نسبت تروریسم تکفیری و گفتمان سازش
بر همگان مسجل است که خاستگاه جغرافیایی و امنیتی این تروریسم کریهالمنظر در آن سوی مرزهای جغرافیایی، فرهنگی و تمدنی جهان اسلام است.
تاثر و اندوه ناشی از حوادث تروریستی در جهان اسلام همچنان باقی است و دل هر انسان آزادهای را به درد میآورد. اگرچه شهادت دهها مسلمان مظلوم و بیگناه و رصد فعالیت مستمر و مشکوک تروریستهای تکفیری در حوزه جغرافیایی شبهقاره هند و غرب آسیا جایی در اخبار و تحلیلهای روزمره رسانههای غربی ندارد، اما بر همگان مسجل است که خاستگاه جغرافیایی و امنیتی این تروریسم کریهالمنظر در آن سوی مرزهای جغرافیایی، فرهنگی و تمدنی جهان اسلام است. پمپاژ خشونت و ترور در مناطق گوناگون جهان اسلام، خروجی و محصول کنشهای هدایت شدهای است که دشمنان آخرین و کاملترین دین آسمانی در پیشبرد آنها لحظهای تعلل نمیورزند.
زبگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی اسبق آمریکا قبل از مرگ خود، از نقش سرویسهای امنیتی و نظامی کشور متبوعش و برخی کشورهای اروپایی دیگر در شکلدهی هستههای اولیه القاعده در دهه 1980میلادی پرده برداشت. در سال 2015میلادی و در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نیز دونالد ترامپ رسما نقش دولت اوباما و افرادی مانند هیلاری کلینتون در تاسیس داعش در حوزه شامات (سوریه و عراق) را مورد تأکید قرار داد.
بنابراین باید این حقیقت مطلق را مدنظر قرار داد که «تروریسم تکفیری» اساسا حیاتی انگلوار داشته و به لحاظ ماهوی، متغیری وابسته به یک «تروریسم مولد» است. گام اول مواجهه قاطعانه و آگاهانه با پدیده تروریسم تکفیری، لحاظ کردن پیوستگی ذاتی و عملیاتی آن با «تروریسم مولد» است. این همان خط قرمز نامرئی بسیاری از رسانهها و جریانهای ظاهرا مستقل در غرب است.
مواجهه با این حملات ددمنشانه، در گام نخست، نیازمند شناخت ماهیت، اتصالات و تعلقات تروریسم تکفیری با عوامل پیدا و پنهان شکلگیری آنهاست و در گام بعدی، نیازمند نبرد چند بعدی و تمامعیار با این تروریسم است. اگرچه تلاش برای قطع ید عوامل تروریسم با ابزار سخت یک ضرورت است، اما جنگ سخت موجب ریشهکن شدن تروریسم تکفیری نمیشود. مبارزه با تروریسم تکفیری در کنار بعد سختافزاری، نیازمند بعد گفتمانی و فرهنگی است.
تروریسم تکفیری، به خودی خود یک گفتمان نیست، اما در دل گفتمان «تعصب»، «جهل» و «سازش» با دشمنان شکل میگیرد و همسو با خردهگفتمانهای اسلامستیز و دینگریز ایفای نقش میکند. بیدلیل نیست که مصدریابی تروریسم تکفیری را پیششرط اصلی مواجهه مؤثر با آن قلمداد میکنیم.
در مواجهه با تروریسم تکفیری، باید ماهیت و کارکرد آن به وضوح برای مخاطبان جهانی (افکار عمومی دنیا) تشریح شود و در این خصوص، نهتنها علما و اندیشمندان مسلمان، بلکه تکتک اعضای امت واحده اسلامی مسئول هستند. مواجهه با گفتمان مولد تروریسم تکفیری و خردهگفتمانهایی که فلسفه خلق آنها تنفس مصنوعی به این نوع تروریسم خطرناک است، محصور به قشر خاصی از مسلمانان نیست، چنانچه شرارت تروریستهای تکفیری نیز محصور به گروه خاصی از پیروان دین مبین اسلام نبوده و نخواهد بود.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، بهعنوان قرارگاه دیپلماسی فرهنگی کشور، در کنار مطالبهگری همیشگی خود از دولتها و نهادهای ذیربط در راستای تامین سلامت و امنیت مسلمانان، آگاهسازی در خصوص ماهیت تروریسم تکفیری و فلسفه وجودی آن و متعاقبا رایزنی با علمای مسلمان و حتی غیرمسلمان با هدف افشای چهره این «تروریسم دستساز» را مسئولیت بزرگ خود قلمداد میکند. قطعا نتایج و انعکاس همافزایی گفتمانی و فکری علما و چهرههای تأثیرگذار مذهبی در جهان اسلام و سایر نقاط دنیا در نابودی نهایی تروریسم تکفیری و متعلقات آن قابل مشاهده خواهد بود؛ انشاءالله.
منبع؛yun.ir/tkhoz
نظر خود را بنویسید.