجرای برنامه های مصوب به دنبال توسعه و تعمیق روابط با این کشور شد. البته با حضور رایزن فرهنگی در سال های اخیر با تلاش ها و فعالیت های انجام شده اقدامات قابل توجهی در بهبود و ارتقاء روابط شما گرفته است.
در این بین فراموش نکنیم که حوزه فرهنگ را نمیتوان مانند یک کارخانه در نظر گرفت که مواد اولیه را به آن تزریق کنیم و از آن طرف جنس مورد نظرمان را تحویل بگیریم. فعالیتهای فرهنگی، اغلب اقداماتی غیرملموس به شمار میآیند.
بخشی از تاثیر فعالیتهای رایزنهای فرهنگی ایران در ازبکستان را میتوان به شکل عینی مشاهده کرد و بخشی هم به ارائه گزارشهای ملموس میشود. در عین حال مهمترین بخش آن مشهود نیست و به مرور میتوان تاثیرات آن را روابط بین دو کشور مشاهده کرد. رایزنی فرهنگی در حوزه تبادل استاد و اعزام هیاتهای علمی و فرهنگی عملکرد به نسبت خوبی داشته است.
نشستهای فرهنگی در حوزه شعر و زبان فارسی برگزار شده است. حدود چهار نشست ادبی برپا شده که بازخورد بسیار خوبی در جامعه دانشگاهی آنان داشته است. اعزام دانشگاهیان برای دانشافزایی زبان فارسی به ایران، از جمله پنج استاد دانشگاه شرق شناسی ازبکستان در دورههایی که در دانشگاه علامهطباطبایی برگزار شدند از دیگر اقدامات خوبی است که انجام شده است.
نگاه اهالی فرهنگ و مسئولان ازبکستان به روابط فرهنگی با ایران چطور است؟
درخصوص نگاه اهالی فرهنگ ازبکستان به روابط فرهنگی با ما و حتی روابط در دیگر حوزهها معتقدم هستم که بیتردید مهمترین جریان و شخصیت در رابطه با نگاه به ایران را میتوان شخصیت تأثیرگذار این کشور یعنی رئیس جمهور ازبکستان، آقای میرضیایف دانست. او در چهارچوبی باز به روابط با دیگر کشورها از جمله ایران برای توسعه کشور ازبکستان نگاه میکند. بر اساس تجربهای که از سال 2017 تا الان کسب شده باید بگویم تمام فعالیتهای سیاسی و اقتصادی و همینطور فرهنگی در ازبکستان تماما بر پایه نظرات و موازنه مثبت رئیس جمهور این کشور است.
دیدگاههایی که در چهارچوب توسعه در زمینههای مختلف از جمله فعالیتهای فرهنگی قرار میگیرد با دید باز و نگاه توسعه ای رئیس جمهور ابن کشور صورت می پذیرد.
با توجه به اشتراکات تاریخی ایران با کشورهای همجوار نظیر ازبکستان، تلاش برای تحقق دیپلماسی پیرامونی را در روابط با این کشور چقدر کارآمد میدانید و چه پیشنهادی برای سرعت بخشید به روند آن دارید؟
به نظر من مهمترین مسئله راهبری در بحث روابط ایران با دولت ازبکستان، حفظ وضعیت سیاسی موجود و تلاش برای فراگیر شدن روابط است؛ روابطی که میتواند در خصوص حوزههای سیاسی، اقتصادی، بازرگانی و فرهنگی باشد. در بحث افزایش همکاریهای اقتصادی، سراغ عرصههای مختلفی از جمله محصولات دانشبنیان در حوزه صنایع فرهنگی رفت.
همکاری در مرمت آثار تاریخی، همکاری بین موزهها، همکاری و تولید فیلمهای سینمایی مشترک یا ایجاد نمایشگاههای آثار هنری کشورمان در ازبکستان و انجام کارهای مشترک در حوزههای مختلف، به خصوص فرهنگ و هنر نقش مهمی در بهبود روابط میان دو کشور و در نهایت تحقق دیپلماسی عمومی و حتی پیرامونی ایفا خواهد کرد. اما نباید این را فراموش کرد که دولت ازبکستان عمده روابط خود را بر همکاریهای اقتصادی متمرکز کرده است.
در بازگشت از سفر سال ۱۴۰۲ آقای شوکت میرضیایف از ایران که مصادف با حضور بنده در ازبکستان بود، به نظر دستوری در گسترش و توسعه فراگیر با ج.ا. ایران در حوزههای مختلف برای مسئولان ازبکستان در همکاری حداکثری با ایران داده شده بود. درخواست ها برای ملاقات با رایزنی فرهنگی از سوی مسئولان ازبکی منجر به برگزاری چند جلسه با معاونان وزیر در حوزههای اقتصادی و فرهنگی و علمی شد که به همراه سفیر و رایزن محترم کشورمان در این جلسات شرکت داشتم.
در آخر لازم است به اشتیاق و گرایش جوانان ازبکی به اسلام و شرکت در نماز جمعه و جماعت و تمایل دختران و زنان ازبکی به حجاب اشاره کنم که از نکات قابل توجه در این کشور در حال توسعه است.
روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی