معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی:
ظرفیت برنامههای فرهنگی در خارج از کشور با وجود تحریمها افزایش یافت
فارسی تأکید کرد: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در اوضاع تحریم با مدیریت منابع مالی و تغییر توازن بودجه در جهت تأمین اعتبارات فرهنگی نمایندگیهای کشورمان در خارج از کشور، از بروز وقفه در اجرای برنامههای فرهنگی جلوگیری و ظرفیت برنامههای فرهنگی را افزایش داد.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان متولی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی (البته دستگاههای دیگری نیز هستند که در خارج از کشور فعالیت فرهنگی میکنند) وظیفه و رسالت خطیری را به عهده دارد به همین جهت این سازمان همواره مورد توجه اصحاب رسانه، اساتید دانشگاه و افکار عمومی بوده است؛ برای بررسی دقیق و صحیح آنچه که این سازمان تاکنون به انجام رسانده باید نگاه جامع داشت و عواملی مانند اوضاع اقتصادی که تأثیر مستقیمی بر فعالیتهای فرهنگی در خارج از کشور دارد و یا شرایط حاکم بر منطقه و نظام بینالملل را در نظر گرفت لذا تلاش میکنیم این گفتوگو با در نظر داشت این مؤلفهها پیش برود:
جنگ جهانی عاملی برای ترسیم وجهه مثبت کشورها از خودشان در جهان شد
آقای فارسی با توجه به فعالیتهایی که به عنوان رایزن در جمهوری آذربایجان و روسیه داشتید و در حال حاضر به عنوان معاون توسعه مدیریت و منابع فعالیت میکنید، به عنوان صحبت مقدماتی و نقطه شروع گفتوگو در زمینه مأموریت این سازمان و اهمیت آن توضیحاتی را بفرمایید.
بعد از جنگ جهانی اول برای دولتها این مسئله که تصویری مطلوب و جذاب از کشور خود به دیگران نشان دهند اهمیت زیادی پیدا کرد، سطح و میزان این اهمیت تاجایی پیش رفت که نظریه پردازان بینالملل در کنار قدرت نظامی و اقتصادی، تأثیر گذاری بر فکر و اندیشه ملتهای دیگر را به طور جدی در مطالعات و اقدامات خود مد نظر قرار دادند. کشورهای مانند فرانسه، ایالات متحده، آلمان، ایتالیا، ترکیه و ... جدیتر از سایر دولتها به مقوله فرهنگ و ارزشهای فرهنگی خود توجه کردند و نشان دادند که فرهنگ و جذابیتهای فرهنگی کشورها میتواند به میزان زیادی در دستیابی به مقاصد سیاسی و اقتصادی کارساز باشد.
برای کشورمان ایران با سابقه فرهنگی و تمدنی کهن و درخشان و ظرفیتهای فراوانی که از نظر هنری، ادبی، فلسفی و دینی دارد مهم است که این قابلیتها و ارزشهای ایرانی - اسلامی به جهانیان معرفی شود.
وظیفه معرفی و شناساندن این داشتههای ارزشمند به عهده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گذاشته شده است، این سازمان تلاش میکند در تعامل دائمی با نهادها و دستگاههای مختلف کشور و با اندیشکدهها و اندیشمندان فرهنگی، ادبی، هنری و دینی مأموریت خود را به خوبی به انجام رساند.
چالشهای ایران و شیعه هراسی را خنثی کردیم
به نظر میرسد نظم جهانی در بسیاری از نقاط به هم خورده و انواع تهدیدات جوامع و نظامهای سیاسی را احاطه کرده است، در این شرایط استفاده از جذابیتهای فرهنگی و به معنای امروزی ورایج در دانش روابط بیناللمل، دیپلماسی فرهنگی بسیار مورد توجه قرار گرفته است، جمهوری اسلامی هم از جمله کشورهایی است که از منظر قدرت نرم در جهان جایگاه ویژه دارد، شما نقش و تأثیر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را در مقابله با تهدیدات و چالشهایی از نوع ایران هراسی بویژه چطور ارزیابی میکنید؟
در خصوص دامنه، تنوع و فراوانی تهدیدات لازم است عرض کنم جهان امروز با پیچیدگیهای زیادی رو به رو است، افزایش درگیریها، تنزل اثر بخشی و سطح تأثیر ساختارهای بینالمللی و ساز و کارهای دیپلماسی برای حل مناقشات جهانی، تشدید چالشهای امنیتی مانند تروریسم و افراط گرایی که بخشهای وسیعی از جهان و خصوصاً غرب آسیا و برخی از همسایگان ما را در برگرفته، بحرانهای اقتصادی، مشکلات زیست محیطی، شیوع بیماری مهلک کرونا و اثرات مخرب آن بر مناسبات اجتماعی و اقتصادی همه ملتها را پریشان و درگیر کرده است. علاوه بر این ما با دشواریهای دیگری نیز رو به رو هستیم؛ ایران هراسی، اسلام هراسی و شیعه هراسی که دشمنان انقلاب اسلامی با صرف هزینههای کلان خصوصا در کشورهای همسایه به ترویج آن میپردازند. این تهدیدات وجود دارد و ایجاب میکند برای خنثی سازی آن شیوههای مؤثری را در دستور کار قرار دهیم.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برای مقابله با چالشهایی از نوع ایران هراسی، اسلام هراسی و شیعه هراسی تلاش کرده این نکته مهم را برجسته نماید که اساسا فرهنگ ایرانی فرهنگ صلح، مدارا و انسان دوستی است. اسلام دین رأفت و مهربانی است و شیعه مذهبی مبتنی بر عقلانیت و عدالت خواهی است. اینها مفاهیم محوری است که میتواند سوء برداشتها را برطرف نماید و به از میان برداشتن تنشها کمک کند و شرایط را برای همکاری فرهنگی با ملتهای دیگر فراهم کند.
نمایندگان فرهنگی جمهوری اسلامی در نشست با نخبگان، اندیشمندان، دانشجویان، هنرمندان و علماء فرق مختلف اسلامی و علمای سایر ادیان و همچنین، در قالب مصاحبههای تلویزیونی و مطبوعاتی، ارزشهای ایرانی و اسلامی را معرفی و تبیین میکنند.
چاپ کتاب، انتشار نشریات و متونی که صلح طلبی و حق جویی ایرانیان را در طول تاریخ بیان میکند، معرفی اسلام واقعی و اینکه افراط گرایی و تندرویی و کشتار انسانهای بی گناه هیچ مناسبتی با سنت اسلامی ندارد، برگزاری برنامههای معطوف به گفتگوهای درون دینی و یا به عبارتی تقریب و وحدت مذاهب اسلامی و با برگزاری دورهها و نشستهای متعدد شیعه شناسی در کشورهایی که نیاز است و زمینه آن وجود دارد به مقابله با چالشهایی که ذکر شد، میپردازد.
در ستاد سازمان هم این مباحث پیگیری میشود به عنوان نمونه و به جهت اهمیت موضوع میتوان به گفتگوهای بین دینی اشاره کرد که به صورت مستمر به منظور دست یابی به مفاهمه بیشتر در قالب نشستهایی متعدد با حضور رهبران و اندیشمندان سایر ادیان و علماء و فرهیختگان دینی کشورمان برگزار میشود و در این میان، نتایج بسیار خوبی هم حاصل شده است.
ضمناً سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی عضو مؤثر محافل و نهادهای بینالمللی فرهنگی و دینی مانند دبیرخانه کنگره ادیان سنتی و جهانی در قزاقستان است و از این طریق نیز ایفا نقش میکند.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در اوضاع تحریم با فشارهای مضاعفی از نظر تامین منابع مالی رو به رو شده است. لطفا در ارتباط با تأثیر تحریمها بر فعالیتها و برنامههای سازمان بگویید و اینکه در این شرایط برای اداره امور چه تدابیری اندیشیده شده و نیاز مالی نمایندگیهای فرهنگی چگونه تامین شده است؟
همانطور که میدانید در چند سال گذشته به دلیل شدت گرفتن تحریمها، نرخ ارز نیز افزایش بسیار زیادی داشته است. از طرفی چون عمده هزینههای سازمان ارزی است بنابراین تحریمها موجب محدودیتهایی شده است.
اعتبارات سازمان هم اگرچه افزایش داشته اما با احتساب هزینههای جاری این افزایش کفایت نکرده است علاوه بر این، مسائل مربوط به نقل و انتقال ارز و حوالههای ارزی، مشکل در پرداختها و مسدود شدن حسابهای بانکی نمایندگیهای فرهنگی دشواریهای زیادی بوجود آورده و انجام برنامههایی مانند آموزش زبان فارسی، همکاریهای دانشگاهی از نوع تبادل استاد و دانشجو و برگزاری نمایشگاههای فرهنگی و هنری، انتشار نشریات و یا ترجمه و انتشار کتب و آثار فاخر ایرانی را سخت و صعب کرده است.
این سازمان برای مقابله با این شرایط دشوار و کم اثر کردن تحریمها مجموعهای از اقدامات و راهکارها را در دستور کار قرار داده است که از جمله آن میتوان به هم افزایی ظرفیتهای دستگاههای داخل کشور که در عرصه بینالمللی فعال هستند، اشاره کرد.
اولویتبندی برنامههای فرهنگی، بهره گیری بیشتر از ظرفیتهای داخلی کشورهایی که در آن نمایندگیهای فرهنگی فعالیت دارند، استفاده از ظرفیت ایرانیان مقیم در کشورها، استفاده از سازمانهای مردم نهاد و سازمانهای بینالمللی فرهنگی، کاهش اعزامهای کارشناسی و اعزامهای مدیران برغم ضرورت، تلاش فراوان برای مدیریت منابع مالی با تغییر توازن بودجه صف و ستاد در جهت تأمین اعتبارات فرهنگی نمایندگیها و جلوگیری از بروز وقفه در اجرای برنامههای فرهنگی از دیگر اقدامات و راهکارهای سازمان برای کم اثر کردن تحریمها است.
قطعا برای مخاطبین این گفتگو جالب خواهد بود و اساساً میتواند به عنوان یک موضوع مهم مطرح باشد که شیوه و نظام برنامه ریزی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برای معرفی ظرفیتهای علمی، هنری، فرهنگی و تمدنی کشورمان چگونه است. همینطور ارزیابی جنابعالی از عملکرد این سازمان در قیاس با سازمانهای مشابه مانند یونس امره چیست؟
نظام برنامه ریزی در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بستگی به عواملی مانند منابع مالی، سطح مناسبات کشورهای دیگر با کشورمان، اسناد فرهنگی امضا شده و برخی مسائل و عوامل دیگر دارد.
در این ارتباط، سند موافقتنامه فرهنگی به عنوان سند بالا دستی در همکاریهای فرهنگی با کشورهای دیگر اهمیت زیادی دارد و نیز سند برنامه مبادلات و در مرتبه بعدی سایر اسناد امضاء شده که ابعاد فعالیت و مسیر کار را تعیین و مشخص میکند. ظرفیتهای علمی و فرهنگی کشورها میتواند همگرایی بوجود آورد، باور داریم که نخبگان میتوانند بر سیاستهای کشورها در عرصه خارجی تأثیر بگذارند بدیهی است شناخت کامل از جریانها و مختصات فرهنگی، فکری، اجتماعی و حتی اقتصادی کشورها در اینکه یک برنامه جامع و دقیق برای همکاری تهیه شود، بسیار مؤثر است. به طور کلی برنامه سالیانه نمایندگیها از مرحله پیشنهاد تا تصویب و ابلاغ، توسط کارشناسان فنی و تخصصی واحدهای مختلف سازمان مورد بررسی دقیق قرار میگیرد.
در ارتباط با بخش دوم سؤال به جهت اهمیت و جایگاه دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی ترکیه، اعتبارات مالی فراوانی هم برای آن در نظر گرفته میشود چه از ناحیه بودجه دولتی و یا جذب از بخش خصوصی.
در ترکیه فعالیتهای فرهنگی، آموزشی، علمی و دینی شیوه و نظام خاص خودش را دارد مثلا همکاریهای دینی از طریق وابستههای دینی و سازمان دیانت، توریسم و گردشگری از طریق وابستههای فرهنگی و وزارت فرهنگ و توریسم، امور آموزشی و تربیتی از طریق مراکز یونس امره (آموزش زبان) و بنیاد معارف اسلامی، اعطاء بورسهای تحصیلی از طریق مؤسسه بورسهای ترکیه وابسته به ریاست جمهوری(تی کا) و فرصتهای مطالعاتی توسط وزارت علوم ترکیه (یوک)، حمایت از ترجمه آثار ترکی به سایر زبانها در قالب پروژه (تدا) نیز انجام میگیرد.
به طور کلی کار فرهنگی در خارج از کشور شرایط خاص خودش را دارد، موفقیت در این عرصه علاوه بر جذابیتهای فرهنگی به منابع مالی، هماهنگی میان نهادها، میزان حمایت و پشتیبانی از نمایندگیها، ضریب اعتماد میان کشورها و به ذهنیت نخبگان بستگی دارد. در واقع، کشورها بنا به نظام ارزشی و باورهای خود کوشش میکنند به بهترین شیوه ممکن نسبت به ترویج آن اقدام کنند.
رایزن فرهنگی باید به سطوح و زمینههای مختلف مسلط باشد
این امر پذیرفته شده است که نمایندگان فرهنگی به جهت وظیفه مهمی که به عهده میگیرند باید از نطر دانش تجربه و شناخت کافی از نظام بینالملل از سطح بالا و قابل قبولی برخوردار باشند. لطفا در این ارتباط یعنی نحوه انتخاب نمایندگان فرهنگی و ضوابط آن توضیح بفرمایید؟
گفته شد که کار فرهنگی در خارج از کشور مستلزم لحاظ دقایق و ظرائف زیادی است و باید ملاحظات لازم در نظر گرفته شود، این دقایق ایجاب میکند در انتخاب رایزنان فرهنگی نیز نهایت دقت منظور گردد.
نمایندگان فرهنگی باید باهوش، توانمند و با مهارت باشند از جمله اینکه باید فرهنگ، هنر و تمدن ایران و اسلام را دقیق بشناسند، به زبان منطقه اشراف داشته باشند، از ظرفیتهای فرهنگی، هنری، علمی و تمدنی کشورمان آگاهی داشته باشند، مختصات فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشوری را که قرار است به عنوان نماینده اعزام شوند را بشناسد، از توانمندی مدیریتی برخوردار باشد، سوابق شغلی مرتبطی داشته باشد، بتواند با شخصیتها، نهادها و عناصر فرهنگی کشور میزبان تعامل کند از مهارت مذاکره و گفتگو برخوردار باشد، سخنران باشند، توانایی تحلیل داشته باشد.
در بعضی مواقع نیاز میشود که شخص رایزن، به تدریس اشراف داشته باشد، تدریس زبان فارسی تا مباحث دیگر ایرانشناسی و معارف اسلامی. حتی لازم است نماینده فرهنگی حسابداری بداند، البته در حدی که بتواند اسناد مالی را تنظیم و دسته بندی کند. کمیته سنجشی هم در ستاد وجود دارد که این مؤلفهها را در افراد مورد بررسی قرار میدهد.
ملاحظه میفرمایید که نمایندگان فرهنگی نه فقط آشنایی بلکه باید بتوانند به میزان زیادی اموری که در یک ساختار اداری، آموزشی و فرهنگی تعریف میشود را خودشان انجام بدهند. ضمنا الزامی است که رایزنان فرهنگی قبل از عزیمت به محل مأموریت، در دورههای آموزشی شرکت کنند.
با توجه به مضایق مالی و اقتضائات مناطق و کشورهای مختلف طبیعی است که سازمان اولویتهایی را در نظر بگیرد و یا حسب موقعیت اشکال تعاملی و شیوههای خاصی را در دستور کار قرار دهد؛ همچنانکه در چند سال گذشته رویکرد سازمان از گفت محوری به گفتگو محوری تغییر کرده است، لطفا در این ارتباط توضیحاتی را بفرمایید؟
همانطور که اشاره کردید به دلایل مختلف از جمله جایگاه و اهمیت کشورها در یک منطقه و الزامات ناشی از آن خصوصا ًدر جهت استفاده مؤثرتر از منابع در اختیار، سیستم برنامه ریزی سازمان، کشورها را اولویتبندی میکند. به عنوان مثال حوزه همسایگان به جهت تهدیدات و فرصتهای که میتواند برای کشور فراهم کند از اهمیت زیادی برخوردار است.
مسلمان بودن، میزان جمعیت مسلمان کشورها، واقع شدن کشورها در حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی، اشتراکات فرهنگی، تمدنی، زبانی و دینی، سطح مناسبات سیاسی و اقتصادی با کشورمان و ... از جمله مؤلفههایی است که در اولویتبندیها لحاظ میشود.
همانطور که اشاره کردید، تغییر رویکرد از گفت محوری به گفتگو محوری به عنوان یک شیوه تعاملی مؤثر از ابتکارات سازمان در چند سال اخیر بوده، برای این منظور دبیرخانه مرکزی گفتگوی فرهنگی بینالمللی در سازمان تأسیس شده است، مبنا و دلیل تأسیس هم این رأی و نظر بوده که فرهنگ و ارزشهای فرهنگی میتواند عامل انسجام، همدیگر فهمی و تقویت روحیه همکاری و مشارکت میان کشورها باشد.
ظرفیتهای علمی و فرهنگی کشورها میتواند همگرایی بوجود آورد، باور داریم که نخبگان میتوانند بر سیاستهای کشورها در عرصه خارجی تأثیر بگذارند به خصوص در حوزه همسایگان مواقعی که ممکن است برداشت درستی از مقاصد و سیاستهای کشورمان وجود نداشته باشد باورها و میراث مشترک میتواند کارساز باشد. به هرحال این دبیرخانه موفق شد گفتگو با نخبگان فرهنگی و علمی کشورهای عربی، منطقه شبه قاره و آسیای مرکزی و قفقاز را با همکاری بعضی از دانشگاههای کشورمان سامان دهد.
به طور قطع، اولین خاصیت گفتگو این است که طرفین را به هم نزدیک میکند و اگر اختلاف یا سوء تفاهمی باشد، منجر به فهم دقیق تر از یکدیگر میشود. همچنین، موجب میشود طرفین برای آن راه حلی جستجو کنند، چراکه گفتگو درک متقابل بوجود میآورد و میتواند مشارکت ایجاد کند و مهمتر اینکه اعتمادساز است. به همین منظور، ما به گفتگو نیاز داریم برای روشن شدن واقعیتها و حقایق برای مقابله با تبلیغات منفی و ایران هراسی که دشمنان بوجود میآورند.
از حدود دو سال گذشته بیماری همه گیر کرونا جامعه بشری را با خطرفزاینده ای روبه رو کرده و باعث مشکلات اقتصادی، معضلات فرهنگی و اجتماعی فراوانی شده است. با توجه به اپیدمی کرونا، اوضاع سازمان و برنامههای آن در خارج از کشور چگونه پیش رفته است؟
توجه داشته باشیم که کار فرهنگی کار جمعی است و در انزوا و یا کنج یک اتاق انجام نمیشود به این معنا که اهداف فرهنگی از طریق نشست، همایش، تبادل هیاتهای علمی، هنری و فرهنگی، برگزاری نمایشگاه و هفتههای فیلم محقق میشود.
اکنون وضعیتی ایجاد شده که نمیتوان جمعیتی را یک جا کنارهم نشاند؛ کرونا فقط مسئله ما نیست همه جهان را درگیر خود کرده لذا باید تدبیر و برنامه ریزی کرد. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی مانند سازمانهای مشابه خود در سراسر جهان به فضای مجازی و استفاده از آن روی آورده است.فضای مجازی قابلیتهای منحصری دارد، گستره وسیع، ارزان، سریع و قابل دسترس و پیگیری است یعنی میتوان از بازخورد و نتایج کار خیلی زود مطلع شد.
اتفاق خوب این بود که در حوزه ستادی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، زیر ساختهای لازم از جمله آموزش فعالیت در فضای مجازی خیلی سریع مهیا شد. خوشبختانه از چند سال قبل اداره کل همکاریهای رسانهای و فضای مجازی در سازمان تأسیس شده بود لذا با تدابیری که در این اداره کل اتخاذ شد نمایندگیهای فرهنگی در کمترین زمان ممکن بخش عمدهای از برنامه های خود را به این سمت هدایت و اجراء کردند. خیلی سریع آموزش و توانمندسازی کارشناسان در سازمان و در نمایندگیهای فرهنگی انجام شد.
ذائقه شناسی مخاطبان، شناسائی شبکههای اجتماعی پرمخاطب در کشورهای دیگر، ایجاد و مدیریت صفحات الگو با موضوع فرهنگی، هنری، هدایت و پشتیبانی از صفحات نمایندگیهای فرهنگی در شبکههای مجازی، برگزاری نمایشگاههای فرهنگی، هنری، مذهبی، برگزاری مراسم ماه مبارک رمضان و محرم الحرام، برگزاری نشست به صورت وبینار، برگزاری دورههای آموزش زبان فارسی در فضای مجازی با حمایت واحدهای تخصصی سازمان صورت گرفت.
خوشبختانه فعالیت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به ویژه رایزنان فرهنگی در خارج از کشور متوقف نشد و اتفاقاً در شرایط تحریمی، فضای مجازی و سوق دادن فعالیتها به این سمت بسیار کارساز و مفید بوده است.
امور زنان و خانواده سازمان به اداره ارتباطات فرهنگی بینالمللی زنان تبدیل شد
استحضار دارید که ستاد سازمان و ساختارهای آن در انجام ماموریتهای محوله، رکن محسوب میشود و اهمیت زیادی دارد. لطفا از اقداماتی که در این بخش صورت گرفته بفرمایید ؟
بدون شک مهمترین اقدام سازمان در چند سال گذشته، تغییر اساسنامه و تنفیذ آن توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی بوده است. اقدام بعدی تصویب تشکیلات جدید سازمان در سازمان مدیریت و برنامه ریزی بوده که بنده به برخی از ویژگیها و مزایتهای ساختار و تشکیلات جدید اشاره میکنم.
برای اولین بار مصوبات شورای عالی سازمان بعنوان یک شورای قانون گذار برای سازمان اداری و استخدامی کشور معرفی و تبیین شد و با استفاده از ظرفیت اساسنامه نمودار سازمان مصوب شورای عالی مورد پذیرش سازمان اداری و استخدامی کشور قرار گرفت.
همچنین به جهت اهمیت موضوع انعقاد اسناد همکاری در گسترش روابط فرهنگی بین المللی جمهوری اسلامی ایران ساختار این بخش به اداره کل ارتقا پیدا کرد. به خاطر اهمیت فضای مجازی، ساختاری که وظیفه هدایت، حمایت و نظارت دقیق بر اجرای کار را به عهده داشته باشد تحت عنوان اداره کل همکاریهای رسانهای و فضای مجازی در تشکیلات و چارت جدید سازمان ایجاد شد که با شیوع کرونا این اداره کل بسیار مؤثر واقع شد همینطور امور زنان و خانواده سازمان که در گذشته فاقد ساختار رسمی بود در نمودار جدید سازمان تحت عنوان اداره ارتباطات فرهنگی بینالمللی زنان به تصویب رسید.
ناگفته نماند این نمودار بعد از 22 سال توسط ریاست سازمان و معاون سازمان استخدامی و نوسازی اداری امضاء شد؛ همینطور چابک سازی سازمان بسیار مورد توجه بوده، مکانیزه نمودن فرایندها و توسعه سامانههای نرم افزاری و حاکم نمودن سیستم مدیریت مشارکتی از دیگر اقداماتی است که در حوزه ستاد سازمان انجام شده است.
در سازمانی مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، موضوع نیروی انسانی متخصص و مجرب که آشنا به نظام بینالملل باشد، روندها و تحولات مناطق مختلف را بشناسد و در عین حال از ظرفیتهای فرهنگی، علمی و دینی کشور آگاهی داشته باشد، اهمیت فراوان دارد. لطفا در زمینه وضعیت نیروی انسانی سازمان توضیحاتی بفرمایید؟
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در بدو امر از منفک شدن بخش بینالملل بعضی دستگاهها مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی بوجود آمد و نیروی انسانی بخشهای ذکر شده نیز به سازمان منتقل شدند. از طرفی چون فضای بینالمللی رقابتی است و سازمان ناچار است در این عرصه فعالیت کند و باید توان لازم را داشته باشد، بنابراین از ابتداء توانمندسازی پرسنل از طریق آموزشهای ضمن خدمت در دستور کار قرار گرفت.
این روند در سالهای اخیر با جدیت بیشتری دنبال شده است و سازمان مورد مورد تشویق قرار گرفت. همچنین در راستای چابک سازی سازمان و با توجه به برنامه های دولت برای کاهش نیروهای انسانی دستگاههای دولتی، کاهش نیرو در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و بازگرداندن نیروهای مأمور از سایر دستگاهها به دستگاه مبدأ پیگیری شد، تلاش شد با اعطای مشوقها و تسهیلات قانونی در بازخریدی نیروهای کمتوان تسریع شود، به علاوه کارمندان محلی و بومی نمایندگیها نیز ساماندهی شدند سعی شد نیروهای توانمند و چندمنظوره (توانایی انجام چند کار را داشته باشند) در نمایندگیهای فرهنگی حفظ شوند.
از جمله اقدامات دیگری که لازم است به آن اشاره کنم؛ گردش دانش سازمانی از طریق تأسیس سامانههای تخصصی مانند پایگاه مدیریت دانش،سامانه رصد و پایش و الزام نمایندگان فرهنگی که ماموریت آنها خاتمه می یابد به نگارش رساله پایان مأموریت و انتقال تجارب ونیز تشکیل شورای مشورتی و اتاق فکر با حضور نیروهای باتجربه.
قبلاً عرض شد که در سالهای اخیر به تخصصی سازی سازمان توجه زیادی شده است در این زمینه در سال گذشته مجوز جذب 46 نفر با تحصیلات مرتبط و با مدرک کارشناسی ارشد و دکتری که حداقل به یکی از زبانهای خارجی پرکاربرد مسلط باشند اخذ شده لازم به ذکر است در ادامه این روند سازمان طی روزهای اخیر مجوز بکارگیری 22 نفر دیگر را نیز اخذ کرده است.
در موضوع انتخاب مدیر برای بخشهای مختلف چه در ستاد یا صف به صورت صدرصد در تمام سطوح مدیریتی اعم از معاونان، مدیران کل و سایر مدیران از نیروهای داخل مجموعه سازمان استفاده شده و خصوصاً به نیروهای جوان اعتماد والتفات زیادی شده است. نیروهای جوان، خوش فکر و دارای ابتکار هم در پستهای مدیریتی داخل سازمان و هم در خارج از کشور به عنوان رایزن یا وابسته فرهنگی به کار گرفته شدهاند.
با آذربایجان رابطه دیرینه فرهنگی و تمدنی داریم
جناب آقای فارسی به عنوان سخن پایانی، جنابعالی پیش از این به عنوان رایزن فرهنگی کشورمان در جمهوری آذربایجان حضور داشتید، لطفا در خصوص اشتراکات بین دو کشور و برنامههایی که در آن مقطع انجام شد، بگویید؟
از نگاه کشورمان، جمهوری آذربایجان فقط کشور همسایه نیست؛ بلکه وجود ریشههای عمیق فرهنگی و تاریخی بین دو کشور، زمینهها و شرایط مساعدی را برای توسعه و تعمیق روابط فرهنگی بین دو ملت و دولت فراهم ساخته است.وجود اشتراکات فراوان فرهنگی، تاریخی و مذهبی بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان روابط دو کشور را از سایر کشورها متمایز کرده و از طرفی معتقدم که استفاده از این ظرفیت عظیم میتواند عاملی برای ایجاد صلح پایدار و توسعه و امنیت منطقه باشد.
فعالان عرصه دیپلماسی بر این باورند که روابط حسنه میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان میتواند به ثبات و تعادل در منطقه یاری رساند.همچنین، لازم است شاخصههای مشترک در راستای ایجاد محبت و مودت دو کشور به کار گرفته شود و از مفاخر فرهنگی، تاریخی و میراث مشترک به عنوان پلهای دوستی استفاده شود.
از جمله همکاریهای فرهنگی موفق کشورمان و جمهوری آذربایجان، موضوع همکاری در ثبت نوروز بود که با هماهنگی و همکاری کشورهای حوزه تمدنی نوروز رقم خورد و در یونسکو به عنوان میراث ناملموس و مشترک ثبت شد. کمانچه نیز از دیگر اشتراکات فرهنگی بین دو کشور است که مقرر شده مشترکاً به نام ایران و جمهوری آذربایجان ثبت شود.
همینطور، فرهنگ، تمدن و تاریخ مشترک دو کشور باعث شده تا علماء، اندیشمندان، بزرگان زبان و ادب فارسی در همسایگی یکدیگر با آرامش زندگی کنند، اشعار شهریار، نظامی، خاقانی در سینه و دل تکتک آذریها جاری و ساری است و این بزرگان نقش بسزایی در دوستی میان دو ملت ایفا میکنند ناگفته نماند با توجه به همجواری دو کشور، سطح تعاملات و فعالیت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی در آذربایجان با سایر رایزنیهای فرهنگی کشورمان متفاوت است.
نمایندگی فرهنگی کشورمان در جمهوری آذربایجان اقدامات گستردهای را در زمینه برگزاری و یا مشارکت در برپایی نمایشگاهها و جشنوارههای فرهنگی و هنری، تحقیقات میدانی در خصوص فرهنگ جمهوری آذربایجان، امضاء سند همکاری فرهنگی با حضور روسای جمهور دوکشور توسط ریاست محترم سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به انجام رسانده است.
همچنین دیدارهای ریاست سازمان با آقای الهام علیف، رئیس جمهور آذربایجان، معاون اول و رئیس مجلس و سایر مقامات این کشور، برگزاری هفتههای فرهنگی با حضور وزرای فرهنگ دو کشور، برگزاری شبهای شعر، چاپ و نشر و یا حمایت از ترجمه و انتشار آثار فاخرادبی، فرهنگی و تاریخی و مجلات و نشریات ادواری با مشارکت مراکز علمی، برگزاری دورههای آموزشی زبان فارسی، قرآن کریم، معارف اسلامی، کامپیوتر و برگزاری اردوهای آموزشی از دیگر برنامههایی بوده که اجراء شده و نتایج فراوانی نیز به همراه داشته است.
در خاتمه باید عرض کنم روابط فرهنگی ایران و آذربایجان پرسابقه و دیرپاست و ریشه در تاریخ، زبان، دین، فرهنگ و آداب و رسوم مشترک دو ملت دارد.
گفتوگو : مهسا صبوری
انتهای پیام/ص
نظر خود را بنویسید.