فارابی، تأثیر او در قزاقستان و آثار او در ایران
به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، رایزن فرهنگی کشورمان در قزاقستان در گزارشی با عنوان (فارابی تأثیر او در قزاقستان و آثار او در ایران) اینگونه آورده است:
زندگینامه
متفکر برجسته شرق حکیم و فیلسوف ابونصر محمدبن طرخان فارابی (259-339 ﻫ ق) در شهر فاراب که اکنون اوترار نامیده می شود به دنیا آمد. فارابی از نظر برخی تاریخنگاران، پارسنژاد و از نظر برخی دیگر، ترکنژاد است. ابن ابیاصیبعه در ̓عیونالانباء̒، شهرزوری در ̓تاریخالحکما̒ و ابن ندیم در ̓الفهرست او را پارسیالاصل و اهل فاراب خراسان در نزدیکی بلخ میدانند که جایی در افغانستان امروز است. نام محل تولد فارابی در ̓حدودالعالم̒ به شکل فارسی ̓پاراب̒ ذکر شده است. اما ابن خلکان در ̓وفیاتالاعیان̒ فارابی را اهل فاراب ماوراءالنهر میداند که در قزاقستان امروز قرار دارد. هر دو منطقه یعنی بلخ و ماوراءالنهر تحت حکومت پادشاهان ایرانی بودهاند (مفتونی، 1394: 18).
فارابی به ̓معلم ثانی̒ و ̓ارسطوی دوم̒ شهرت دارد که این به دلیل عظمت شخصیت فلسفی اوست. گفته میشود از زندگی فارابی اطلاعات چندانی در دست نیست. ظاهراً او فیلسوفی عزلتپیشه بود که بنابر اقوال از جمع و معاشرت دوری میکرد و عمر خود را وقف علم و تعلیم و تعلم کرده است. او که در فاراب بهدنیا آمده است، با پدر خود که در زمره لشگریان بوده به بغداد میرود و در آنجا در محضر استادان بزرگ زمان، علوم ادبی، منطق و ریاضیات و فلسفه میآموزد. اما در بغداد نمیماند. دلیل آن را بهطور احتمال به وجود نوعی بدبینی و یا حتی دشمنی نسبت به فلسفه دانستهاند که از زمان خلیفه متوکل در بغداد وجود داشت و فارابی چون بر این عقیده بوده است که فیلسوف اگر در مدینه فاضله نباشد، باید مهاجرت کند، از بغداد مهاجرت کرده و مدتی از عمر خود را در سفر گذرانده و بالاخره به دربار سیفالدوله امیرشیعی مذهب حمدانی رفته و در آنجا مورد اکرام قرار گرفته است.
بعضی از مورخان با توجه به این امر که این حمایت شیعی را نمیتوان از روی اتفاق و تصادف دانست و با استناد به بعضی از نکاتی که در باب امام و امامت نوشته شده، او را شیعیمذهب دانستهاند اما این که بهواقع فارابی در زمره شیعیان بوده است یا نه، معلوم نیست (داوری، 1356: 4). اگرچه در قول دیگری نیز بر شیعی بودن او تأکید شده است با وجود آنکه در عصر فارابی، ماوراءالنهر، ترکستان و بخش اعظم شمال و شمالشرقی خراسان سنیمذهب و پیرو مذهب شافعی بودهاند (امینینسب، 1395).
ابونصرفارابی اساس و پایه دانش علمی را در اوترار دریافت کرد و تا سن 20 سالگی در آنجا زندگی کرد و در آنجا فرصت یافت تا با آثار فلسفی و علمی غنیترین کتابخانه اوترار در آن زمان آشنا شود. شهر اوترار مرکز بزرگ سیاسی، فرهنگی و تجاری و نقطه کلیدی مسیرهای کاروانی جاده بزرگ ابریشم بود که اروپا و آسیا را به هم متصل می نمود. کتابخانه اوترار از نظر تعداد کتب و نسخ خطی پس از مخزن کتابخانه مشهور اسکندریه دومین کتابخانه در جهان بود.
فارابی این فرصت را یافت که خیلی زود با آثار ارسطو، افلاطون و سایر فلاسفه یونان باستان آشنا شود. او یکی از بنیانگذاران علم شرق شد و میراث علمی غنی از خود به جای گذاشت - حدود 200 رساله که طیف گستردهای از شاخههای دانش را پوشش میدهد. از آثار اصیل فارابی، رساله ̓مروارید الحکمه̒، ̓رساله در آرای ساکنان شهر بافضیلت̒، ̓رسالههای فلسفی̒ و ̓کتاب بزرگ موسیقی̒ از مشهورترین آنهاست. شهرت علمی حکیم فارابی در قرون وسطی مرزهای اسلامی را در هم نوردید و به اروپا نیز رسید و علمای اروپایی که آثار این حکیم مسلمان را بدیع و مهم یافتند، آنها را به زبانهای علمی آن زمان یعنی عبری و لاتینی ترجمه کردند و در مراکز علمی اروپا منتشر ساختند. به این ترتیب، فارابی در قرون وسطی شهره آفاق گردید. در 1930-1932 در پاریس، ترجمهای به فرانسوی از قسمت اول ̓کتاب بزرگ موسیقی̒ که توسط دانشمند فرانسوی ارلانژ انجام شد، منتشر شد. اما شهرت او منحصر به گذشته نیست و در دوره معاصر نیز محققان برجستهای مانند دیتریچی، هورتن، و دانلپ مطالعه آثار و تحقیق در عقاید علمی و فلسفی او و نیز چاپ کتابهایش را بر عهده گرفتند (صلواتی، 1387).
نام فارابی به طور رسا و مستدل در تاریخ علم و فرهنگ جهان وارد شده است. آثار او با تأثیر فراوان بر رنسانس اروپا، به پل ارتباطی برای همگرایی فرهنگها و فلاسفه غرب و شرق تبدیل شد.
فارابی سرانجام در سال 339 ﻫ ق. / 950 م. و در سن هشتاد سالگی در دمشق درگذشت. گفته میشود سیفالله حمدانی بر او نماز خواند و در گورستان بابالصغیر به خاک سپرده شد (ذهبی، ص 183 به نقل از باهر 1387).
آثار فارابی
ابونصر فارابی بهعنوان یکی از شارحان بزرگ ارسطو و پایهگذار فلسفه ارسطویی در شرق تأثیر بسزایی در دیدگاههای بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان بعد از خود گذاشت. پروفسور نیکلاس رشر استاد دانشگاه پیتسبورگ امریکا لقب ̓معلم ثانی̒ او را دال بر این میگیرد که وی پیرو ارسطو بوده است (رنجبر، 1388). او به فن منطق و بهویژه به برهان و علم برهانی اهمیت بسیاری میداده و آثار منطقی و بهطور کلی آرای فلسفی و خصوصاً آثار ارسطو را که ترجمه شده بود، گردآوری و تدوین و تهذیب و بهشیوه خود تفسیر کرده است (داوری، 1362: 4). او کوشید تا نظریههای افلاطون و ارسطو را به هم نزدیک کند. تلاش وی در سازگار نشان دادن دیدگاههای دو فیلسوف بزرگ را در کتاب ̓الجمع بین الرایی الحکیمین̒ میتوان یافت. این کتاب در سال 1353 ش. توسط دکتر عبدالحسین مشکوهالدینی از سوی شورای عالی فرهنگ و هنر تهران با نام ̓هماهنگی افکار دو فیلسوف افلاطون و ارسطو̒ ترجمه و منتشر شد.
دیدگاههای سیاسی و فلسفی افلاطون در رسالههای متعدد شرح داده شده است که از آن جمله میتوان از ̓فصوصالحکم̒، ̓فصولالمدنی̒، ̓سیاستالمدینه̒ و ̓آراء اهلالمدینه الفاضله̒ نام برد. بهویژه ̓مدینه فاضله̒ یا ̓آرمانشهر̒ که میتواند معرف نظریههای سیاسی و گاه فلسفی او باشد (شهریاری، 1380). کارهای او در زمینه ریاضیات نیز جالب و فراوان است. او بهطور جدی درباره موضوعهای مهم مربوط به روششناسی ریاضیات کار کرد؛ نمونههای عالی از کاربرد روشها و نظریههای ریاضی را در حل مسألههای گوناگون دانشهای طبیعی و صنعت ارائه داد و بررسیهای تازهای را در ریاضیات نظری دنبال کرد. او به هر سه جنبه ریاضیات یعنی روششناسی و آموزش، کاربرد علمی و جنبه نظری که از دیدگاه تاریخی همیشه در پیوند با هم پیش رفتهاند، توجه داشت. در مثلثات و هندسه از نخستین کسانی است که ̓تانژانت̒ و ̓کتانژانت̒ را در دایره مثلثاتی وارد کرد و قضیه سینوسها و تانژانتها را برای مثلث قائمالزاویه کروی ثابت کرد؛ برای نخستین بار در تاریخ ریاضیات بهصورتی منظم مسألههای مربوط به ساختمانهای هندسی را مطرح کرد که از میان آنها بهویژه مسألههای مربوط به رسم به کمک پرگار ثابت، رسم سهمی، رسم چندضلعیهای منظم و همچنین ترسیمهای روی کره جالب است. او در نوشتههای خود به بنیانهای ریاضیات و بهروش طرح مفهومهای اصلی و پایهای ریاضیات اهمیت زیادی میدهد و یکی از نخستین کسانی است که اثر معروف اقلیدس بهنام ̓مقدمات̒ را مورد بررسی انتقادی قرار داده است.
اقلیدس در ̓مقدمات̒ خود از ̓روش ترکیبی̒ استفاده میکند و از مفهومهای سادهتر خود را به تعریف مفهومهای پیچیدهتر میرساند. فارابی از این روش اقلیدس انتقاد میکند و برای رسیدن به نتیجه مطلوب ̓روش تجزیه̒ را هم توصیه میکند. او در تألیف کتاب عظیم خود ̓کتاب الموسیقی الکبیر̒ توانست با موفقیت این دو روش را با هم بهکار گیرد. کتاب ̓موسیقی̒ فارابی را باید نخستین کتاب علمی درباره موسیقی نظری دانست که بهکلی با آموزشهای فیثاغورث و افلاطون درباره موسیقی –که پر از ابهام و در مسیر بحثهای ماوراءالطبیعه است- فرق دارد. کتاب ̓موسیقی̒ فارابی مجموعهای از بحثهای دقیق و جالب درباره ریاضیات، فیزیک و موسیقی است. رشر از میان نوشتههای تألیفی فارابی، آثار او در موسیقی و فلسفه سیاسی را حائز اهمیت ویژهای میخواند. ابن خلکان در وصف چیرگی و مهارت فارابی در هنر نوازندگی حکایتی را از امیر حلب، سیفالدوله حمدانی (303-356 ﻫ ق)، و فارابی نقل میکند.
او میگوید آنگاه که امیر حلب در دربار خود در مجلسی از فضلا و دانشمندان، خنیاگرانی را که همگی در آلات موسیقی مهارت داشتند احضار میکند تا برای فارابی بنوازند، هیچکس ننواخت مگر آنکه فارابی اشکالی بر او گرفت و گفت: "خطا کردی". هنگامی که امیر از فارابی پرسید که درباره موسیقی هم چیزی میداند، او گفت: "بله خوب هم میدانم". سپس چوبهایی از کیسهاش بیرون آورد و آنها را تنظیم کرد و قطعهای نواخت. همه حاضران به خنده افتادند. فارابی چوبها را به شکلی دیگر ترکیب کرد و قطعه دیگری نواخت. همه حاضران به گریه افتادند. او برای بار سوم چوبها را باز کرد و بهصورتی دیگر تنظیم نمود و نواخت. این دفعه همه به خواب رفتند. فارابی همه اهل مجلس را در خواب رها کرد و از دربار بیرون شد (مفتونی، 1394: 21). فارابی در تعریف هنر نیز دیدگاههایی دارد که تاکنون به آن توجه نشده است. آراء او علاوه بر این که دارای اهمیت تاریخی است، در مسائل نظری حوزه هنر دارای این قابلیت است که به دستاوردهای کاربردی و عملیاتی منجر شود، بهویژه آن که تعریف او از هنر نسبت به اسلاف او، افلاطون و ارسطو، مترقیتر بوده و جایگاه اجتماعی-سیاسی کاملاً متفاوتی دارد (همان، 28).
روششناسی فارابی نیز بسیار جالب و آموزنده است. او در روششناسی خود سه شرط را در تنظیم نظریهها ضروری میداند از جمله این که باید 1) همه قاعدهها را بهخوبی بدانیم؛ 2) توانایی نتیجهگیری از این قاعدهها و دادههایی که در این دانش وجود دارد، داشته باشیم و 3) بتوانیم اندیشهها و عقیدههای دیگران را تجزیه و تحلیل کنیم، درست را از نادرست جدا و اشتباهها را اصلاح کنیم. او توصیههای مربوط به روششناسی علمی خود را در کتابها و رسالههای فراوانی بهکار بسته که بهترین آن در بررسی انتقادیاش از ̓المجسطی̒ بطلمیوس نمایان است. فارابی در دو اثر مشهور خود ̓احصاءالعلوم̒ و ̓مراتبالعلوم̒ دانشها را بر حسب جنبههای آموزشی آنها تقسیمبندی میکند و ریاضیات را شامل هفت شاخه حساب، هندسه، نور، اخترشناسی، موسیقی، مکانیک و علم استادی و مهارت در کارها میداند. به این ترتیب، فارابی در علوم و معارف عصر خویش در موضوعات بسیاری همچون منطق ارسطو، سیاست، تربیت، دین، ریاضیات، علوم مناظر، طبیعیات، موسیقی، تاریخ، تقسیم علوم و حتی سپاهیگری آثاری داشته است (شهریاری، 1380). رشر آثار او را در هفت دسته 1) منطق؛ 2) خطابه و شعر؛ 3) معرفتشناسی، 4) فلسفه؛ 5) طبیعیات؛ 6) موسیقی و 7) اخلاق و فلسفه سیاسی طبقهبندی کرده است.
دستهبندی هفتگانه رشر در کتاب ̓الفارابی فی المراجع العربیه̒ از حسینعلی محفوظ نیز ارائه شده است. این کتاب از جمله اثرهاییست درباره کتابشناسی فارابی که در آن به بررسی انتقادی و توضیحی در باب آثار فارابی میپردازد. علاوه بر آن کتابشناسی ̓مؤلفات فارابی̒ که بر پایه آثار موجود در کتابخانههای مختلف انجام شده و در باب اول آن به فهرست نسخههای خطی آثار فارابی در جهان پرداخته شده است و همچنین ̓کتابشناسی توصیفی فارابی̒ که به ثبت و ضبط مجموع آثار فارابی به زبانهای گوناگونی مانند عربی، فارسی و ترکی در کشورهای اسلامی و برای اروپاییان به زبانهای انگلیسی، اسپانیولی، فرانسه، ایتالیایی و آثاری به زبانهای لهستانی و روسی میپردازد، از جمله آثاری هستند که برای آگاهی از نگارشهای فارابی میتوان به آنها مراجعه نمود (صلواتی، 1387).
شهریاری (1380) معتقد است اگرچه کتابهای فارابی درباره سیاست، جامعهشناسی و فلسفه تنها از نظر تاریخی اهمیت دارد، کارهای علمی او چنان حائز اهمیت است که بسیاری از آنها حتی امروز هم میتواند مورد استفاده قرار گیرد. او در این خصوص کتابهای ̓موسیقی̒، ̓هندسه̒، ̓شرح مجسطی̒، ̓احصاءالعلوم̒ و ̓مراتبالعلوم̒ را نام میبرد. به باور او کتاب ̓موسیقی̒ فارابی نمونهای بسیار ارزندهای است که به کمک آن میتوان مسئله دشوار دانشهای طبیعی را به کمک ریاضیات حل کرد. او دیدگاههای فارابی را در زمینه روانشناسی آموزشی و روششناسی علمی از جمله دیدگاههایی برمیشمرد که ناشناخته مانده و نیاز به بررسیهای خاص و مجدانه دارد.
تأثیر فارابی در قزاقستان
آثار چند منظوره ابونصر فارابی سهم بسزایی در رشد تمدن بشری و اندیشه فلسفی داشت. جهانبینی فارابی از سوی محققان مدرن به عنوان حلقه پیوند جهان باستان و جهان اسلام قرون وسطی از یک سو و قرون وسطی اسلامی و اروپای غربی از سوی دیگر شناخته شده است.
فارابی زادگاهش قزاقستان است که آثار خود را به زبان های فارسی ، ترکی و عربی نگاشته است. نام فارابی به وضوح در تاریخ علم و فرهنگ جهان وارد شده است. آثار او نه تنها در توسعه فلسفه قزاقی و ترکی تأثیر زیادی داشت، بلکه پل ارتباطی برای همگرایی فرهنگهای غرب و شرق شد.
غالیه قنبر بکوا استادیار بخش ایرانشناسی دانشکده شرقشناسی دانشگاه ملی قزاقی فارابی میگوید نام دانشگاه آنها پس از استقلال قزاقستان تغییر کرده و از سال 1992 با نام فارابی، دانشمند بزرگ دنیای اسلام شناخته میشود. او از اهمیت فارابیشناسی در قزاقستان بهویژه از سال 1970 میلادی به بعد و در زمان شوروی سابق میگوید. به گفته او در این دوران تلاش زیادی شد تا بعضی از آثار معروف فارابی بهخصوص ̓موسیقی کبیر̒ و آثار او در حوزه فلسفه، منطق، ریاضیات و کتاب الحروف به زبان قزاقی ترجمه شود. البته بیشتر این آثار ابتدا به زبان روسی و بعد به زبان قزاقی ترجمه شدند. او همچنین به ترجمه چندین کتاب فارابی از زبان اصلی به زبان قزاقی اشاره میکند که پس از برگزاری هزار و صد و پنجاهمین سالگرد فارابی در قزاقستان و در طی دو سال صورت گرفت. از جمله این آثار کتاب ̓فصول منتزعه̒ است که با همکاری رایزنی فرهنگی ایران در قزاقستان توسط اسلام چمنی شرقشناس برجسته دانشگاه فارابی به زبان قزاقی ترجمه و توسط انتشارات دانشگاه فارابی منتشر شد.
خانم قنبر بکوا با بیان این که دوره جدید فارابیپژوهی در قزاقستان شروع شده است، امیدوار است تا در آینده نزدیک تمام آثار او از زبان اصلی به زبان قزاقی و روسی ترجمه شود به همراه توضیحات علمی مفصل، تا به این وسیله مردم بیشتر با آثار این حکیم بزرگ آشنا شوند. در همین رابطه شایسته است به وجود یک مرکز فارابیشناسی در دانشگاه ملی فارابی در شهر آلماتی قزاقستان اشاره شود که وظیفه اصلی آن مطالعه همهجانبه آثار فارابی و دیگر دانشمندان و متفکران برجسته قزاق و استفاده گسترده از آثار فارابی در کتب و منابع آموزشی بوده است.
قزاقها برای یادگار و سپاسگزاری از نیاکان مشهور جهانی خود از جمله حکیم ابونصر فارابی در بیشتر شهرها و مناطق مسکونی بزرگ در قزاقستان بناهایی برپا کردهاند. خیابانهای مرکزی پایتخت قزاقستان، شهرهای بزرگ و مراکز منطقهای این کشور به نام فارابی نامگذاری شده است. علاوه بر آن، جایزه دولتی جمهوری قزاقستان در زمینه علم و فنآوری به نام فارابی ایجاد گردید. همچنین، تصویر فارابی علاوه بر آن که بر روی اولین واحد پول قزاقستان (تنگه) آمده است، در سال 2011 بر روی سکههای یادبود بانک مرکزی این کشور هم نقش بسته است. در تازهترین اقدام، کانال تلویزیون ملی قزاقستان مستندی تحت عنوان ̓چراغ راه تمدن̒ تولید کرده است.
ساخت این مستند که پنج ماه بهطول انجامید، از شهر اترار (فاراب) آغاز شده و در شهرهای قاهره و دمشق ادامه یافته است. این مستند با ساخت دارخان ابدیک بهدنبال پاسخ به این پرسش است که چرا فارابی وقتی به سن بلوغ رسید، کشور خود را ترک کرد و به شهر بغداد مهاجرت کرد. ابدیک بدون این که به نام ایران اشاره کند، مرتباً از کشورهای عربی نام برده و تأکید میکند که آثار فارابی که در شهر اترار نوشته شده است، همراه با تمدن ترکستان از بین رفت، اما اکثر آثار او در کشورهای عربی حفظ شده است. او معتقد است که این وظیفه آنهاست تا آثار فارابی را به قزاقستان برگردانند.
از جمله دیگر اقدامات کشور قزاقستان در بزرگداشت مقام فارابی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- افتتاح بنای یادبود فیلسوف و متفکر ابونصر فارابی در 30 نوامبر 2021 به مناسبت جشن سیامین سالگرد استقلال قزاقستان در نورسلطان و در نزدیکی کاخ دانشآموزان به نام فارابی
- نامگذاری مدرسه-ورزشگاه شماره 102 در کاراگاندا به نام فارابی
- بازگشایی مرکز روششناسی پژوهشی و آموزشی فارابی به دستور وزارت آموزش و پرورش قزاقستان در اول ژانویه 1993
- بازگشائی مؤسسه فرهنگی آموزشی در چیمکنت با نام فارابی (1967-1996)
- برپایی یادبودهایی در شهرهای آلماتی، چیمکنت و ترکستان
- برگزاری یکصدمین سالگرد تولد فارابی در سطح بینالمللی در سال 1975
- نامگذاری سیارک 7075 کمربند اصلی به نام فارابی
در قزاقستان پژوهشگران متعددی در دورههای پیشین و حال به مطالعه، بررسی آثار و تألیف کتابهای متعدد در رابطه با اندیشمند بزرگ ابونصر فارابی اهتمام ورزیدهاند. از جمله فیلسوفان و پژوهشگران پیشین قزاق میتوان به افراد زیر اشاره کرد:
- آغین قاسمژانوف (1931-2000) - دارای دکترای علوم فلسفی، فیلسوف، استاد، عضو و مسئول آکادمی ملی علوم جمهوری قزاقستان
- آودانبیک کودسوف (1932-2008) – دارای دکترای علوم تربیتی، دانشمند برجسته در زمینه تاریخ و آموزش علوم شرقی مسلمان
- آقژان ماشانوف (1906-1997) – دارای دکترای زمینشناسی و کانیشناسی، زمینشناس و مهندس معدن
- انوار آلیمجانوف (1930-1993) - نویسنده
- دربیس علی عبدالستار (1947-2021) – دارای دکترای علوم فلسفی، خاورشناس، دینشناس، پژوهشگر ادبیات، نویسنده و منتقد
- موقاش بورابایف (1931-2011) – دارای دکترای فلسفه، استاد دانشگاه
در دوره معاصر نیز از جمله اندیشمندان و پژوهشگرانی که تألیفات متعدد در رابطه با فارابی داشتهاند میتوان موارد زیر را نام برد:
- ژاکیپبیک آلتایف: استاد گروه فلسفه و مدیر مرکز تحقیقات فارابی دانشگاه ملی الفارابی قزاقستان
- ژالگاس ساندیبایف: مدیر دپارتمان امور دانشگاهی دانشگاه فرهنگ اسلامی نورمبارک
- کلارا تاجیکآوا: دانشیار گروه عربیشناسی و ایرانشناسی دانشکده شرقشناسی دانشگاه فارابی، مترجم آثار فارابی از زبان عربی
- پیریمبیک محنبیت سلیمانف: رئیس گروه خاورمیانه و جنوب آسیا، دانشکده شرقشناسی دانشگاه فارابی
- گالیا کورمانگالییوا: محقق ارشد مرکز فلسفه انستیتوی فلسفه، علوم سیاسی و مطالعات دینی کمیته علوم وزارت آموزش عالی جمهوری قزاقستان، دارای دکترای فلسفه، دانشیار
- خاوان آیدینگل: استاد ارشد گروه خاورمیانه و آسیای جنوبی دانشکده شرقشناسی دانشگاه فارابی
- سوله ساتیبیک آوا: اومانیسم فارابی، تکنگاری
- قوبیغول ژاریکبایف: دانشمند و دکترای علوم پداگوژی
- یسین بیدابیکوف: رئیس آزمایشگاه علمی بینالمللی مشکلات اطلاعرسانی آموزش و فناوریهای آموزشی در دانشگاه آبای
- رولان شاکن اولی سیسینبایف: بنیانگذار و رئیس باشگاه بینالمللی آبای، مدیر مؤسسه ادبیات مردمان جهان در دانشگاه فارابی
- آوا آینا قابول: استاد کرسی دینشناسی دانشگاه ملی اوراسیا
اهمیت فارابی در قزاقستان در سخنان کریمبک کوشربایف دبیر دولت جمهوری قزاقستان نیز بازتاب داشته است. کوشربایف در وبینار بینالمللی فارابی که بهطور مشترک با همکاری جمهوری اسلامی ایران و جمهوری قزاقستان در مهرماه 1399 برگزار شد، از اهداف کشور خود مبنی بر شناخت فارابی در ابعاد مختلف و بهکارگیری دانش او گفت. او با اشاره به این که در قزاقستان کتابهای زیادی درباره فارابی چاپ شده، میگوید: سعی میکنیم به آخرین اخباری که در زمینه فارابی منتشر میشود، توجه داشته باشیم. وی به مطالعاتی اشاره میکند که با بهکارگیری اندیشههای فارابی در زمینه هوش مصنوعی در حوزه اخلاق در این کشور انجام گرفته است. او همچنین افتتاح مرکزی برای تجلیل از فارابی و حمایت رئیسجمهور قزاقستان از بزرگداشت این شخصیت و شناخت او را موردتوجه قرار میدهد. علاوه بر این، او با مهمشمردن علم در قزاقستان بهعنوان زادگاه تولد این دانشمند بزرگ، از انجام برنامههای بسیاری در راستای توسعه علم و همکاریهای بینالمللی خبر میدهد. در سخنرانیاش در باب مطالعه فارابی کوشربایف به احیای مطالعه بینرشتهای اشاره میکند و مطالعه اصولی و بازخوانی آثار فارابی را نیز حائز اهمیت دانسته و معتقد است باید تلاش شود تا امکان مطالعه چندجانبه و همهجانبه آثار او فراهم شود.
فارابی در ایران
ایران در سدههای نهم و دهم میلادی مرکز ثقل فرهنگ، تمدن و دانش آن زمان بود و بزرگترین دانشمندان و صاحبان فرهنگ آن زمان از سرزمینهایی برخاستهاند که زیر نفوذ تمدن و فرهنگ ایران بودهاند (شهریاری، 1380). بر اساس شهریاری این سدهها دوران دانشمندان و فیلسوفان بزرگی چون زکریای رازی، فارابی، ابنسینا و بسیاری دیگر از مفاخر نامآشنا بوده است. به گفته رهبر فرزانه انقلاب اسلامی فارابی بهعنوان یک فیلسوف و دانشمند اسلامی در ایران هزار سال درباره او تحقیق و مطالعه شده است. این پژوهشها در اشکال مختلفی همچون تألیفات، جشنوارهها، سمینارها، کنگرهها و نشستها از گذشته تاکنون قابل مشاهده است.
از جمله فعالیتهایی که در گذشته صورت گرفته برگزاری مجالس علمی فارابی متعددی است که مواردی چند از آن در زیر آمده است (آیتی، 1353):
- مجالس علمی فارابی در دانشگاه ملی ایران با حضور تعدادی از استادان و دانشجویان – بهمنماه 1353
- مجالس علمی فارابی در دانشگاه فردوسی با دعوت از دانشمندانی از ایران، آمریکا، آلمان، ترکیه، لبنان، مصر و هندوستان- بهمنماه 1353
- جلسات علمی فارابی در دانشگاه صنعتی شریف با حضور تعدادی از دانشمندان – بهمنماه 1353
- مراسم بزرگداشت و جلسات علمی فارابی در دانشگاه شیراز – اسفندماه 1353
- مجالس عملی فارابی در دانشگاه اصفهان با حضور دانشمندانی از ایران، انگلستان و هندوستان – اسفندماه 1353
- مجالس علمی ابونصر فارابی در دانشگاه آذرآبادگان با حضور سخنرانانی از ایران و فرانسه- اسفندماه 1353
افزون بر مجالس و نشستها، آثار تألیفی بسیاری نیز از دانشمندان و فارابیپژوهان به جای مانده است. از جمله این آثار که پیشتر نیز به آن اشاره شد میتوان به کتاب ̓الجمع بین رأیی الحکیمین̒ با نام ̓هماهنگی افکار دو فیلسوف افلاطون و ارسطو̒ اشاره کرد که توسط دکتر عبدالحسین مشکوهالدینی در سال 1353 ش. از سوی شورای عالی فرهنگ و هنر تهران منتشر شد. علاوه بر آن از دیگر نگارشهای فلسفی فارابی ̓دعاء عظیم̒ با ترجمه غلامحسین ابراهیمی دینانی و با نام ̓نیایش فیلسوف̒ در سال 1353 در نشریه دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد به چاپ رسید. کتاب ̓الموسیقی الکبیر̒ نیز که دارای چاپهای متعددی است، بخشی از آن توسط دکتر مهدی برکشلی در سال 1352 ترجمه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و بخشی دیگر را نیز فرهنگ مرشدزاده ترجمه و در مجله موزیک ایران منتشر کرده است. اما متن کامل این کتاب را دکتر آذرتاش آذرنوش در سال 1375 ترجمه و در تهران به چاپ رسانده است. کتاب ̓فصوصالحکم̒ دارای شرحهای زیادی است که از مهمترین آنها میتوان به ̓نصوصالکلم علی فصوصالحکم̒ شرح میر سید اسماعیل استرآبادی، شرح محمودبن محمد شیرازی، شرح مهدی الهی قمشهای و شرح و ترجمه فارسی میرزا مهدی آشتیانی اشاره کرد. این اثر در سال 1339 به همت غلامحسین آهنی ترجمه و منتشر شد. اگرچه برخی از محقققان در انتساب این اثر به فارابی دچار تردید بوده و آن را نگاشته ابنسینا دانستهاند. کتاب دیگری که به ترجمه فارسی رسیده است، ̓احصاءالعلوم̒ است. فارابی در این کتاب نخستین طبقهبندی کامل علوم در اسلام را ارائه کرده و نه تنها دانشمندان مسلمان بلکه دانشمندان سدههای میانی در مغربزمین نیز در طبقهبندی علوم از این کتاب بهره بسیار بردهاند.
این کتاب علاوه بر داشتن طرفدارانی در مدارس اسلامی، در مدارس مسیحیان نیز مورد استفاده قرار گرفته است و از جمله کتابهایی است که خواندن آن را برای هر دانشپژوهی لازم میدانند. این اثر توسط حسین خدیوجم در سال 1348 ترجمه و با مقدمهای مفصل چاپ شد (باهر، 1387). از جمله دیگر تآلیفات میتوان به کتاب ̓فارابی مؤسس فلسفه اسلامی̒ از رضا داوری، ̓کتابشناسی توصیفی فارابی̒ تألیف جعفر آقایانی چاوشی، ̓فارابی̒ از عبدالمحمد آیتی، ̓نیکولاس رشر و کتابشناسی فارابی و کندی̒ اثر عاطفه رنجبر دارستانی، ̓ابونصر فارابی، فیلسوف، دانشمند، مربی و روششناس̒ از پرویز شهریاری و ̓دورنمایی از زندگی و آثار ابونصر فارابی̒ تألیف محمد باهر اشاره کرد.
در دوره معاصر نیز شاهد تلاش اندیشمندان و محققان برجسته کشورمان در معرفی و شناساندن هر چه مؤثرتر آثار این فیلسوف بزرگ هستیم. در حوزه تألیفات، بازتاب این تلاشها را بهطور مثال در مجموعه کتابهایی در چهار جلد درباره فارابی تألیف قاسم پورحسن استاد فلسفه، محقق و نویسنده برجسته کشورمان میبینیم.
اثر اول او ̓خوانشی نو از فلسفه فارابی؛ گسست از سنت یونانی̒ است که در سال 1397 به همت انتشارات نقد فرهنگ منتشر شد. او در این کتاب به این سؤال پاسخ میدهد که چرا تاکنون فارابی را درست نخواندهایم. او دلایل متعددی از جمله دشواری آرای فارابی و مبهم ماندن سرآغاز بودن را برمیشمرد. در نوشته دومش با عنوان ̓فارابی و الحروف: جستاری در تاملات زبانی-فلسفی فارابی̒ که در سال 1399 از سوی انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا منتشر شد، او به این نکته از فارابی اشاره میکند که فارابی در الحروف میکوشد تا نشان دهد که بدون فهم صحیح تفکر عقلانی نمیتوان از شریعت دفاع کرد. پورحسن در این اثر سعی نموده است تا بازخوانی فلسفی از تفکر فارابی بهدست دهد.
آنچه تاکنون از کتاب الحروف فارابی صورت نگرفته است. او معتقد است تنها در پرتو چنین پژوهشی میتوان دریافت که کتاب الحروف، اثری فلسفی، مستقل و بدیع محسوب میشود. جلد سوم این مجموعه ̓نظام معرفتشناسی: بازخوانی بنیادهای معرفتی فارابی̒ است. این موضوع از بحثهای مهم فلسفی است که در 15 باب تدوین و توسط انتشارات صراط در سال 1400 منتشر شد. به گفته پورحسن بابهای 15گانه نشاندهنده دستگاه معرفتی فارابی است. او در آخرین باب مسئله وحی و رویا را که امروزه توجه نادرستی به آن میشود، در فارابی و فیلسوفان اسلامی جستجو کرده است. جلد چهارم این مجموعه نیز به بحثهای معرفتشناسی میپردازد.
جشنواره بینالمللی فارابی که ویژه تحقیقات علوم انسانی و اسلامی است و مزین به نام فارابی است، نشانی دیگر از اهمیت این شخصیت فاخر جهان اسلام در کشور ایران است. این جشنواره توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و با همکاری دو سازمان بینالمللی یونسکو و آیسسکو و برخی مراکز مهم علمی و پژوهشی داخلی سالانه برگزار میشود. هدف کلی جشنواره تمهید و تقویت زمینههای مساعد، توجه به ضرورت تولید دانش درخور نیازهای بومی جامعه اسلامی و ایجاد ظرفیتهای انگیزشی در پژوهش و نوآوری است. منتخبین این جشنواره جوایز نفیسی دریافت میکنند. تاکنون سیزده دوره از این جشنواره برگزار شده است و اولین دوره آن در بهمنماه 1386 بود.
افزون بر این جشنواره، سالیانه شاهد برگزاری همایشها، سمینارها و کنگرههای متعددی نیز در این زمینه هستیم که از آن جمله میتوان به کنگره ̓فارابی̒ در خصوص ̓بازخوانی آراء فارابی در باب موسیقی̒ با همکاری نهادها و سازمانهای فرهنگی و هنری اشاره کرد که در سال 1399 برگزار شد، و همچنین وبینار بینالمللی فارابی که به مناسبت بزرگداشت ابونصر فارابی و با همکاری جمهوری اسلامی ایران و جمهوری قزاقستان و با حضور استاتید و بزرگانی از کشورهای سراسر جهان در مهرماه 1399برگزار شد.
لازم به ذکر است که نخستین کنگره جهانی فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی با همکاری مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و دبیرخانه جشنواره بینالمللی فارابی اسفندماه سال جاری برگزار میشود. ماحوزی دبیر علمی نخستین کنگره جهانی فارابی، هدف از برگزاری این کنگره را بازخوانی اندیشههای این حکیم وارسته میداند. علاوه بر آن او میگوید در این کنگره تلاش میشود تا از عینک موضوعات و مسائل جهان معاصر بهویژه پرسشهای مطرح در رشتههای آکادمیک حوزه علوم انسانی، فارابی را به زمانه خویش آورده و با او گفتگوهای نغز و عالمانه داشته باشیم.
حقیقت جالب
ابو نصر فارابی در سال 950 در 80 سالگی در دمشق پایتخت کشور سوریه درگذشت. در سال 2007، دولت های قزاقستان و سوریه موافقت کردند که در ساخت مرکز تاریخی و فرهنگی و آرامگاه فارابی، مرمت مقبره سلطان از زاخیر بایبارس در پایتخت سوریه همکاری کنند. قزاقستان هزینه ساخت یک موزه-مقبره و یک مرکز قومی-فرهنگی در محل آرامگاه ابونصر فارابی را تامین کرد.
انتقال اشیاء گرانبهاء به سوریه در آن زمان به دلیل مقررات حکومت نظامی در این کشور امکان پذیر نبود. تا سال 2016 حفاظت از تاسیسات توسط طرف قزاق انجام می شد. با این وجود، فرض بر این است که مرکز تاریخی ، فرهنگی و مقبره فارابی و سلطان بایبارس در دمشق به ترازوی سوریه منتقل شود.
ایده اصلی فارابی در آثارش
فارابی در فلسفه خویش به دو اصل ̓مدینه فاضله̒ و ̓اخلاق̒ تأکید بسیار دارد (شکری، 1396). ̓مدینه فاضله̒ که معادل عربی ̓یوتوپیای̒ یونانی و به معنی ̓ناکجاآباد̒ یکی از موضوعاتی است که فارابی در آن سخت پیچیده و گوی سبقت را از دیگر حکمای اسلامی ربوده و به آن شهرت یافته است. به نظر فارابی بهترین مدینهها، مدینهای است که مردم آن اعمالی انجام دهند که آنها را به سعادت برساند. چنین مدینهای مدینه فاضله است و ملتی که در همه مدینههایش چنین تعاونی باشد ملت فاضله نامیده میشود (آیتی، 1353 : 144).
بر اساس آموزههای فارابی، مدینه فاضله توسط حاکمان فیلسوفی اداره میشوند که همزمان بهعنوان رهبران جامعه دینی عمل میکنند. حاکم باید فردی باشد که ژرفای معرفت را درک کرده و از وسوسه وجودی و ارزشهای مادی دست بردارد. به عقیده فارابی رئیس مدینه فاضله باید دوازده خصلت داشته باشد تا شایان چنین مقامی باشد از جمله این که:
تندرست و کاملالاعضاء باشد، قدرت فهم و تصورش نیکو باشد و هرچه را میفهمد و درک میکند بهخوبی بهخاطر بسپارد، زیرک و هوشیار باشد، خوشسخن باشد، دوستدار تعلیم و استفاده باشد، در خوردن و آشامیدن و زن حریص نباشد، دوستدار راستی و راستگویان باشد و دشمن دروغ و دروغگویان، بزرگوار و دوستدار بزرگواری باشد، درهم و دینار و دیگر متاع دنیوی در نظرش بیقدر باشد، ذاتاً دوستدار دادگری و مردم دادگر باشد و دشمن ستم و مردم ستمپیشه، معتدل باشد نه سهلانگار و نه لجوج و سختگیر، اراده نیرومند داشته باشد و ضعیفالنفس و ترسو نباشد (آیتی، 1353 : 146و 147).
فارابی معتقد بود که هر فردی از بدو تولد مستعد فضیلت است، تقدیر مرشد این است که این صفت را در انسان کشف کند. در شهرهای با فضیلت، آنها برای رسیدن به سعادت واقعی برای همه ساکنان تلاش میکنند، خیر و عدالت حاکم است، بی عدالتی و بدی محکوم میشود. فارابی شهرهای بافضیلت را در مقابل شهرهای جاهلی قرار داده است که حاکمان و ساکنان آنها هیچ تصوری از سعادت واقعی ندارند و برای آن تلاش نمیکنند، بلکه فقط به سلامت جسم و لذت و ثروت توجه دارند.
تردیدی نیست که نظریه فارابی در سعادت از نظریه ارسطو اخذ شده است. زیرا در نظریه ارسطو هم سعادت جز به ادراک و تأمل نیست و شکی نیست که نظریه او درمورد اتحاد با عقل فعال از نوافلاطونیان تأثیر پذیرفته است. اما اعتقاد ایرانیان در مورد فره ایزدی نیز در شکل دادن به این اندیشه بیتأثیر نبوده است. زیرا فره ایزدی نوری است از جانب خدای تعالی بر خلایق تا بهوسیله آن به ریاست و حرفهها و صنایع قادر میشوند. از این نور آنچه خاص است به زمامداران بزرگ عالم و عادل تعلق میگیرد (همان، 147).
منابع:
آیتی، عبدالمحمد (1353). فارابی.فرهنگ و زندگی. 139-148
باهر، محمد (1387). دورنمایی از زندگی و آثار ابونصر فارابی.کتاب ماه فلسفه، 16، 31-40
پورحسن، قاسم (اردیبهشت 1397).خوانشینو از فلسفه فارابی. http://ghpourhasan.ir/
........................... . (اسفند 1399).فارابیو الحروف: جستاری در تاملات زبانی-فلسفی فارابی. http://ghpourhasan.ir/
........................... . (اسفند 1399).نظام معرفتشناسی فارابی: بازخوانی بنیادهای معرفتی فارابی. http://ghpourhasan.ir/
رنجبر دارستانی، عاطفه (1388). نیکولاس رشر و کتابشناسی فارابی و کندی.کتاب ماه فلسفه، 26، 62-66
شهریاری، پرویز (1380). ابونصر فارابی، فیلسوف، دانشمند، مربی و روششناس.دانش و مردم.6 و 7، 350-362
صلواتی، عبدالله. (1387). نیمنگاهی به برخی از منابع کتابشناسی حوزه فارابیپژوهی.کتاب ماه فلسفه. 16، 89-92.
کمیسیون ملی یونسکو – ایران. (مهر 1399).با همکاری ایران و قزاقستان: وبینار بینالمللی فارابی برگزار میشود، https://old.irunesco.org/
خبرگزاری رضوی. (خرداد 1401).«فارابی»، مبنای همکاریهای فرهنگی ایران و آسیای میانه،https://www.razavi.news/fa/report/
دانشگاه علم و صنعت ایران، مرکز کارآفرینی.جشنواره فارابی: معرفی و تاریخچه،http://www.iust.ac.ir/content/
مؤسسه فرهنگی اکو. (اسفند 1399).انتشار کتاب «کتاب منتزعه» به زبان قزاقی.https://www.ecieco.org/fa/news/
خبربان. (بهمن 1398).ساخت مستند «فارابی» توسط قزاقستان.https://khabarban.com/a/26641037
خبرگزاری مهر. (آذر 1400).فارابیشناسی در قزاقستان اهمیت و ارزش بسیاری دارد،https://www.mehrnews.com/news/
خبرگزاری مهر. (شهریور 1396).خوانشی نو از فارابی؛ گسست از سنت یونانی منتشر میشود،https://www.mehrnews.com/news/
نظر خود را بنویسید.