• 1404/02/03 - 14:41
  • 138
  • زمان مطالعه : 6 دقیقه

مسیر سال؛ «زمان تبدیل فرهنگ به موتور محرک اقتصاد رسیده است»

در سال‌های اخیر نقش دیپلماسی فرهنگی به عنوان ابزاری استراتژیک در تحقق اهداف اقتصادی و رونق تولید داخلی پررنگ‌تر شده است، موضوعی که رایزن فرهنگی ایران در اندونزی با تاکید بر ظرفیت‌های ویژه فرهنگ در زمینه خلق ثروت و جذب سرمایه، آن را فرصتی بی‌بدیل برای ایران، به ویژه در کشورهای مسلمان جنوب شرق آسیا می‌داند.

محمدرضا ابراهیمی‌کیاپی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اندونزی با تأکید به برخی تحولات دیپلماسی فرهنگی گفت: در دهه‌‌های اخیردیپلماسی فرهنگی از یک ابزار صرفاً هویتی و نمادین به ابزاری استراتژیک برای تحقق اهداف اقتصادی، امنیتی و تمدنی دولت‌‌ها بدل شده است. در این چارچوب «فرهنگ» نه تنها نقش میانجی میان ملت‌ها را ایفا می‌کند، بلکه به منبعی برای خلق ثروت، جذب سرمایه و رونق ‌بخشی به تولید داخلی نیز تبدیل شده است.

این متولی فرهنگی ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران به ‌ویژه در کشورهای مسلمان ‌نشین جنوب‌شرق آسیا نظیر اندونزی، با پشتوانه تمدنی غنی و میراث فرهنگی ارزشمند، فرصت کم‌ نظیری برای بهره‌گیری از دیپلماسی فرهنگی در راستای تحقق شعار سال و حمایت از تولید ملی دارد. در ادامه نگاهی مختصر بر کارکردهای دیپلماسی فرهنگی در مسیر «سرمایه‌گذاری برای تولید» با تمرکز برتجربه ایران در اندونزی و  بررسی راهبردها، چالش‌‌ها و فرصت‌‌های موجود در این حوزه خواهم داشت.

ضرورت بازتعریف دوباره فرهنگ

ابراهیمی‌کیاپی درباره این که رویکرد دستگاه دیپلماسی فرهنگی در مورد سرمایه برای تولید باید چگونه باشد گفت: نخستین گام در طراحی رویکرد مؤثر فرهنگی، بازتعریف «فرهنگ» به‌عنوان یک «سرمایه ملی نرم» است. در این رویکرد فرهنگ به مثابه ظرفیت اقتصادی دیده می‌شود، نه فقط ابزار هویتی. از سوی دیگر دیپلماسی فرهنگی با رویکرد فرصت‌ محور عمل می‌کند، نه صرفاً مأموریت‌ محور. رایزنی فرهنگی ایران نیز به‌ جای تمرکز بر فعالیت‌های هنری صرف، نقش واسطه‌ای بین تولیدکنندگان فرهنگی داخلی و سرمایه‌گذاران خارجی را ایفا می‌کند.

رایزن فرهنگی ایران در اندونزی با اشاره به برخی تجربیاتی که از طریق فعالیت‌های رایزنی فرهنگی ایران در اندونزی کسب شده است افزود: در اندونزی تجربه رویداد های فرهنگی درجاکارتا، باندونگ و ماکاسار نشان داد که مخاطبان محلی نه تنها با هنر ایرانی ارتباط برقرارمی‌کنند، بلکه تمایل دارند به ‌عنوان سرمایه‌گذار، خریدار یا شریک تجاری در زنجیره ارزش صنایع فرهنگی ایرانی وارد شوند. به‌عنوان نمونه برگزاری هفته فیلم در اندونزی در پایان سال ۱۴۰۳ به همکاری‌ها و قراردادهای مشترک میان شرکت سوره و شرکت‌‌های اندونزیایی منجر شد.

ابراهیمی‌کیاپی، در پاسخ به این که چگونه می‌توان فعالیت‌های فرهنگی خارج از کشور را در مسیر رونق سرمایه‌گذاری برای تولید قرار داد نیز گفت: فعالیت‌‌های فرهنگی زمانی به تولید داخلی گره می‌خورند که طراحی فعالیت‌‌ها بر اساس مدل زنجیره ارزش فرهنگی صورت گیرد،  هم‌ افزایی میان بخش فرهنگی و اقتصادی سفارتخانه‌ها تحقق یابد و از سویی رویدادها دارای پیوست اقتصادی و مخاطب‌شناسی دقیق باشند.

او با ذکر نمونه‌ای در این رابطه افزود: مثال قابل‌توجه آن نمایشگاه صنایع دستی و فیلم ایرانی در دانشگاه‌های اندونزی است که طی آن مذاکراتی برای تولید مشترک مستند، تبادل هنرمندان، و فروش فرش دستباف ایرانی به مؤسسات فرهنگی اندونزیایی انجام شد. که در طی آن مستندی از اشتراکات فرهنگی دو کشور در زمینه‌های مختلف تهیه و در شبکه ملی اندونزی TVRI پخش شد.

نقش همکاری‌های مشترک در بهبود تصویر ایران

رایزن فرهنگی ایران در اندونزی گفت: همکاری‌های فرهنگی با مؤسسات رسانه‌ای نظیر TVRI و OneTV  و RRI برای معرفی موسیقی نواحی ایران، نه تنها تصویر فرهنگی ایران را ارتقا بخشید بلکه زمینه همکاری‌ های رسانه‌ای و سرمایه‌گذاری در تولید محتوای مشترک را فراهم ساخت.

ابراهیمی‌کیاپی، با اشاره به چالش اصلی فعالیت‌ های فرهنگی بین‌المللی در رونق بخشیدن به سرمایه‌گذاری در داخل کشور گفت: مهم‌ترین چالش‌ها عبارت‌اند از «عدم طراحی پیوست اقتصادی برای برنامه‌های فرهنگی»، «ضعف در شناخت بازار و سلیقه مصرف فرهنگی مخاطب»، «موازی‌کاری نهادی و نبود راهبرد واحد» و «نبود زیرساخت قانونی و حمایتی برای جذب سرمایه‌گذار در حوزه فرهنگ».

او ادامه داد: در اندونزی مشاهده شده است که برخی برنامه‌ها با محتوای عالی اما بدون برنامه‌ ریزی برای استمرار همکاری اقتصادی، به ‌سرعت به فراموشی سپرده شده‌اند. به ‌عنوان نمونه برگزاری کارگاه خوشنویسی بدون راه‌اندازی فروشگاه آنلاین یا بستری برای سفارش آثار هنری ایرانی در اندونزی، منجر به از دست رفتن فرصت جذب علاقه‌مندان به خرید شد.

این متولی فرهنگی در پاسخ به این که دیپلماسی فرهنگی تنها می‌تواند بر صادرات محصولات فرهنگی متمرکز باشد یا قادر به نقش‌آفرینی در حوزه‌های دیگری نیز هست گفت:  دیپلماسی فرهنگی در رویکرد نوین خود، مجموعه‌ای از فرصت‌ های اقتصادی را در بر دارد که فراتر از صادرات محصولات فیزیکی است، از جمله می‌توان به «توسعه توریسم فرهنگی» اشاره کرد.  ایران با بهره‌گیری از ظرفیت گردشگری فرهنگی می‌تواند از طریق تبلیغ اماکن تاریخی و مذهبی (مانند مشهد، شیراز، یزد، قم، اصفهان)، مخاطبان فرهنگی اندونزیایی را جذب کند. تجربه برخی سفرهای گروهی فرهنگی از اندونزی به ایران ثابت کرده است که ترکیب محتوای فرهنگی و پکیج گردشگری می‌تواند موجب جذب سرمایه قابل توجه شود.

راهکارهای برای سیاست‌گذاری فرهنگی

او افزود: «ایجاد مراکز آموزش فرهنگ و هنر ایرانی» مورد دیگری است که دراین رابطه می‌توان به آن اشاره کرد؛ برگزاری کارگاه‌ های آموزش تذهیب، سفال،خطاطی، فیلم نامه نویسی دراندونزی با حمایت مالی ازسوی نهادهای بومی، نمونه‌ای ازسرمایه‌گذاری مشترک فرهنگی است که بدون نیاز به صادرات فیزیکی، ارزآوری به همراه دارد. در نمونه‌ای اخیر اقتباسی برخی از فیلم ها دراندونزی به فروش رسید که با ارزآوری همراه بود.

ابراهیمی‌کیاپی گفت: در بحث «سرمایه‌گذاری درتولید مشترک فرهنگی»، ساخت انیمیشن، مستند، یا پادکست مشترک با همکاری نهادهای اندونزیایی و ایرانی از نمونه‌ های قابل اجراست که ضمن صادرات روایت ایرانی، اشتغال ‌زایی برای هنرمندان داخلی نیز دارد. نکته مهم دیگر آن که دیپلماسی فرهنگی اگر با نگاه تحول‌خواهانه و بین ‌رشته‌ای طراحی شود، می‌تواند یکی از مؤثرترین بازوهای اقتصادی دولت در دوران تحریم و محدودیت‌‌های اقتصادی باشد. ایران در کشورهایی مانند اندونزی که دارای بستر فرهنگی و مذهبی مشترک، بازار گسترده و نخبگان علاقه‌مند هستند، فرصت دارد با اصلاح ساختارهای اجرایی و محتوایی، دیپلماسی فرهنگی را به خدمت اقتصاد ملی درآورد.

این رایزن فرهنگی در ادامه برخی پیشنهادهایی که در عرصه سیاست‌گذاری می‌توان به کار بست را برشمرده و گفت: «طراحی برنامه جامع «دیپلماسی فرهنگی تولیدمحور» توسط سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی»، «پیوند زدن هر فعالیت فرهنگی به فرصت مشخص اقتصادی (محصول، خدمات، همکاری)»، «توسعه زیرساخت‌های تجارت محصولات فرهنگی (فروشگاه آنلاین، بازارچه دائمی، بنگاه‌های واسط)» و« حمایت از تولید محتوای دیجیتال ایرانی با قابلیت عرضه بین‌المللی» نکته آخر آن که باید پذیرفت که «فرهنگ» دیگر صرفاً نماد نیست؛ فرهنگ سرمایه‌ای است که اگر درست مدیریت شود، می‌تواند موتور تولید، اشتغال و تعامل باشد.

روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی

 

. .

. .

About Us

The argument in favor of using filler text goes something like this: If you use arey real content in the Consulting Process anytime you reachtent.