قلعه «لمبسر» کجاست؟
کارشناس بنیاد ایرانشناسی در قزوین گفت: این قلعه در بخش رودبار شهرستان در شمال شرقی شهر رازمیان قرار دارد و یکی از مهمترین قلعههای اسماعیلیه در عصر سلجوقی است. این قلعه بهدلیل موقعیت خاص خود در دوره تسلط اسماعیلیه اهمیت و شهرت بسیار پیدا کرد و پس از قلعه الموت مهمترین قلعه آن دوره به شمار میرفت.
به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، راضیه رحمانی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: نام قلعه لمبسر بهصورت «لمسر» به فتح لام و میم مشدد و سین و همچنین «لمبسر» به فتح لام و سین ضبط شده است. نام مزبور از ۲ جزء اصلی «لم+سر» ترکیب یافته است که با توجه به معنی هر یک از ۲ جزء مزبور و مقایسه آن با برخی واژههای منطقه البرز و نام برخی از روستاهای ناحیه، معنی کلمه «لمسر» یا لمبسر عبارتست از قلعه و بلندی صاف و هموار؛ این مفهوم با وضع کلی محل قلعه تطبیق دارد.
وی ادامه داد: این قلعه در بخش رودبار شهرستان در شمال شرقی شهر رازمیان قرار دارد و یکی از مهمترین قلعههای اسماعیلیه در عصر سلجوقی است. در مورد سال ساخت این بنا در هیچ یک از متون تاریخی ذکری به میان نیامده است. این قلعه بهدلیل موقعیت خاص خود در دوره تسلط اسماعیلیه اهمیت و شهرت بسیار پیدا کرد و پس از قلعه الموت مهمترین قلعه آن دوره به شمار میرفت.
این کارشناس بنیاد ایرانشناسی خاطرنشان کرد: قلعه لمبسر بالای کوه وسیع و مسطحی قرار دارد و بهدلیل وجود رودهای اطراف در دامنه غربی، شرقی و جنوبی از سایر رشته کوههای اطراف جدا مانده است. این قلعه ابعادی در حدود ۴۸۰ متر در جهت شمالی جنوبی و ۱۹۰ متر در جهت شرقی غربی دارد. در قسمتی از سمت شرقی آن دیواری عظیم به ارتفاع ۱۰ متر وجود دارد و هم اکنون بخشهایی از باروی آن باقی مانده است. آب قلعه از نینه رود که در فاصله ۲ فرسنگی آن قرار دارد تأمین و توسط آبراههای که در دل سنگ حفر شده بود در چندین آبانبار ذخیره میشد.
وی تشریح کرد: از دور لمبسر بسیار شبیه قلعههای سنتی نورمانها است. جوینی میگوید که در لمبسر پیش از آنکه حسن صباح الموت را متصرف شود قلعهای وجود داشته است و کوتوال یا خداوندگار قلعه از پیوستن به دعوت اسماعیلی ابا میکرد، در نتیجه گروه کوچکی از سپاهیان به سرکردگی کیابزرگ امید به تصرف قلعه فرستاده شدند. بزرگ امید مدت بیست سال در آنجا بود تا حسن صباح در بستر بیماری افتاد و او را به خواست و به جانشینی خود نامزد کرد.
رحمانی اشاره کرد: پس از افتادن میموندژ و الموت در سال ۶۵۴ هجری قمری به دست مغولان، لمبسر یک سال دیگر در برابر آنها مقاومت کرد. هولاکو مدتی در روستای منصور باغ توقف کرد و امیدوار بود که ساکنان قلعه را شاید بتوان با مذاکره ترغیب کرد که چون مار از سوراخهایشان بیرون آیند. اما انتظار بیهوده بود و این تنها بعد از آنکه وبا در میان آنان افتاد و بسیاری از مدافعان قلعه را تباه ساخت، از در تسلیم درآمدند.
وی گفت: اهمیت عمده قلعه لمبسر در استراتژی نظامی اسماعیلی آن بود که به گفته ایوانف سپری برای پشت سر باشد که قلعههای اصلی اسماعیلی در آنجا قرار داشتند. ممکن است پایگاهی برای قوای ذخیره هم بوده باشد. اندازه قلعه و پیچیدگی شبکه آب آن نشان میدهد که پادگان بزرگتری در آنجا مستقر بوده است.
این کارشناس بنیاد ایرانشناسی مطرح کرد: مقاصد و منظورهای استراتژیکی که لمبسر برای آنها ساخته شده بود، نیازی به استقرار قوای زیادی نداشت، بنابراین معقول است اگر تصور کنیم که قلعه وظیفه دیگری هم داشته است، مانند تعلیم و آموزش فدائیان اسماعیلی، هرچند هیچ مدرکی برای این امر در دست نیست. اما به دشواری میتوان باور داشت که لمبسر چیزی بیش از یک جای دنج و آرام در دوره حکومت اسماعیلی نبوده است. سه دژ کوچکتر راههای شرقی رسیدن به لمبسر را محافظت میکردند تا قلعه را از حمله مصون دارند.
انتهای پیام/
نظر خود را بنویسید.