صدای شرق؛ بازاندیشی و تفسیر حقوق بشر در بستر فرهنگ اسلامی و شرقی- مقاله مشترک
دو تن از اعضای هیأت علمی دانشکده حقوق دانشگاه ادیان و مذاهب معتقدند ضرورت اندیشه ورزی درباره جهان اسلام و شرق از سه منظر تطبیق حقوق بشر با زمینههای فرهنگی و تاریخی، پاسخ به چالشهای انطباق با تنشهای هویتی و توسعه گفتمانی مستقل فعال قابل بررسی است.

علی صادقی، رئیس و نادر اخگری مدیر گروه حقوق بینالملل دانشکده حقوق دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشت شفاهی مشترک به موضوع ضرورت اندیشهورزی در جهان اسلام و شرق برای دستیابی به یک گفتمان نوین حوزه حقوق بشر پرداختند:
«ضرورت اندیشهورزی در جهان اسلام و شرق برای دستیابی به یک گفتمان نوین در حوزه حقوق بشر را میتوان از چند جنبه مهم بررسی کرد.
- تطبیق حقوق بشر با زمینههای فرهنگی و تاریخی
در حالی که کشورهای عمدتا غربی به استناد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد حقوق بشری و پیوستن تعداد زیادی از کشورها بدان، مدعی جهانشمولی حقوق بشر و ارزش های آن هستند، اما نباید از نظر دور داشت که بستر فرهنگی، تاریخی و اجتماعی جهان اسلام و شرق تفاوت های آشکاری با آنچه که در عالم غرب در جریان است، دارد.
لذا این حقوق می باید در یک فرایند پویا و متحول خصوصیات منطقه ای و سوابق گوناگون تاریخی، فرهنگی و مذهبی همه جوامع خصوصا جوامع اسلامی و شرقی را مدنظر قرار دهد. در نتیجه نیاز به بازاندیشی و تفسیر این حقوق در بستر فرهنگ و تاریخ اسلامی و شرقی برای ایجاد گفتمانی بومی و کاربردی ضرورت دارد. آموزه های شرقی و اسلامی دربرگیرنده غنی ترین بن مایه های حقوق بشری است و به زیباترین صورت، حامی واقعی حقوق بشر بوده و است.
- پاسخ به چالشهای انطباق و تنشهای هویتی
مبانی و گفتمانهای حقوق بشر و حوزه مفهومی حق های به رسمیت شناخته شده بر اساس اسناد بین المللی خاستگاهی غربی دارند که در برخی موارد با آموزهها و ارزشهای اسلامی یا شرقی در تضاد یا تعارض قرار دارند. اصولا حقوق بشری که در غرب مطرح می باشد بر پایه های اومانیسم و معرفت شناسی پوزیتیویستی و سکولار، بر تجربه گرایی، حس گرایی و عقل بسندگی شکل گرفته است که منجر به گسست رابطه انسان با خداوند گردیده به گونه ای که انسان را در برابر خدا، آزاد پنداشته است.
اندیشهورزی در شرق خصوصا در جهان اسلام میتواند راهی برای فهم مشترک و رفع این تعارضها فراهم کند. به گونه ای که باب مذاکره در موارد چالشی را باز کرد. شرق، بهعنوان خاستگاه ادیان بزرگ، فلسفههای عمیق و نظامهای اخلاقی، از دیرباز به حقوق انسانی توجه داشته و بر این اساس میتواند الگویی جامعتر برای حل چالشهای امروز جامعه بشری ارائه دهد.
- توسعه گفتمانی مستقل و فعال
جهان اسلام و شرق با داشتن میراث فلسفی، فقهی و اخلاقی بسیار غنی، ظرفیت بزرگی برای خلق روایتهای بدیل و مستقل در حقوق بشر دارند که میتواند در گفتمان جهانی نیز نقشآفرین باشد. تفاوت های فرهنگی و گونه گونی بنیادهای فلسفی در نوع نگاه به انسان و حقوق وی را نمی توان انکار کرد.
تاکید بر کرامت، عدالت و آزادی ریشه در تعالیم انبیای الهی و ادیان آسمانی که خاستگاه شرقی دارند، داشته است بهگونه ای که در پاره ای از موارد تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی در میان مسلمانان تحت تاثیر همین آموزه های حقوق بشری قرار داشته است. آموزههای اسلامی با تأکید بر عدالت، برابری و حقوق بشر، مفاهیمی مانند «حق حیات»، «کرامت انسانی» و «عدالت اجتماعی» را به عنوان اصولی بنیادین مطرح کردهاند.
تفاوت نگاه شرقی و اسلامی به انسان و جهان بینی خاصی که در این نوع نگاه وجود دارد می تواند ظرفیت بالقوه ای را در زمینه بازتعریف حقوق بشر ایجاد کند.
آبشخورهای فکری به لحاظ منابع و اسناد
- متون دینی و فقهی اسلامی و ادیان ابراهیمی
قرآن کریم، سنت پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام)، آثار فقها و متکلمان اسلامی، متون معتبر ادیان یهودی و مسیحی.
- فلسفه و حکمت شرق
آثار حکمای شرقی از جمله حکمت ایرانی، هندی و چینی که دیدگاههای اخلاقی و فلسفی عمیقی درباره کرامت انسان ارائه دادهاند.
- اسناد ملی و اسلامی حقوق بشر
اعلامیه حقوق بشر قاهره(1990)، منشور عرب در مورد حقوق بشر( 1994). و اسنادی که در سطح ملی در داخل کشورهای شرقی و اسلامی در زمینه حقوق بشر ایجاد شده است. اعلامیه های شورای اسلامی اروپا و اجلاس کویت.
- تجارب و تحولات اجتماعی و سیاسی معاصر
تحولات و جنبشهای مدنی در کشورهای اسلامی و شرقی میتوانند به فهم واقعیتر و کاربردیتر حقوق بشر در این عرصه کمک کنند.
- اسناد بین المللی حقوق بشر
در نهایت باید گفت در راستای اعتلای اندیشه ورزی و ایجاد گفتمان جدید در زمینه حقوق بشر و غنای آن می بایست به اسناد بین المللی از جمله؛ اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقین و .... نیز مراجعه کرد.
درباره اینکه چقدر کشورهای شرقی در جهان امروز میتوانند در ایجاد چنین گفتمانی به هم نزدیک شوند و چگونه این میسر خواهد شد، باید گفت امروزه کشورهای شرقی ظرفیت قابل توجهی برای نزدیک شدن به یک گفتمان نوین حقوق بشری را دارا می باشند، از جمله ظرفیتهایی که می توان از آنها برای نزدیکی کشورهای شرقی بهره برد؛ وجود مفاهیم مشترک اخلاقی، فلسفی و دینی درباره کرامت، عدالت و مسئولیت اجتماعی در میان این کشورهاست، که تاکید بر این اشتراکات فرهنگی و فلسفی میتواند زمینهلازم برای فهم مشترک حقوق بشر را ایجاد نماید.
علاوه بر این، تجربههای مشابه تاریخی از استعمار، امور داخلی و تلاش برای خودمختاری سیاسی و فرهنگی، موجب درک بهتر از نیازهای حقوق بشری و استقلال در تعریف آنها خواهد شد. همچنین تحولات اقتصادی، اجتماعی و افزایش آگاهیهای مدنی در این کشورها زمینهای برای تعامل و تبادل نظر درباره حقوق بشر فراهم آورده است. پس زمینه ها و بسترهای لازم برای نزدیکی گفتمانی میان کشورهای شرقی وجود دارد.
برخی راهکارهای عملی برای نزدیکی گفتمان حقوق بشری در میان کشورهای شرقی عبارتند از:
- ایجاد بسترهای گفتوگو میان اندیشمندان، نهادهای مدنی و دولتها در قالب کنفرانسها، انجمنها و مجامع علمی منطقهای برای بحث و تبادل نظر پیرامون حقوق بشر با نگاه بومی.
- توسعه پژوهشهای بینالمللی و مقایسهای با حمایت از تحقیقات چندجانبه درباره تطبیق حقوق بشر با فرهنگهای شرقی و اسلامی، و معرفی آن به مجامع بینالمللی برای جلب فهم و پذیرش.
- تقویت آموزههای حقوق بشر در نظامهای آموزشی با توجه به مبانی فرهنگی و دینی مشترک.
- تقویت نهادهای مدنی و جوامع مدنی با حمایت از سازمانهای مردمنهاد و گروههای مدنی که میتوانند نقش واسط و پل بین دولتها و مردم را ایفا کنند.
- ایجاد و تقویت نهادهای منطقهای حقوق بشر، مثلاً در قالب اتحادیههای منطقهای که بتوانند چارچوبی متناسب با فرهنگ و نیازهای محلی تعریف کنند.
- افزایش همکاری دانشگاهها و موسسات پژوهشی شرق در تحقیقات چندفرهنگی درباره حقوق بشر برای تولید دانش بومیشده و کاربردی.
- برگزاری کنفرانسها و کارگاههای مشترک با دعوت از اندیشمندان، علمای دین، فعالان حقوق بشر و دولتمردان برای گفتوگو درباره سازگارکردن حقوق بشر با شرایط فرهنگی و مذهبی منطقه.
وجود سنتهای اخلاقی و فلسفی غنی تمدن های شرقی از جمله تمدنهای اسلامی، هندی، چینی، بودایی و غیره، میتوانند بهعنوان مبانی نظری و عملی برای نقد و بازتعریف حقوق بشر به کار روند. برای مثال: در اسلام، توجه به کرامت ذاتی انسان و عدالت اجتماعی میتواند به تبیین حقوق بشر مبتنی بر ارزشهای معنوی کمک کند. همچنین در فرهنگ کنفسیوسی، تأکید بر مسئولیت اجتماعی، خانواده و هماهنگی اجتماعی میتواند نقدی بر تأکید غرب بر فردگرایی باشد.
تمدنهای شرقی معمولاً رابطه فرد و جامعه را با تأکید بیشتری بر هماهنگی جمعی و مسئولیت متقابل میبینند، در حالی که گفتمان غالب حقوق بشر معمولاً حقوق فردی را در مقابل جامعه برجسته میکند. این اختلاف دیدگاه میتواند به نقد بعضی از جنبههای حقوق بشر منجر شود و زمینه اصلاح یا بازتفسیر آن را فراهم کند.
نگاه خاصی که به انسان و رابطه آن با خالق هستی و جهان پیرامون آن در ادیان شرقی خصوصا اسلام وجود دارد ظرفیت قابل توجهی برای اصلاح برخی رویکردها در حقوق بشر غربی را ایجاد می کند.
تجارب تاریخی خاص مانند استعمار، مقاومت، انقلابهای فرهنگی و دینی، و نقش ادیان در ساخت هویتها، ابعاد متفاوتی از فهم حقوق بشر را آشکار میکند و ظرفیت نقد و اصلاح آن را فراهم میآورد. در نتیجه تمدنها و ادیان شرقی ظرفیت عظیمی برای نقد، بازتعریف و اصلاح گفتمان غالب حقوق بشر دارند.
درباره اینکه آیا گفتمان حقوق بشر قابل اصلاح است؛ باید گفت بله، گفتمان حقوق بشر یک ساختار زنده و پویاست که در طول تاریخ دستخوش تغییرات، تمدیدها و بازتعبیرها شده است. از این رو بسیاری از کارشناسان معتقدند ؛ مفاهیم اولیه حقوق بشر مانند کرامت، آزادی و عدالت قابلیت تطبیق با فرهنگهای مختلف و بازخوانی مجدد را دارند.
وجود اعلامیه حقوق بشر اسلامی، پروژههای منطقهای آسیا و آفریقا نمونههایی از تلاش برای سازگارسازی و اصلاح گفتمان حقوق بشر با بستر فرهنگی و دینی خود هستند.
البته ممکن است در برخی موارد، واکنشهای تقابلی ناشی از احساس تحمیل ارزشهای غربی و بیتوجهی به تفاوتهای فرهنگی به وجود آید. با این حال، واکنش غالب در شرق نه تقابل محض، بلکه روندی تعاملی، اصلاحگرا و مبتنی بر گفتگوی مستمر و شرکت فعال در مجامع و سازمان های حقوق بشری برای بیان دیدگاه های اسلامی و فرهنگی جوامع خود می باشد که این خود حکایت از امیدواری نسبت به تغییر برخی رویکردهای موجود در زمینه حقوق بشر در جهان معاصر است.
برای ایجاد یک شبکه تعاملی میان اندیشهورزان حقوق در کشورهای باید برخی بسترهای لازم فراهم باشد از جمله آمادگی فکری و علمی و علاقمندی به گفت و گوهای فرامرزی که امروزه به جهت پارهای از تحمیل هایی که از ناحیه موسسات حقوق بشر غربی نسبت به برخی کشورهای شرقی و اسلامی در زمینه حقوق بشر وجود دارد فراهم تر می باشد.
البته با وجود این آمادگی برای تعامل، نباید از وجود برخی اختلافات که ریشه در تنوع فرهنگی و دینی این کشورها دارد غافل شد.
علاوه بر آمادگی های فکری و علمی باید در عمل زیرساخت های لازم از جمله وبینارها، انجمنهای تخصصی، یا شبکههای علمی برای تعامل وجود داشته باشد که می توان امروزه به دلیل توسعه یافتگی اکثر کشورها به وجود آنها اذعان نمود.
به نظر میرسد با گسترش شبکه های ارتباطی مختلف و متنوع در فضای سایبر و کاهش محدودیتهای جغرافیایی، امکان تعاملات و هم فکری های گسترده در میان کشورها بوجود آمده است که مراکز علمی باید از این فرصت های به وجود آمده کمال استفاده و بهره برداری را با برگزاری کنفرانس ها و نشست ها با اندیشمندان این کشورها ببرند.
روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی