مراكز اصلي رواج زبانهاي تركي شبه جزيرة بالكان ، تركيه ، ايران ، قفقاز ، جمهوريهاي آسياي مركزي ، شمال غربي چين و منطقة سيبري است . برخي از زبانشناسان زبانهاي تركي را همراه با زبانهاي مغولي و تونگوزي 3 شاخه از خانوادة زبانهاي آلتايي به شمار ميآورند و بر اين اساس تركي را آلتايي غربي ، و مغولي و تونگوزي را آلتايي شرقي مينامند. عدهاي نيز پا را فراتر نهاده ، زبانهاي كرهاي و ژاپني ، و گاه حتي زبانهاي خانوادة اورالي (مانند فنلادي و مجاري) را خويشاوندان خانوادة فرضي آلتايي معرفي ميكنند. با وجود اين ، هرچند از لحاظ ردهشناسي شباهتهاي ساختاري بسياري ميان اين زبانها وجود دارد ، نميتوان آنها را همخانواده دانست . حتي وجود واژههاي مشترك ميان زبانهاي تركي ، مغولي و تونگوزي هم به دليل تماس دراز مدت ميان سخنگويان اين زبانها بوده است و دليلي بر اصل مشترك آنها نيست.
كهنترين آثار بازماندة تركي كتيبههاي ارخن1 و دستنوشتههاي اويغوري كهن است كه به اوايل سدة 2ق/8م تعلق دارد.
مهمترين ويژگيهاي مشترك زبانهاي تركي اينهاست : 1. ساختار پيوندي ، 2. هماهنگي مصوتها (همگونسازي مصوت موجود در پسوند با مصوت موجود در مادة كلمه) ، 3. استفاده نكردن از حرف تعريف ، 4. نبود جنس دستوري ، 5. كاربرد صفت پيش از موصوف و نبود مطابقت ميان آن دو ، 6. اولويت استفاده از حروف اضافة پسايند ، 7. كاربرد بندهاي موصولي پيش از هستة اسمي ، 8. منفي كردن فعل به كمك ميانوند نفي كه غالباً بيتكيه است ، 9. قرار گرفتن فعل در پايان جمله.
تنوع گويشها و لهجههاي تركي به اندازهاي است كه تعيين شمار دقيق آنها تقريباً ناممكن است و نميتوان به آساني آنها را طبقهبندي كرد. با وجود اين، تاكنون تقسيمبنديهاي متفاوتي از زبانهاي تركي ارائه شده كه مهمترين آنها تقسيمبندي تركشناس روس باسكاكوف است ، بدين شرح : الف ـ هوني غربي ، شامل اينها : 1. بلغاري ، چوواش ، 2. اوغوز ، 3. قبچاق ، 4. قارلق ؛ ب ـ هوني شرقي ، شامل اينها : 1. گروه اويغور ، 2. گروه قرقيز ـ قبچاق.
زبانهاي تركي رايج در ايران عبارتند از : تركي آذري يا آذربايجاني ، تركي افشاري ، تركي خراساني ، تركمني و خلجي كه هر يك گونههاي خاص خود را دارد . از اين ميان ، تركي آذري ، تركي افشاري ، تركي خراساني و تركمني به همراه تركي آناتوليايي 5 عضو اصلي شاخة اوغوز (تركي جنوب غربي) را تشكيل ميدهند. زبان خلجي را سابقاً گويشي از تركي آذري ميپنداشتند ، اما اين نظريه اكنون پذيرفتني نيست.
تركي آذري : پيش از گسترش زبان تركي در آذربايجان ، زبان آذري ـ كه از زبانهاي ايراني غربي بود ـ در آن منطقه رواج داشت . پس از روي كار آمدن سلجوقيان ترك زبان ، انبوهي از ترك زبانان به سوي غرب سرازير شدند و در ايران ، عراق ، سوريه و آسياي صغير سكني گزيدند . به دنبال آن در زمان حكومت ايلخانان ، تيموريان ، تركمانان قراقويونلو و به خصوص در زمان حكومت تركمانان آققويونلو ـ كه مركز حكومتشان آذربايجان بود ـ تركي گسترشي بيش از پيش يافت و سرانجام در اواخر سدة 11ق/17م جاي زبان آذري را در اكثر مناطق گرفت ، تا بدانجا كه حتي صفويان ايراني تبار نيز ترك زبان شدند.
هماكنون تركي آذري يا آذربايجاني رايجترين زبان تركي در ايران است و گونههاي آن را در اكثر استانهاي ايران ، به خصوص در استانهاي آذربايجان شرقي ، آذربايجان غربي ، اردبيل و زنجان ، ميتوان يافت.. اين زبان در خارج از مرزهاي ايران در جمهوري آذربايجان ، ارمنستان ، گرجستان ، عراق ، تركيه ، سوريه و حتي افغانستان نيز پاسخگوياني دارد.
گويشهاي تركي آذري اينهاست : 1. گروه شرقي : دربند ، كوبا (قوبه) ، شماخي ، باكو ، سلياني و لنكران 2. گروه غربي : قزاق (با قزاقي رايج در قزاقستان متفاوت است) ، گويش طايفة آيروم و گويش حاشية رود بورچالا ؛ 3. گروه شمالي : زاكاتالي ، نوخا و كوتكاشن ؛ 4. گروه جنوبي : ايروان ، نخجوان و اردوباد ؛ 5. گروه مركزي : گنجه و شوشا ؛ 6. گويشهاي شمال عراق ؛ 7. گويشهاي شمال غرب ايران : تبريز ، اروميه و … تا حوالي قزوين در شرق ؛ 8. گويش جنوب شرق درياي خزر (گلوگاه) . اين گويشها را نيز ميتوان بدين مجموعه افزود : 1. آناتوليايي شرقي ، 2. قشقايي ، 3. اينالو ، 4. سنقري ، 5. گويشهاي جنوب قم ، 6. افشاري كابل.
از تفاوتهاي مهم ميان گويشهاي تركي آذري جمهوري آذربايجان و نواحي اطراف آن با گويشهاي تركي آذري رايج در ايران ، منشأ واژههاي دخيل آنهاست . در جمهوري آذربايجان اكثر واژههاي دخيل ، روسي يا لاتيني است ، اما در ايران اكثر واژههاي دخيل اصل فارسي يا عربي دارد.
خط عربي از ديرباز با پارهاي تغييرات براي نگارش تركي آذري مورد استفاده قرار ميگرفت و هنوز هم در ميان ترك زبانان ايران و كشورهاي عربي رايج است ؛ اما در جمهوري آذربايجان از 1925م/1304 ش خطي مأخوذ از لاتيني رواج يافت كه 3 گونة متفاوت داشت . پس از آن از 1939م/1318 ش خطي مأخوذ از خط سيريلي جاي خط لاتيني را گرفت كه تا 1958 م/1377 ش 5 گونة متفاوت از آن به كار برده ميشد.
2.تركي افشاري : افشارها طايفهاي از اوغوزها هستند كه در ايران ، تركيه و افغانستان پراكندهاند . مراكز اصلي آنان استانهاي فارس ، كرمان و خراسان است ، اما تيرههايي از آنان را در استانهاي آذربايجان ، زنجان ، قزوين ، كرمانشاه ، كهگيلويه و بويراحمد و همدان ميتوان يافت .
تركي افشاري گويشهاي متعددي دارد و گونهاي از آن در كابل نيز رايج است . منطقة وسيع ميان قزوين و خلجستان محل گذر از تركي آذري به تركي افشاري و گاه محل اختلاط آن دو است ، اما در جنوب جادة همدان ـ قم ، غلبه با گويشهاي افشاري است كه شامل گويش ايل قشقايي و ايل اينالو در استان فارس نيز ميشود. گويش شاخهاي از ايل قشقايي به نام قليچ متفاوت با ديگران است.
تركي خراساني : تركي خراساني ـ كه گاه قوچاني نيز خوانده ميشود ـ در استان خراسان ، و به خصوص در اسفراين ، بجنورد ، درگز ، سبزوار ، شيروان ، قوچان ، كلات نادري و نيشابور رايج است . اين زبان سخنگوياني نيز در جمهوري تركمنستان و شمال غربي افغانستان دارد.. برخي از ويژگيهاي تركمني و ازبكي (از شاخة قارلق) را در تركي خراساني ميتوان مشاهده كرد.
4. تركمني : مركز اصلي اين زبان جمهوري تركمنستان است ، اما سخنگويان آن را در جمهوريهاي ازبكستان ، تاجيكستان ، قزاقستان ، و نيز ايران ، افغانستان ، پاكستان و تركيه ميتوان يافت.
تركمنهاي ايران از 4 طايفة تكه ، گوگلان ، نخورلي و يموت هستند و اكثر آنان در شمال استانهاي مازندران ، گلستان و خراسان ، به خصوص در شهرهاي گنبد قابوس ، بندر تركمن و درگز سكني دارند . به علاوه ، ايل قراپاپاق (بزچلو) در غرب درياچة اورميه و نيز برخي از اقوام غير تركمن ، مانند تركان حاجيلر (افشار ، همان ، 2/1059) ، به گويشي از تركمني سخن ميگويند .
تركمنهاي ايران هنوز براي نگارش زبان خويش از خط عربي استفاده ميكنند ، اما تركمنهاي آسياي مركزي از 1929 م/1308 ش گونهاي از خط لاتيني را مورد استفاده قرار دادند كه پس از 3 بار تغيير ، سرانجام در 1940م/1319 ش جاي خود را به خط سيريلي داد.
5. خلجي : خلجها احتمالاً هم نژادان شاهان خلجي هند و غلزاييهاي قندهار (افغانستان) هستند. زبان خلجي را ـ كه در استان مركزي و به خصوص در اطراف ساوه رواج دارد ـ عضوي از شاخة تركي مركزي و هم خانواده با اويغوري و قرقيزي ، يا عضوي از شاخة شمال شرقي زبانهاي تركي و هم خانواده با زبانهايي چون آلتاي ، خاكاس و ياكوت (در سيبري) و تووايي (در سيبري و مغولستان) ميدانند. اين زبان بسيار تحتتأثير زبان فارسي بوده است ، تا بدانجا كه حدود 80% واژههاي آن اصل فارسي دارد . از آنجا كه اين زبان صورت كهن واژههاي اصيل تركي و نيز تلفظ كهن واژههاي دخيل ايراني را به نمايش ميگذارد ، بررسي آن براي تركشناسي و نيز زبانشناسي ايراني حائز اهميت فراوان است . به علاوه ، بسياري از واژههاي گويشهاي مركزي ايران ، مثلاً آشتياني را ميتوان در اين زبان يافت. |