گفتوگو با نویسنده و کارگردان نمایش «مدق الحنا» از عمان؛
مادری که داغ فرزند را در هاون حنا میکوبد
یوسف البلوشی، نویسنده و کارگردان نمایش «مدق الحنا» (هاون حنا) جشنواره بینالمللی تئاتر فجر را جشنواره بزرگی میداند و میگوید من همیشه اشتیاق داشتم در این جشنواره شرکت کنم. من شخصاً دوست دارم که آثار نمایشی متنوعتری را در این جشنواره ببینم.
به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، به نقل از ایران تئاتر؛ در چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، تالار وحدت تهران، روز شنبه هشتم بهمنماه، نمایشی از کشور عمان را به کارگردانی یوسف البلوشی روی صحنه داشت. روایتی از عشقهای پیدرپی در نبردی تنبهتن. نبردی بین عشق و خیانت و نبردی بین عشق به میهن و عشق به فرزند، به مادری بدل شد که داغ فرزند خود را در هاون حنای عروسی او میکوبد و با عشق به میهنش، بر عزای فرزند ازدسترفتهاش میگرید.
حماسه عشق به میهن، روایتی از شگفتیهای آفرینش است که هرگز و با هیچ هدیهای تبادل نمیشود. حتی جایی که عشق مادری بهموازات آن قرار گیرد و نبردی میان این دو عشق درگیرد.
به بهانه اجرای این نمایش، گفتوگویی را با یوسف البلوشی کارگردان این نمایش داشتم که به شما تقدیم میکنم.
نمایش شما را همراه با مخاطبان علاقهمندش در تالار وحدت دیدم. لطفاً از خودتان و سوابق هنریتان برایمان بگویید.
لازم میدانم همین ابتدا از مدیران تئاتر ایران و جشنواره فجر تشکر کنم که امسال میزبان ما بودند. من یوسف البلوشی هستم از کشور عمان. من کارگردان و نویسنده هستم و تخصص من سنوگرافی تئاتر است. تاکنون در جشنوارههای بینالمللی و منطقهای خلیجفارس با نمایشهای زیادی شرکت داشتهام و جوایزی هم گرفتهام. در کارنامه من سابقه کارگردانی چندین فیلم، سریال تلویزیونی و نمایش وجود دارد.
با دیدن نمایش شما، پرسشی در ذهن من ایجاد شد و آن اینکه متن نمایشنامه شما، شباهت بسیاری به افسانهها و قصههای حماسی محلی دارد. میخواستم از خود شما بشنوم که آیا همینطور است؟
نویسنده این نمایش، عباس الحایک از عربستان است، ولی من با ایجاد تغییراتی در متن، آن را بهصورت متنی عمانی، بومیسازی کردم. آواها و نواها و بهطورکلی موزیک این نمایش کاملاً عمانی و بومی هستند. در موسیقی عمان، برخی آلات موسیقی وجود دارند که از شرق آفریقا وارد شدهاند و برخی آلات دیگر هم ریشه محلی و عمانی دارند که ما از هر دوی این دو گروه برای تولید موزیک این نمایش بهره بردهایم و نمایشی کاملاً عمانی اجرا کردهایم.
میخواهم درباره هاون و حنایی که در نمایش، محوریت داستانی دارد بپرسم. آیا این هاون و حنا حالتی نمادین در کشور عربستان یا عمان دارد یا با هدف دیگری به کار رفتهاند؟
ابتدا درباره حنا بگویم. حنا در کشور عمان کاربری بسیار زیادی دارد. از آن برای روی پوست دست، روی موها و همینطور برای شادی بهره برده میشود. مادری که در طول نمایش، گل حنا را در هاون میکوبد، در واقع شادی تولید و پخش میکند و دوست داشته است که پسرش از این حنا در شب عروسیاش که شب شادی زندگی اوست بهره برد. ولی ما میبینیم که پسر بدطینت او به کشورش خیانت میکند و باعث ایجاد رویدادهایی میشود که در نمایش میبینیم؛ بنابراین مادر که دوست داشت آن حنا را در شب شادی پسرش روی دست او بگذارد، با خیانت پسرش و با تغییر روحیه مادر از شادی به حزن و اندوه، شخصیت مادر نیز با خشکی و بیروحی، حنا را به روی پسرش میریزد.
گروه عوامل هنری و عوامل فنی که با شما در این نمایش همکاری میکنند، بهطور ثابت با شما همکاری دارند یا تنها برای اجرای این نمایش، توسط شما برگزیده شدهاند؟
در عمان، گروههای نمایشی ثابت دولتی نداریم. تقریباً همه گروههای نمایشی در کشور عمان، گروههای آزاد نمایشی هستند که بهطور آزاد به فعالیت میپردازند. اعضای این گروه نیز، اعضای یکی از مناطق عمان هستند، البته برای اجرای این نمایش، من از چهرههایی نیز دعوت کردم که از ستارگان تلویزیونی کشور عمان هستند. به این نکته نیز اشاره کنم که نام گروه نمایشی ما «مزون» است. این نام ایرانی کشور عمان است، چراکه از قدیمالایام، ایرانیان، کشور عمان را مزون به معنای «سرزمین آب» مینامیدهاند.
با توجه به استقبال تماشاگران ایرانی در اجرای نمایشتان، فکر میکنید چه قدر به هدف اصلی نمایش خود نزدیک شدهاید و چه میزانی از موفقیت را برای خود در نظر میگیرید؟
در ابتدا ما مشکلات زیادی برای تغییر آب و هوایی بین عمان و تهران داشتیم که این باعث شد تا برخی از بازیگران من بیمار شوند، اما با همراهی مسئولان جشنواره تئاتر فجر، مشکلات را حل کردیم و توانستیم نمایش را به اجرا دربیاوریم. وقت من میبینم که تماشاگر غیرعمانی برای نمایش من میایستد و نمایش را مورد تشویق خود قرار میدهد، این برای من این پیام را دارد که مخاطب به پیام اصلی نمایش رسیده است و این یعنی من به هدف خود نزدیک شدهام و این موضوع برای من خیلی ارزشمند است.
در عمان چه قدر با هنر نمایش در ایران آشنا هستند؟ خود شما چقدر با این مقوله آشنایی دارید؟ همچنین آیا راههای تبادل فرهنگی بین فرهنگ و هنر دو کشور را گشوده و هموار میبینید؟
راستش را بخواهید، جایگاه هنر نمایش و سینما در عمان به سطح هنر نمایش و سینما در ایران نمیرسد. ما در عمان درباره جشنواره تئاتر فجر ایران بسیار شنیدهایم و میدانیم نهتنها در منطقه ما جشنوارهای شناختهشده محسوب میشود، بلکه حتی در جهان، جشنوارهای بیهمتاست. یکی از آرزوهای من شرکت در جشنواره تئاتر فجر ایران بود که برای رسیدن به همین آرزو، امسال در این جشنواره شرکت کردم. ما میدانیم که تنها یک دریا بین ایران و عمان فاصله است و ما به دنبال آن هستیم که این تبادلات فرهنگی و هنری بین ما ادامه داشته باشد. مردم عمان، هیچوقت محبت مردم ایران در سال 1970 برای کمک به خود را فراموش نمیکنند. من شخصاً به آقای مجید مجیدی خیلی علاقهمند هستم و همه آثار او را دیدهام و یکی از طرفداران او هستم.
در مجموع برگزاری این دوره از جشنواره بینالمللی تئاتر فجر را چگونه ارزیابی میکنید؟ در مورد آثار شرکتکننده در آن چه نظری دارید؟
جشنواره بینالمللی تئاتر فجر جشنواره بزرگی است که همیشه درباره بزرگی آن شنیده بودم، ولی اکنون این بزرگی را میبینم و من همیشه آرزو داشتم در این جشنواره شرکت کنم. من شخصاً دوست دارم که آثار نمایشی متنوعتری را در این جشنواره ببینم. یکی از موضوعاتی که میخواهم به آن اشاره کنم این است که گروههای شرکتکننده در جشنواره، تنها پنج روز میتوانند آثار نمایشی را ببینند. با توجه به اینکه جشنواره تئاتر، خود محل گفتوگو و تبادلنظر بین گروههای نمایشی از همه جای جهان است، خیلی خوب میشد که گروههای شرکتکننده در تمام طول برگزاری جشنواره میتوانستند اینجا حضور داشته باشند و از این فرصت تبادلنظر بهره ببرند. پیشنهاد دیگری که دارم این است که خیلی بهتر است که بازبینی نمایشها درست قبل از اجرای اصلی نباشد، چراکه بهعنوانمثال، گروه نمایشی من، ابتدا اجرای بازبینی را انجام داد و سپس دو اجرای اصلی را روی صحنه برد. به نظرم بهتر است که بازبینی آثار نمایشی، یا لااقل یک روز پیش از اجرای اصلی انجام شود یا تنها از راه تماشای فیلم ضبطشده از نمایش انجام شود. این باعث میشود که اگر مواردی برای تغییر در نمایش نیز وجود داشته باشد، این فرصت برای تغییر در نمایش باقی بماند.
نظر خود را بنویسید.