دیپلماسی مدرن قرن بیست و یکم
آیا دیپلماسی دیجیتال ماهیت دیپلماسی را تغییر داده است؟
به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی پوریا نبی پور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: نمی توان توییتر را جایگزین دیپلماسی سنتی دانست. یک توییت نمی تواند جای جلسات ارتباطات و تبادل دیپلماتیک را و بین دیپلمات ها در مورد سیاست خارجی بگیرد. اما توییتر می تواند این کانال ها را به خوبی تکمیل کند. فعالیت دیپلمات ها را شفاف و قابل دسترسی کند و پیروان بازیگران جامعه مدنی و افراد علاقه مند می توانند تقریباً در زمان واقعی در مذاکرات دیپلماتیک حضور داشته باشند. همچنین به دلیل افزایش استفاده از دیپلماسی دیجیتال به طور خلاصه نیز می توان گفت که روابط دیپلماتیک شکننده تر نخواهند شد. دیپلماسی دیجیتال شیوه های حفظ و برقراری ارتباط را گسترش می دهند، اما شیوه های سنتی – کلاسیک دیپلماسی را منسوخ نمی کنند.
دیپلماسی مدرن با تغییرات اساسی روبه رو است که با سرعتی بی سابقه در حال حرکت است. پیشرفت های فنی، به ویژه دیجیتالی شدن، بر نحوه عملکرد دیپلماسی تأثیر می گذارد زیرا تعداد بیشتری از بازیگران در صحنه ملی و بین المللی حضور دارند که فعالیت آنها بر دیپلماسی تأثیر می گذارد. حوزه های سیاست داخلی و روابط بین الملل نیز به طور فزاینده ای در دستور کار دیپلماسی دیجیتال قرار دارند. عموم مردم نسبت به چنین موضوعاتی آگاهی بیشتری پیدا می کنند و تلاش می کنند از طریق رسانه های اجتماعی یا سایر سیستم های عامل ها بر دیپلماسی تأثیر بگذارند.
دیپلماسی هنوز در درجه اول بین دولت ها که اهرم های قانون و قدرت را در اختیار دارند انجام می شود و مهمترین بحث ها هنوز از طریق چهره به چهره صورت می گیرد که این امر برای تعیین سطح اعتماد لازم برای تصمیم گیری ضروری است. تأثیر ابزارهای ارتباطی و توسعه سریع و گسترش رسانه های اجتماعی بر دیپلماسی عمومی تغییرات قابل توجهی ایجاد کرده اند. در همین حال امکان به اشتراک گذاشتن اطلاعات با مخاطبان دور از مرزهای جغرافیایی و سیاسی به ابزاری مهم در خدمت دیپلماسی عمومی تبدیل شده است. این نوع دیپلماسی اقداماتی از قبیل ترویج فرهنگ و ارزش های ملی و دستاوردهای اهداف سیاسی را علی رغم تحریم های اقتصادی و سیاسی ایجاد می کند. اما دیپلماسی دیجیتال نه تنها فرصت های دیپلمات ها را گسترش می دهد، بلکه فضای جدیدی را برای دیپلماسی عمومی ایجاد می کند. از این منظر، دیپلمات ها باید رسانه های اجتماعی جدید را بشناسند و این بدان معنی است که آنها باید بتوانند از آنها به طور موثر برای شکل دادن به افکار عمومی استفاده کنند.
سوالاتی که می توان پرسید این است کدام یک از این تغییرات اثرات طولانی مدت خواهد داشت؟ چگونه دولت ها می توانند خود را برای این امر آماده کنند؟
تنوع دیپلماسی در قرن بیست و یکم
اول از همه به طور خلاصه بحث در مورد آنچه یک دیپلمات انجام می دهد منطقی به نظر می رسد. یک دیپلمات به طور معمول در یک سطح بالا در وزارت امور خارجه یا سایر نمایندگی های دیپلماتیک یک کشور، کار می کند و وظیفه حفظ روابط موجود با سایر کشورها یا ایجاد روابط جدید را بر عهده می گیرد. دیپلمات ها همچنین نقشی اساسی در کار با سازمان های بین المللی دارند. به منظور برقراری مبادله با سایر کشورها، پیگیری فعالانه رویدادها و تحولات سیاسی و برقراری ارتباط مشاهدات و ارزیابی ها ضروری است. وظایف کلاسیک یک دیپلمات شامل موارد زیر است:
- اداره مأموریت های خارجی و کنفرانس های بحران
- تحقیق و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوطه برای هرگونه بحث قانونی و کنسولی
- فعالیت های قانونی و کنسولی نمایندگی های دیپلماتیک یک کشو
- روابط عمومی و تبلیغات
- تهیه گزارش درباره موضوعات مهم سیاسی, اجتماعی ، نظامی و اقتصادی
علاوه بر این، یکی از فعالیت های اصلی سفارتخانه ها همکاری با طیف متنوعی از سازمان های بین المللی، مانند سایر سفارتخانه ها، کنسولگری ها یا دفاترعمومی است. به همین دلیل، یک دیپلمات هنوز هم باید علاوه بر تحصیلات عمومی بسیار خوب در واحدهای زیر آموزش ببیند:
- مهارت های زبان خارجی بسیار خوب به ویژه انگلیسی و فرانسوی
- صلاحیت بین فرهنگی .
- مهارت های حل مسئله بالا و البته مهارت های ارتباطی .
با توجه به تنوع روابط عمومی در قرن بیست و یکم، شبکه های اجتماعی برای این اهداف کاملاً مناسب هستند، زیرا فرصت های ارتباطی را به سفیران و سفارتخانه ها ارائه می دهند که همیشه نمی توانند از طریق کانال های سنتی دیپلماسی، به عنوان مثال از طریق دیپلماسی چهره به چهره، در دسترس باشند. به عنوان مثال، توییتر یا سایت سفارت که در رسانه های جریان اصلی در دسترس نیست می توانند با طرح سوالات و ارتباط مستقیم و تعامل بین ذینفعان و شهروندان باشد. همان طور که به رسانه های اجتماعی مانند توییتر اشاره شد، شبکه های اجتماعی می توانند بستر خوبی را برای فعالیت های روابط عمومی سفارتخانه ها بسازند و به روش های مختلف، ایجاد وتقویت روابط دیپلماتیک را تسهیل کنند.
بر اساس دانش دیپلماسی به ویژه توصیه می شود که روابط دیپلماتیک مبتنی بر ارتباط تعاملی، مرتبط و شفاف از طریق رسانه های اجتماعی سفارتخانه ها و دیگر نمایندگی های دیپلماتیک انجام شود. از این رو، یک توصیه خاص این است که سفارتخانه ها و دیگر نمایندگی های دیپلماتیک از رسانه های اجتماعی در حد بالقوه خود استفاده کنند. و این ارتباطات و تعامل اجتماعی نباید فقط به ذینفعان خاص محدود شود بلکه باید در ارتباط مستقیم و تعاملی مرتبط و شفاف دو طرفه با طیف گسترده ای از بازیگران باشد. مطالعات روابط عمومی و دانش دیپلماسی مدرن، دیپلمات ها را به ویژه در زمینه روابط عمومی آماده می کنند طوری که به ابزار اصلی روابط عمومی در زمینه حرفه ای دیپلماتیک دست یابند.
“همکاری بین سیاست و جامعه مدنی: “ سیاست خارجی جوامع
همکاری بین سیاست و جامعه مدنی می تواند به عنوان یک ستون استراتژیک روابط دیپلماتیک دیده شود در این شکل جدید همکاری بین وزارتخانه، معمولاً وزارت امور خارجه و بازیگران جامعه مدنی، هدف ایجاد هم افزایی و ورود به همکاری است. همکاری با بازیگران جامعه مدنی نه تنها می تواند به مشارکت موثرتر مردم در سیاست خارجی و روابط دیپلماتیک منجر شود بلکه جامعه مدنی را قادر می سازد به طوری که بازیگران جامعه مدنی فراتر از مرز خود نگاه کنند و در شکل گیری سیاست خارجی مشارکت بیشتری داشته باشند. به عنوان مثال، در آلمان این امر از طریق تعامل نزدیک بین وزارت امور خارجه و بنیادها و یا در قالب برنامه هایی اتفاق می افتد به عنوان مثال در کنفرانس امنیتی مونیخ، دانشجویان و نمایندگان عمومی نیز می توانند در آن شرکت کنند و از نظر محتوا در گروه هایی در مورد موضوعاتی مانند کار فارغ التحصیلان و مهاجرت و مطالعات منطقه ای تبادل نظر می کنند.
توییتر جعبه ابزار سیاستمداران بین المللی را گسترش داده است: کارهای سیاسی برای عموم مردم شفاف تر شده است، بنابراین از این طریق می توانند سریعتر و مستقیم تر آنچه را که اتفاق می افتد درک کنند. ما در حال رسیدن به نسلی هستیم که به طور فزاینده ای از اینترنت برای درک اطلاعات سیاسی استفاده می کند. علاوه بر این، توییتر اگر منطقی باشد، فضایی را برای مبادلات طنزآمیز نیز فراهم می کند که البته در اینستاگرام و فیس بوک نیز صدق می کند. از طریق رسانه های اجتماعی، سیاستمداران نه تنها می توانند پیام ها و دیدگاه های خود را ارائه دهند، بلکه می توانند گوش دهند و با مردم وارد تبادل مستقیم شوند. شفافیت و گفت وگو دو کلمه کلیدی در اینجا هستند. مهم این است که رسانه تنها برای انتقال اطلاعات دیپلماسی توسط سفارتخانه ها و سفیران استفاده نشود. مهمتر از آن این است که دیپلماسی به طور فعال از رسانه های دیجیتالی استفاده کند تا با با طیف متنوعی از شهروندان گفت وگو کند.
دیپلماسی توییتر به عنوان جایگزینی برای دیپلماسی سنتی
هنوز یک پروتکل دیپلماتیک وجود دارد و همانطور که شواهد تجربی نشان می دهد، مذاکرات محرمانه هنوز هم امکان پذیراست. هنوز هستند بازیگران سیاست خارجی که از منطق دیپلماسی دیجیتال دور می مانند و بسیار محتاطانه ارتباط برقرار می کنند. برای این زمینه ها از اصطلاح "دیپلماسی کلاسیک" استفاده می شود. شاید این سوال پیش بیاید که آیا شفافیت در دیپلماسی معنا دارد و تا چه اندازه؟ آیا شفافیت فی نفسه خوب است؟ در این زمینه می توان گفت که در اصل، شفافیت برای دیپلماسی نیز خوب است. زیرا شفافیت باعث ایجاد اعتماد می شود و دیپلمات ها و تصمیم گیرندگان ارشد
از جمله می توانند با جوامع ارتباط برقرار کنند و نشان دهند که روی چه چیزی کار می کنند و درباره چه موضوعاتی مذاکره می کنند. بنابراین این فاکتور مهم است زیرا می تواند به ایجاد علاقه به سیاست خارجی کمک کند. همچنین می تواند به عنوان یک قدرت نرم مورد استفاده قرار گیرد. البته در دیپلماسی نیز مباحثی وجود دارد که به خصوص در شرایط دشوار مذاکره به محرمانه بودن خاصی نیاز دارد. پس این دیپلماسی توییتر نیست که مورد تقاضاست، بلکه دیپلماسی کلاسیک با ابزارهای آن است. یک کانال توییتر نمی تواند جایگزین یک پیام یا تماس کلاسیک – حضوری بین دولت ها شود.
دیپلماسی توییتر و روابط ایران – آمریکا
پیشرفت های جدید در دیپلماسی به وضوح این را نشان می دهد که رسانه های اجتماعی و فناوری ارتباطات اکنون یکی از عناصر اصلی دیپلماسی و روابط بین الملل هستند. یک جنبه نادیده گرفته شده در دیپلماسی مدرن این است که پست های کارگزاران دولت ها هویت دولت را نشان می دهد و از آن پشتیبانی می کند و اینکه چگونه یک کشور می خواهد توسط دیگران دیده و شناخته شود. بحث همچنین این است که سیستم عامل هایی مانند توییتر می توانند مکمل دیپلماسی در مقابل دیپلماسی سنتی باشند. به عنوان یک مثال می شود از طریق توییتر درک کرد که چگونه ایران ایالات متحده را به رسمیت می شناسد و می خواهد توسط نمایندگی های ایالات متحده به رسمیت شناخته شود. رئیس جمهور ایالات متحده ترامپ با توییت های خود به طور منظم پروتکل دیپلماتیک را دور می زد و بنابراین پردازش هایی را انجام می داد که قدرت آنها به طور قابل توجهی خطر درگیری های غیر منتظره یا قریب الوقوع را افزایش می داد و می توانست پیامدهای قابل توجهی برای کارهای دیپلماتیک داشته باشد. بر این اساس، از جمله پیام های صلح و علائم تمایل به گفت وگو و احترام به قوانین بین المللی موضوعاتی هستند انتقال آنها از طریق توییتر می تواند تأثیر مهمی بر دیپلماسی بگذارد که روشن می کنند.
به عنوان مثال، هنگامی که ایران پیام گفت وگو را از طریق توییتر منتقل می کند، تمایل به صحبت را نشان می دهد و روشن می کند که چگونه باید توسط سایر بازیگران درک شود. این امر می تواند از طریق مشاهده بین المللی به عنوان یک تحول مهم تلقی شود و از طریق تجزیه و تحلیل پست های شبکه های اجتماعی در دسترس قرار گیرد. از این رو، تعامل مستقیم رسانه های اجتماعی بین سیاست گذاران ایرانی و همتایان آنهاست که می تواند منجر به اعتماد سازی، حفظ تصویر مثبت و انجام اولین گام های مذاکره شوند.
نتیجه گیری
تأکید بر این نکته مهم است که آموزش دیپلماسی عمومی باید جدی گرفته شود. این امر به آموزش فشرده تری نیاز دارد که در آن زبان ها و ارتباطات و همچنین تکنیک های مرتبط بهتر آموزش داده می شوند. دیپلماسی دیجیتال و به ویژه توییت برای برقراری ارتباط در سیاست خارجی استفاده می شود و این نه تنها در ایالات متحده آمریکا، بلکه به ویژه در مورد اروپایی ها، چین و روسیه نیز صدق می کند. بنابراین در عمل می توان دیپلماسی دیجیتال را به عنوان صحنه سیاسی جهان توصیف کرد. توییتر اکنون کاملاً خود را به عنوان رسانه در دیپلماسی دیجیتال تثبیت کرده است. تقریباً همه کشورها از این پلتفرم استفاده می کنند، چه برای ارسال پیام های سیاسی فعلی چه برای ارائه کشورشان و چه برای تبادل نظر با بازیگران دیگر. مهم است که توییتر به تنهایی ایستاده نباشد، بلکه در اشکال دیگر ارتباطات و تبادل دیپلماتیک جای گرفته شود.
نمی توان توییتر را جایگزین دیپلماسی سنتی دانست. یک توییت نمی تواند جای جلسات ارتباطات و تبادل دیپلماتیک را و بین دیپلمات ها در مورد سیاست خارجی بگیرد. اما توییتر می تواند این کانال ها را به خوبی تکمیل کند. فعالیت دیپلمات ها را شفاف و قابل دسترسی کند و پیروان بازیگران جامعه مدنی و افراد علاقه مند می توانند تقریباً در زمان واقعی در مذاکرات دیپلماتیک حضور داشته باشند. همچنین به دلیل افزایش استفاده از دیپلماسی دیجیتال به طور خلاصه نیز می توان گفت که روابط دیپلماتیک شکننده تر نخواهند شد. دیپلماسی دیجیتال شیوه های حفظ و برقراری ارتباط را گسترش می دهند، اما شیوه های سنتی – کلاسیک دیپلماسی را منسوخ نمی کنند. این امر را می توان در تجارت دیپلماسی و همچنین گفت وگوهای بین المللی بین برخی از سران دولت ها که در حال حاضر عمدتا از طریق کنفرانس ویدیویی یا با ارسال پیام های توییت در حال انجام است مشاهده کرد. از این نظر می توان گفت شیوه های سنتی دیپلماسی منسوخ نمی شوند بلکه متنوع تر می شوند و دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی فرصت ها و گزینه های بیشتری برای برقراری ارتباط با یکدیگر دارند. این نکته نیز مهم است که استفاده صحیح از دیپلماسی دیجیتال به عنوان یک قدرت نرم عمل می کند اما در عین حال نکته ای که در اینجا از اهمیت بیشتری برخوردار است این است که استفاده از دیپلماسی دیجیتال با مسئولیت بیشتری همراه باشد.
نظر خود را بنویسید.