هنرهای تجسمی فرصتی برای گسترش دیپلماسی فرهنگی
یک هنرمند نقاش ایرانی ساکن مالزی میگوید هنر بهترین پل ارتباطی و کوتاهترین راه برای پیوند دیپلماسی فرهنگی دو کشور ایران و مالزی است.
به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به نقل از خبر گزاری تسنیم، مرجان سیفاللهی هنرمند نقاش ایرانی است که در مالزی زندگی میکند و زندگیاش با هنر گره خورده است. حتی زمانی که با احترام به خواست پدرش در دانشگاه شیمی خواند، در نهایت به آنچه که روحش را اغنا میکرد، روی آورد، هنر خواند و تذهیب، مینیاتور و طراحی جواهرات را هم یاد گرفت تا با هنرش، زندگی بسازد. او حالا در مالزی است و با نقاشیهای رئال و سورئالش، ایران را به روش خود به دیگران میشناساند. سیفاللهی با وجود این که از کشور دور است، اما مانند دیگر اقشار جامعه نسبت به مسائل اجتماعی و منطقهای هم حساس است و از هنر برای بیان حرفهایش استفاده میکند و نقطه نظراتش را در قالب رنگ و خطوط به تصویر میکشد.
حسن دانستن چند سبک هنری با هم، میتواند هنری خلق کند تلفیقی؛ اتفافی که سیفاللهی زیاد از آن استفاده میکند، او اما از تلفیق هنرهایش، آثاری خلق میکند که بهانه آنها اتفاقات اجتماعی و منطقهای است. او به ما میگوید به عنوان یک بانوی هنرمند که از بطن جامعه بیرون آمده است، به مسائل اجتماعی زیادی از جمله زن، تغییرات اقلیمی، تاریخ، مسائل و معضلات اجتماعی-فرهنگی خارج از مرزبندیهای جغرافیایی میپردازد. درواقع موضوع اصلی کارهای او در این چارچوب است.
به عنوان مثال این هنرمند دهه شصتی، چند تابلو درباره زلزله بم دارد و هر زمان که بر طرحی با موضوع یا طبیعتی شبیه کرمان سروکار دارد، زلزله بر آثارش تاثیرگذار است، مسلماً غم زلزله بم در کارهای او تاثیر خواهد داشت. سیف اللهی، به تاثیر از حادثه تروریستی اخیر کرمان که باعث شهادت کودکان شد، تابلویی خلق کرد که به گفته خودش، یکی از سختترین و غمگینترین کارهایش است.
او درباره اتفاقات غزه هم طراحیها و ایدههایی دارد. تمرکز او اما در جنگ، متوجه بانوان و کودکان است. او میگوید: «کودکان ادامه دهنده نسل هستند. بانوان سمبل تولد و اساس خانواده و کشتار این دو گروه در نهایت بیرحمی است، به طوری که با کشتن هر کدام از آنها نابودی یک نسل جلوی چشمان تمام افراد زنده حاضر روی کره زمین روی میدهد.»
سیفاللهی خود را هنرمندی معترض به ظلم معرفی میکند و توضیح میدهد: «هنر یعنی به تصویر کشیدن نادیدهها، یعنی پررنگ کردن چیزهایی که نادیده گرفته میشوند و بازبینی اتفاقات با دیدی وسیعتر و هر هنرمندی حتما با توجه به دوره تاریخی و برهه زمانی، محیطی و جغرافیای حاکم بر مکانی که زندگی میکند، باید حرفی برای گفتن داشته باشد.»
او توضیح میدهد که با توجه به نوع نگاه خاص یک هنرمند که مسلماً عمیقتر و متفاوتتر از افراد حاضر در جامعه است، مسائلی در کارهایش پررنگتر میشود تا توجه افراد و یا مسئولین را برای رفع و اصلاح ضعف و یا حتی تشویق نکات مثبت به موضوع مورد نظر جلب کند.
تلاش برای تصویرسازی ایران
سیفاللهی همان قدر که مسائل اجتماعی و منطقهای برایش مهم است، تصویرسازی از کشورش هم برایش مهم است، با اینکه در خارج از ایران و در مالزی زندگی میکند. او میگوید که فرهنگ غالب ایرانی همیشه مایه مباهاتش بوده است و اتفاقاً همین را هم در قالب تابلویی با عنوان دروازه تمدن به تصویر کشیده، زمانی که زن در تمدن ایرانی، جایگاه و دانش او در تاریخ ایران در بازهای از زمان و در شرایطی که در کشورهای دیگر زنان نویسنده بنا به زن بودنشان قادر به طبابت نبودند، از ارث پدر محروم بودند و نمیتوانستند کتابی را منتشر کنند چون هیچ ناشری تمایل به انتشار آثار آنها به نام زن بودنشان نداشت و زنان نویسنده برای چاپ کتابشان، مجبور به استفاده از نام مردانه بودند، بانوان ما در ایران مدرسه تاسیس میکردند. تدریس میکردند حتی در مقام و در ردههای بالای حکومتی فعالیت میکردند .
به جز این البته او با هنر مینیاتور و تذهیب که هنر اصیل ایرانی و خواستگاهش هم ایران است، ایران را به مخاطبینش میشناساند و بازخورد مخاطب خارجی که ایران را با هنر او میشناسد هم جالب است.