-->
logo
logo
دیپلماسی فرهنگیِ ترازِ چهل واره ی دوم انقلاب اسلامی
  • 1401/02/06 - 10:59
  • 634
  • زمان مطالعه : 7 دقیقه

چرا اسرائیل نمی‌تواند مردم فلسطین را شکست دهد؟

اگر اسرائیل به سرکوبی مردم فلسطین ادامه دهد تا زمانی که واقعیت ظالمانه آنها تغییر نکند، فلسطینیان مطمئناً به واکنش‌های خود ادامه خواهند داد.

به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، بنابر گزارش ارسالی از رایزنی فرهنگی ایران در آفریقای جنوبی؛ سنگری در جنین به عنوان بخشی از مقاومت در برابر تهاجم نیروهای اشغالگر اسرائیل به شهر دلیلی وجود دارد که چرا اسرائیل اصرار دارد که مجموعه حملاتی را که اخیرا توسط فلسطینی‌ها انجام شده است، به مکانی خاص - اردوگاه آوارگان جنین در شمال کرانه باختری - مرتبط کند.

با انجام این کار، دولت آماده‌به‌جنگ نفتالی بنت می‌تواند به سادگی دستور عملیات نظامی مرگبار دیگری در جنین بدهد تا به شهروندان خود اطمینان دهد که اوضاع تحت کنترل است. در واقع، در 9 آوریل، ارتش اسرائیل به اردوگاه آوارگان جنین یورش برد و یک فلسطینی را به شهادت رساند و ده نفر دیگر را زخمی کرد. با این حال، مشکل اسرائیل بسیار بزرگتر از جنین است.

اگر وقایع را بررسی کنیم که از حمله با چاقو در 22 مارس در شهر جنوبی بئرشبه (بیر السباء) ، که منجر به کشته شدن چهار نفر شد و با کشته شدن سه اسرائیلی در تل آویو، از جمله دو افسر ارتش، پایان یافت، به راحتی به یک نتیجه واضح می رسیم: این حملات باید تا حدی هماهنگ بوده باشند.

انتقام‌جویی خود به خود فلسطینی‌ها در قبال خشونت‌های اشغالگران اسرائیلی به ندرت از این الگو از نظر زمان‌بندی یا سبک پیروی می‌کند. تمام حملات، به استثنای بئرشبا، با استفاده از سلاح گرم انجام شد. تیراندازان، همانطور که از فیلم‌های آماتور برخی از وقایع و اظهارات شاهدان عینی اسرائیل می توان فهمید، به خوبی آموزش دیده بودند و با خونسردی زیادی عمل کردند. یکی از این حملات، حادثه 27 مارس در حضره  بود که توسط دو پسرعمو به نام های ایمن و ابراهیم اقبریه از شهر عرب نشین ام الفهم ، یک شهر فلسطینی در داخل اسرائیل، انجام شد. رسانه‌های اسرائیلی از مهارت‌های غیرقابل انکار مهاجمان گزارش دادند که به گفته آژانس خبری اسرائیلی تازپیت ، به سلاح‌ مسلح بودند که بیش از 30 هزار دلار قیمت داشت.

برخلاف حملات فلسطینی‌ها که در جریان انتفاضه دوم فلسطین (2005-2000) در پاسخ به خشونت‌های اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی فلسطین انجام شد، حملات اخیر عموماً با دقت بیشتری انجام می شوند، افسران پلیس و نظامیان را هدف قرار می‌دهند و به وضوح با هدف زیر سئوال بردن امنیت کاذب اسرائیل و تضعیف سرویس های اطلاعاتی دولت انجام می‌شوند. به عنوان مثال، در حمله بنی براک، در 29 مارس، یک زن اسرائیلی که شاهد عینی در صحنه بود، به خبرنگاران گفت: "فرد مهاجم از ما خواست که از محل دور شویم، چون نمی خواست زنان یا کودکان را هدف قرار دهد."

در حالی که گزارش‌های اطلاعاتی اسرائیل اخیراً در مورد «موج تروریسم» در آستانه ماه مبارک رمضان هشدار داده بودند، آنها به وضوح تصور چندانی از نوع خشونتی که باید انتظار داشت، یا این که فلسطینی‌ها کجا و چگونه حمله خواهند کرد، نداشتند.

پس از حمله بئرشبا، مقامات اسرائیلی آن را به گروه دولت اسلامی نسبت دادند که با توجه به اینکه داعش نیز مسئولیت آن را بر عهده گرفت، ادعایی راحت بود. با این حال، این نظریه به سرعت رد شد، چون مشخص شد که سایر مهاجمان فلسطینی وابستگی سیاسی به سایر گروه‌های فلسطینی داشتند یا، مانند پرونده بنی براک ، اصلاً وابستگی مشخصی نداشتند.

سردرگمی و انتشار اطلاعات غلط روزها ادامه داشت. اندکی پس از حمله تل آویو، رسانه های اسرائیلی به نقل از منابع رسمی اسرائیل از دو مهاجم نام بردند و مدعی شدند که یکی از آنها در ساختمان مجاور گیر افتاده است. بعدا ثابت شد که این مسئله نادرست است. تنها یک مهاجم وجود داشت که بعداً کشته شد، البته چند ساعت پس از حمله او و در شهر دیگری.

تعدادی از کارگران فلسطینی به‌سرعت در تل‌آویو به ظن این که از مهاجمان بودند، تنها به این دلیل که عرب به نظر می‌رسیدند، دستگیر شدند که این مسئله شواهد بیشتری از رویکرد آشفته و درهم ریخته اسرائیل را نشان می دهد. در واقع، پس از هر یک از این حملات فلسطینی ها، هرج و مرج کامل به وجود آمد، و تعداد زیادی از اوباش مسلح اسرائیلی به خیابان ها آمدند و به دنبال کسانی بودند که ظاهر عربی داشتند تا آنها را دستگیر کرده یا کتک بزنند. مقامات اسرائیلی، خواسته یا ناخواسته، به این جنون کمک کردند. سیاستمداران راست‌گرای افراطی مانند ایتامار بن گویر ، انبوهی از دیگر افراط گرایان اسرائیلی را برای حمله در سرتاسر بیت المقدس اشغالی، رهبری کردند.

در 30 مارس، نخست وزیر اسرائیل، به جای تشویق به آرامش و خویشتن‌داری، از غیرنظامیان اسرائیلی خواست تا خود را مسلح کنند. وی در بیانیه ای ویدئویی که آشکارا به خشونت علیه فلسطینی ها دامن می زند، گفت: «هر کسی که مجوز اسلحه دارد، وقت آن است که آن را بردارد». با این حال، اگر راه حل اسرائیل برای هر نوع مقاومت فلسطینی، استفاده بیشتر از تسلیحات باشد، فلسطینی ها مدت ها پیش آرام می شدند.

برای آرام کردن اسرائیلی‌های خشمگین، ارتش اسرائیل بارها به شهر جنین و کمپ آوارگان آن حمله کرد و هر بار چندین فلسطینی کشته و زخمی، شامل بسیاری از غیرنظامیان، بر جای گذاشت. در میان کشته شدگان، عماد حشش ، نوجوان 15 ساله ای بود که در 24 اوت هنگام فیلمبرداری از حمله به کمپ پناهندگان با تلفن همراه خود کشته شد. همین سناریو در 9 آوریل تکرار شد.

با این وجود، از دیدگاه اسرائیل، این اقدامی بیهوده بود. به هر حال، این خشونت اسرائیل در جنین در طول سال‌ها بود که به مقاومت مسلحانه سازمان‌یافته منجر شد که همچنان از اردوگاه‌های فلسطینیان سرچشمه می‌گیرد. فلسطینی‌ها، چه در جنین و چه در جاهای دیگر، مقاومت می‌کنند و به مقابله می‌پردازند. آنان از حقوق بشر اولیه محروم هستند، آینده سیاسی ندارند، در فقر شدید زندگی می‌کنند، رهبری واقعی ندارند و احساس می‌کنند توسط جامعه به اصطلاح بین‌المللی به حال خود رها شده‌اند.

به نظر می رسد که تشکیلات خودگردان فلسطین به رهبری محمود عباس به طور کامل از توده‌ها و تجربه آنها در زمینه اشغال و مقاومت فاصله گرفته است. اظهارات عباس نشان دهنده جدایی او از واقعیت خشونت اسرائیل، اشغال نظامی و آپارتاید در سراسر فلسطین است. به گزارش خبرگزاری رسمی وفا، عباس به سرعت حمله تل آویو را محکوم کرد، همان واکنشی که نسبت به حملات قبلی نشان داد و هر بار به لزوم حفظ «ثبات» و جلوگیری از «وخامت بیشتر اوضاع» اشاره کرد. باید پرسید عباس به چه ثباتی اشاره می‌کند، در حالی که زندگی فلسطینی‌ها بیش از هفت دهه است که پایدار نبوده و رنج آنها با خشونت فزاینده شهرک‌نشینان، گسترش شهرک‌سازی‌های غیرقانونی، دزدی زمین، و به لطف حوادث بین‌المللی اخیر، ناامنی غذایی نیز همراه بوده است.

مقامات و رسانه های اسرائیلی دوباره به راحتی تقصیر را عمدتاً به گردن اهالی جنین، بخش کوچکی از یک منطقه پرجمعیت، می اندازند. با این کار، اسرائیل می خواهد این تصور را ایجاد کند که پدیده جدید حملات تلافی جویانه فلسطینی ها محدود به یک مکان است، جایی که در مجاورت مرزهای اسرائیل قرار دارد و به راحتی می توان با آن مقابله کرد.

انجام یک عملیات نظامی اسرائیل در اردوگاه ممکن است در خدمت برنامه سیاسی بنت باشد، حس قدرت را منتقل کند و حمایت برخی را در حوزه سیاسی افسون‌شده‌اش بازگرداند، اما این راه‌حلی موقت است– اگر اصلاً راه‌حلی باشد. حمله به جنین در دراز مدت هیچ پیامدی نخواهد داشت. به هر حال، این اردوگاه از خاکستر تخریب تقریباً کامل آن توسط ارتش اسرائیل در آوریل 2002 برخاسته است. و حمله به بیت المقدس و مسجد الاقصی، همانطور که نیروهای اسرائیلی در 15 آوریل انجام دادند، به جای کاهش مقاومت فلسطین، شدت آن را افزایش خواهد داد.

حملات مجدد فلسطینی‌ها حاکی از جغرافیای بسیار گسترده تری است: نقاب، ام الفهم، کرانه باختری، و تغییرجهت آشکاری به سمت انجام اقدامات بیشتر در داخل اسرائیل داشته است. بذر این اتصال ارضی به جنگ اسرائیل در ماه مه 2021 و شورش فلسطینی متعاقب آن، که در هر بخش از فلسطین، از جمله جوامع فلسطینی در داخل اسرائیل فوران کرد، مرتبط است.

 

مشکل اسرائیل اصرار بر ارائه راه‌حل‌های نظامی کوتاه‌مدت برای یک مشکل بلندمدت است که خود ناشی از همین «راه‌حل‌های نظامی» است. اگر اسرائیل به سرکوبی مردم فلسطین تحت شیوه کنونی اشغال نظامی، تعمیق آپارتاید و استعمار گسترده ادامه دهد، تا زمانی که واقعیت ظالمانه آنها تغییر نکند، فلسطینیان مطمئناً به واکنش‌های خود ادامه خواهند داد. هیچ میزان از خشونت اسرائیل نمی‌تواند این حقیقت را تغییر دهد.

منبع:https://www.amec.org.za/palestine-israel/item/1727-palestine-s-widening-geography-of-resistance-why-israel-cannot-defeat-the-palestinians.html

انتهای پیام/ص

. .

. .

نظر خود را بنویسید.

Copyright © 2022 icro.ir , All rights reserved