-->
logo
logo
دیپلماسی فرهنگیِ ترازِ چهل واره ی دوم انقلاب اسلامی
  • 1402/07/19 - 17:12
  • 464
  • زمان مطالعه : 7 دقیقه

تعامل فرهنگی عرصه ای برد-برد است

گفت وگو و تعامل ابزاری برای تحقق اهداف فرهنگی است. ایران اگر بخواهد قدرت منطقه باشد بیش از همه قدرت فرهنگی دادرس ماست؛ تعامل فرهنگی عرصه ای برد-برد است و قطعا خروجی های پرخیر و برکتی برای هر دو طرف گفت وگو دارد.

به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، علی اکبر ضیایی، رئیس مرکز گفت‌وگوی ادیان و فرهنگ‌های سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در پاسخ به این پرسش که گفت وگوی ادیان تا چه اندازه به تبادل فرهنگی بین کشور ما و کشورهای میزبان کمک می رساند؟ و آیا ممکن است در شرایطی مانع آن شود، گفت: دین مقوله ای تا این اندازه مهم است که برخی عقیده دارند که فرهنگ ها زیرمجموعه ادیان هستند؛ چرا که دین مجموعه عناصری است که انسان با را انسان، انسان را با طبیعت و انسان را با خدا آشنا می سازد. به همین دلیل هر تلقی که ما از این مقولات (انسان، طبیعت و خدا) داشته باشیم در مقوله دین می گنجد.

اسلام دین جامعی است که اهداف دنیوی و اخروی را در بر می گیرد و دید گسترده ای به جهان هستی دارد؛ بر این اساس است که می گوییم فرهنگ زیرمجموعه ای از آن است. نباید فراموش کرد در جهان امروز ادیان نقش مهمی در جامعه ایفا می کنند. دین می تواند هر آیینی باشد؛ هر آیینی که انسان را به منبع معنوی (نیروانا، روح  بودایی، خداوند متعال در ادیان ابراهیمی یا آمینیسم در آفریقا) متصل کند.

به همین دلیل اکثر مردم جهان به دین و آیینی اتصال دارند؛ حتی آنان که تحت عنوان آتئیست ها و خداناباوران شناخته می شوند اعتقاد به جنسی از معنویت دارند و البته این معنویت گرایی مدرن نوعی از الحاد است که به شکل عرفان های نوظهور در جهان وجود و طرفداران خودش را دارد.

سازمان های دینی نقش مهمی در سازماندهی اجتماعی و برطرف مشکلات روحی و روانی مردم دارند. در نتیجه رهبران دینی نقش مهمی در همه عرصه های زندگی اجتماعی امروز دارند.

زیست فرهنگی ما ایرانیان با همسایگانمان مرتبط است که این همسایگان را مسلمانان، مسیحیان و بوداییان تشکیل می دهند. مابه عنوان یک فرهنگ غنی که ریشه تمدنی طولانی ای داریم که اسلام آن را شکوفا کرده است، برای ادامه حیات باید تعاملی سازنده با این ادیان داشته باشیم ضمن این که همه انسان ها از یک جوهره هستند و انسان در عصر مدرن با چالش های مختلفی اما یکسانی روبرو است. خانواده یکی از موضوعات مهم ماست و فردگرایی هم دیگر عاملی است که در غرب رشد و به جوامع مسلمان سرایت کرد و روبرویی فردگرایی و خانواده یکی از مهمترین چالشهایی است که امروز نه صرفا در ایران که در تمام جوامع با انواع ادیان با آن روبرو هستیم؛ فردگرایی افراطی آفتی است که قوانین سنتی، دینی و بومی را به چالش کشیده است.

راه حل ما استفاده از قرآن و روایات اهل بیت و علمای اخلاق و عرفا و فیلسوفان ماست که قرار نیست راکد بماند بلکه قرار است با سایر ادیان و فرهنگ ها به اشتراک بگذاریم تا به چکش نقد بخورد ضمن این که از دستاورهای ملل دیگر استفاده کنیم و در نهایت این تعاملات است که باعث رشد می شود.

وی در ادامه و در پاسخ به این پرسش که آیا تفاوت ادیان می تواند مانع نزدیکی فرهنگ ها شود و چالشی برای آن ایجاد کند، بیان کرد: اساسا این گونه نیست و تفاوت ادیات تضادی در نزدیکی فرهنگ ها ندارد. بعد از حمله القاعده به نیویورک موج اسلام هراسی راه افتاد و دستگاه های ارتباطاتی و اطلاعاتی غرب، اسلام را به تعصب محکوم کردند در صورتی که سابقه زیاده خواهی و دموکراسی غرب و پیش از آن قرون وسطی تاریخچه طویلی در تعصب و آسیب رساندن به مردم جهان داشته و خسارات های ناشی از جنگ های اول و دوم جهانی نتیجه همین زیاده خواهی و قدرت خواهی حکومت ها بوده است و نه ادیان.

دخالت های آمریکا در ویتنام، عراق، افغانستان و کشتار مردم همگی نتیجه سیاست های خارجی نادرست این کشور بوده است که نه دلیل دینی داشته و نه ارتباطی به دین و اسلام.

در نتیجه دین می تواند باعث همگرایی و وحدت فرهنگ ها شود. اختلاف ما با سایر ادیان عمدتا در مباحث کتاب مقدس است که مثلا در قران روایت ها با انجیل و تورات فرق دارد اما جوهره همه این ادیان به هم نزدیک است و هرچه اختلاف (به تعبیر ما انحراف) هست در طول تاریخ شکل گرفته است. این انحرافات در مناظرات خودش را نشان می دهد و این نگاه وقتی تعامل شکل می گیرد می تواند اصلاح و مرتفع می شود. شاید در تقابل با این ادیان ما در ابتدا حرف هم را نپذیریم اما دست کم پس از تعامل با عقاید هم آشنا می شویم و دیدگاه های مختلفی را درباره دین خود و دین آنها می فهمیم؛ اما وقتی ارتباطی نباشد قضاوت های نادرست اولین پیامدی است که شکل می گیرد؛ در نتیجه دوگانگی و تضاد عمیقی نسبت به هم داریم و این تضاد در همه زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی خودش را نشان می دهد. امروز ما تقریبا 28 سال است که از مباحث الهیاتی چون تثلیث، کتب مقدس و تفسیر کتب مقدس و هرمنوتیک و... گذر کرده ایم و وارد علوم مضاف شده ایم و به مباحثی چون روانشناسی و دین، جوانان و دین ، خانواده و دین و هوش مصنوعی و دین توجه می کنیم.

مثلا در مبحث هوش مصنوعی و دین از منطق فازی استفاده می کنیم؛ منطق فازی جنسی از منطق است که به جای یک بعد ابعاد مختلفی را به تصور می کشد. مفاهیم این منطق نسبی است و با منطق ارسطو بسیار فاصه دارد و بر نسبیت معنایی مبتنی است. در این منطق مفاهیم مشکک هستند و طیف گسترده ای از معانی را در برمی گیرند. این منطق پدیده ای متعلق به 50 سال گذشته، به همین دلیل بسیار تازه و نو است و این نسبیت معنا در حوزه علوم معرفت شناسی برای همه ادیان چالش هایی را مطرح ساخته است چنان که تمام فسلفه، الهیات و سنت های ما را به چالش کشیده است که باید برای آن چاره جست.

یکی از راه چاره های مهم این است که رهبران دینی همچنان می توانند در این مباحث اثرگذار باشند و هنوز توانایی و قدرت آن را دارند تا با توصیه هایی وضعیت جهان را به سمت بهتر شدن هدایت کنند.

ضیایی در پاسخ این پرسش که نزدیکی ادیان تا چه اندازه می تواند به رایزان ایرانی در تبادل ارتباطات و دیپلماسی فرهنگی یاری رساند، اظهار داشت:

همه کشورهای نزدیک و همسایه ایران اقلیت های دینی دارند؛ یعنی این کشورهای همسایه در جغرافیای خود ترکیبی از مذاهب مختلف و فرقه هایی را دارند که در آن جامعه زیست می کنند؛ گفت وگوهای دینی ما با کشورهای همسایه این مزیت را دارد که شناخت ما را نسبت به دیگر کشورها توسعه دهد و تکمیل کند و پس از این شناخت می توانیم ظرفیت ها را بشناسیم و پس از شناخت این ظرفیت ها می توانیم از آنها برای تحقق اهدافمان یاری بگیریم.

در نتیجه گفت وگوها مبنای شناخت مسائل است و نظام شناختی ما به واسطه گفت وگو شکل می گیرد؛ گفت وگو کمک می کند تا دغدغه های ما به طرف مقابل منتقل شده و گامی به حل مسئله نزدیک شویم. تطبیق و اقدام ماحصل گفت وگو است؛ مثلا تصویب یک سندجهانی در رابطه با اقدام علیه توهین به قرآن به واسطه تعامل و هم فکری کشورهای اسلامی می تواند در نتیجه تعامل و گفت وگوی ادیان شکل بگیرد.

رایزان باید گفت وگوهای دینی و فرهنگی را به عنوان کم هزینه ترین شیوه تعامل جدی بگیرند؛ باب گفت وگو باید همواره باز باشد چنان که پیامبر با دشمنان، مشرکان، یهودیان و ... باب گفت وگو را باز نگه می داشت تا امور جریان داشته باشد و منازعات و تعارضات مرتفع شود.

البته باید فنون و اصول گفت وگو را خوب بشناسیم چراکه گفت وگو هدف نیست بلکه ابزاری برای تحقق اهداف فرهنگی است. ایران اگر بخواهد قدرت منطقه باشد بیش از همه قدرت فرهنگی (آن هم به دلیل سبقه طولانی تاریخ و تمدنی ما) دادرس ماست. درطی قرون زبان فارسی، فرهنگ پوشش، فرهنگ خانوادگی و حتی مباحث الهیاتی تاثیر فرهنگ ما بر فرهنگ های مجاور بوده است. تاثیری که البته با تاثر همراه بوده و اشاعه فرهنگ ما به دیگران بازخوردی برای ما داشته که باعث صیقل دادن و بازیابی دوباره فرهنگ خودمان شده است.

در نتیجه تعامل فرهنگی عرصه ای برد-برد است و قطعا خروجی های پرخیر و برکتی برای هر دو طرف گفت وگو دارد.

 

. .

. .

نظر خود را بنویسید.

Copyright © 2022 icro.ir , All rights reserved