-->
logo
logo
دیپلماسی فرهنگیِ ترازِ چهل واره ی دوم انقلاب اسلامی
  • 1401/09/09 - 12:50
  • 450
  • زمان مطالعه : 7 دقیقه

نگاهی به جدیدترین جریان درون‌سلفی/ ۴

سلفی‌های مدخلی اعتقاد دارند که یهود و مسیحیت از نظر مادی بر مسلمانان برتری دارند و از آنجایی‌که جهاد علیه آنان سبب خونریزی می‌شود، بدون اذن ولی‌ امر که همان حاکم و یا سلطان است، نمی‌توان به این امر اقدام کرد.

به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به نقل از   ایکنا، علی‌اکبر ضیایی، کارشناس مسائل جهان اسلام و جریان‌های اسلامی در مطالبی سلسله‌وار  به تحلیل رویکردها و مواضع جریان مدخلی، جدیدترین جریان درون سلفی پرداخته است که بخش‌های اول تا سوم آن با درباره  «تاریخچه و رویکرد این جریان»، «سلفی‌گری مدخلی در مصر و جنبش حماس» و «سلفی‌گری مدخلی در مصر و جهاد اسلامی» پیش از این در ایکنا منتشر شد و اکنون بخش چهارم با عنوان «سلفی‌گری مدخلی مصر و رژیم اسرائیل» از نظر می‌گذرد:

عدم جواز جهاد مسلمانان با رژیم اسرائیل

سلفی‌های مدخلی اعتقاد دارند که یهود و مسیحیت از نظر مادی بر مسلمانان برتری دارند و از آنجایی‌که جهاد علیه آنان سبب خونریزی می‌شود، بدون اذن ولی‌ امر که همان حاکم و یا سلطان است، نمی‌توان به این امر اقدام کرد؛ بنابراین جریان‌های اسلامی در مصر و فلسطین باید تحت اوامر حکومت خود بوده و قیام و جهاد علیه رژیم اسرائیل فاقد مشروعیت است.

این گروه سلفی از این هم پیش‌تر رفته و اعتقاد دارند که اگر حکومت بخواهد با رژیم اسرائیل قرارداد همکاری و یا پیمان اقتصادی و سیاسی منعقد کند، وظیفه مسلمانان این است که از این قرارداد حمایت کنند و مخالفت با آن، مخالفت با ولی‌ امر قلمداد می‌شود. محمد سعید رسلان، از رهبران مدخلی مصر، اعتقاد دارد که جهاد با یهود امری دینی نیست و براساس تعالیم قرآن هم می‌توان با آنان معامله و هم ازدواج کرد، بنابراین جهاد با یهودیان، انحرافی از عقیده اهل‌سنت به شمار می‌آید.

وی معتقد است که قوانین قرآن پیش از آن که قوانینی شرعی و قومیتی باشد، قوانینی انسانی است و باید مسلمانان به آنها احترام بگذارند و از حدود تعیین‌شده در قرآن تجاوز نکنند.

مخالفت با تحریم محصولات آمریکایی، اسرائیلی و دانمارکی

محمود لطفی عامر، از رهبران سلفی مدخلی مصر، در مقاله خود با عنوان «بایکوت بین تحریک و تشریع»، طرفداران تحریم محصولات آمریکایی، یهودی و دانمارکی را مورد حمله قرار داد و آنها را به تحریک و شوراندن عواطف مسلمانان متهم کرد. عامر مقاله خود را با یک سؤال آغاز می‌کند: موضع شرع نسبت به کالاها و محصولات این کشورها چیست؟ عامر سپس به سؤالی که مطرح کرده است پاسخ می‌دهد و نتیجه می‌گیرد که تحریم محصولات این کشورها هیچ منشوری در دین ندارد، حتی اگر آنها «محارب» باشند، اما اگر حاکمان مصلحت مسلمانان را در تحریم این کالاها تشخیص دهد، در آن صورت آن کالاها را نمی‌توان از آن کشورها وارد کرد.

عامر در همین مقاله خود می‌نویسد که حکم شراب و گوشت خوک در اسلام معلوم است و نیازی به دستور حاکم نیست، اما همه سخن آن کالایی است که مصرف کردن آنها در شرع جایز است و در کشورهایی تولید می‌شود که با مسلمانان در تخاصم هستند. عامر در مقاله‌اش می‌افزاید: مسلمانان نباید برای تحریم آنها به هیچ‌یک از تبلیغات یا اعلامیه‌ها با فهرست کالاهای خاص استناد کنند، مگر اینکه فرمان رسمی از سوی دولت از سوی مقامات ذی‌صلاح مانند رئیس‌جمهور ایالت یا نخست‌وزیر و وزارت اقتصاد و تجارت خارجی صادر شده باشد و نمی‌توان به امری غیر از آنها شرعاً و عقلاً رجوع کرد.

محمود لطفی عامر بر این باور است که توزیع این‌گونه لیست‌های ناشناس برای تحریم از طرف افراد و جهات غیر صلاحیت‌دار سبب ازبین‌رفتن اموال عمومی و خصوصی می‌شود، زیرا این کالاهای خارجی که در حال حاضر در بازار موجود است، از اموال مسلمانان به شمار می‌آید و این کشورهای تولیدکننده پول آنها را دریافت کرده‌اند و با تحریم این کالاها، واردکنندگان مصری ضرر خواهند کرد و کالاهای آنها در انبارها خراب خواهد شد؛ بنابراین کدام ضرر به‌طرف خارجی وارد می‌گردد؟! به علاوه، اگر قرار بود کشورهای متخاصم عمل متقابل انجام دهند و کالاهای ضروری زندگی روزمره را از ما دریغ کنند، در آن صورت ما در وضعیت خوبی نخواهیم بود.

عامر تأکید می‌کند که با موج «آشوب» قبلی تحریم و با حوادث قیام و حمله به افغانستان و عراق، عده‌ای از این هرج‌ومرج سوءاستفاده کردند، به همین دلیل با چاپ و توزیع اوراق، اقدام به تحریم محصولات شرکت‌های رقیب کردند، درحالی‌که این شرکت‌ها متعلق به سرمایه‌داران مالزیایی – سعودی بودند و شورشیان چنین ادعا کردند که آنها اسرائیلی هستند تا آن شرکت‌ها را از میدان رقابت خارج کنند و در نتیجه ناآگاهی، دچار هرج‌ومرج و ویرانی شدیم.

عامر در پایان مقاله خود خطاب به همه کسانی که نسبت به کشورهای متخاصم غربی برای اسائه ادب به ساحت مقدس پیامبر اکرم(ص) خشمگین هستند، می‌نویسد که هر فرد خشمگین از این گروه یک جنیه مصری (پوند؛ واحد پول مصر) انفاق کند و نمازگزاران در هر مسجدی کتاب صحیح بخاری را بخرند و وزارت اوقاف مصر ائمه جماعات را به خواندن ۱۰ تا پانزده حدیث از این کتاب معتبر حدیثی ترغیب کنند تا مردم وقت ارزشمند خود را با این شعارهای توخالی ضایع نسازند.

مدخلی‌ها و صلح با اسرائیل

سلفیان مدخلی در مصر صلح با یهود را به مصلحت می‌دانند، زیرا به عقیده آنان یهود در حالت قوت و مسلمانان در حالت ضعف قرار دارند. این گروه سلفی برای مشروع‌دانستن صلح با رژیم اسرائیل به پیمان پیامبر(ص) با قوم یهود استناد می‌کنند که خداوند به آن حضرت تا استقرار حکومت اسلامی و قوت‌یافتن آن، اجازه جهاد با کفار نداد و آن حضرت حتی به دلیل ضعف مسلمانان پیمان با مشرکان در صلح حدیبیه را امضا کرد.

دلیل دوم مدخلی‌های سلفی استناد به عقل در تشخیص مصالح و مفاسد امت است، زیرا به عقیده آنان صلح با اسرائیل متضمن مصالحی برای امت و جهاد با آن متضمن خسارت‌های جانی و مالی برای مسلمانان است و تا زمانی که امت اسلامی در ضعف مادی و معنوی باشد، مبارزه و جهاد با رژیم اسرائیل به مصلحت نیست. جالب است بدانیم که سلفی‌های مدخلی از واژه یهود به‌ جای اسرائیل و صهیونیسم استفاده می‌کنند تا بتوانند وضعیت کنونی اسرائیل را به قوم یهود در زمان پیامبر(ص) پیوند بزنند و چنین نتیجه بگیرند که جبهه مقاومت نیز باید به پیروی از پیامبر(ص) با یهودیان که همان رژیم اسرائیل است صلح کنند، درحالی‌که مسلمانان و گروه‌های مقاومت با دین یهود و یهودیان ستیزی ندارند و مقایسه‌کردن رفتار و کردار این رژیم با یهودیان صدر اسلام تمثیلی نادرست است. یهودیان مصر، عراق، شام و یمن برای سال‌های متمادی با مسلمانان روابط خوبی داشتند و گاهی بر کتاب‌های یکدیگر نیز شروحی می‌نگاشتند و نباید بین این یهودیان و صهیونیست‌های اشغالگر در فلسطین خلط مبحث کرد.

اسامه القوصی از رهبران مدخلی به‌شدت از توافقنامه صلح با اسرائیل حمایت و موضع اعراب را محکوم می‌کند که این معاهده را رد و با رئیس‌جمهور سادات دشمنی کردند و حتی حکومت‌های عرب را برای عدم حمایت از مصر علیه اسرائیل محکوم می‌کند و موضع سیاستمداران مصری را می‌ستاید و آنان را خردمندانی توصیف می‌کند که واقعیت امور را در نظر گرفتند و اقداماتی مطابق با حقایق موجود انجام دادند.

القوصی اتهام امتیازدادن به اسرائیل را رد می‌کند و می‌گوید: اگر مصر به اسرائیل امتیاز هم داده باشد اشکالی ندارد، زیرا همین امتیازها سبب شد تا صحرای سینا را از اسرائیل پس بگیریم و اگر اتهام می‌زنند که مصر در صحرای سینا ارتش ندارد، باید در پاسخ به آنان گفت که چه ارتش باشد و چه نباشد مشکلی نیست، زیرا ما در زمان صلح هستیم و این صلح مفاد خودش را دارد و شرایط ما شبیه صلح پیامبر(ص) در صلح حدیبیه است که شاید اجحافی در حق مسلمانان تلقی شود، ولی واقعیت آن است که شرایط پیامبر در آن زمان اقتضای چنین صلحی را داشت و اگر مسلمانان در جایگاه برتری بودند وضعیت فرق می‌کرد، بنابراین این نوع قراردادها را چه دوست داشته باشید و چه نداشته باشید باید به مفاد آنها وفادار باشید، زیرا باید در صحنه عمل تصمیم گرفت.

. .

. .

نظر خود را بنویسید.

Copyright © 2022 icro.ir , All rights reserved