-->
logo
logo
دیپلماسی فرهنگیِ ترازِ چهل واره ی دوم انقلاب اسلامی
  • 1401/10/05 - 13:05
  • 1142
  • زمان مطالعه : 10 دقیقه
با پژوهشگران

مصاحبه با محمد صادق امینی پژوهشگر برترسازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی

برای اینکه بتوانیم در طراز جمهوری اسلامی، جریان ترجمه و نشر را مدیریت کنیم و وجه ای شایسته و بایسته از کار نشان دهیم،بایستی با نگاه کاملا تخصصی پیش برویم.

به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در هفته ای که گذشت از پژوهشگران برتر سازمان در زمینه های مختلف پژوهشی چون ایده پردازی مقاله نویسی،  پایان نامه  ، ترجمه و تالیف تقدیر شد به همین بهانه با پژوهشگران برتر سازمان در خصوص اثر برگزیده ی آنها مصاحبه ای صورت گرفته است که به شرح ذیل می باشد.

  1. -  سلام جناب آقای امینی  لطفا بفرمایید در چه زمینه ای پژوهشگر برتر انتخاب شده اید؟

 

عنوان مقاله ی برگزیده «بایسته ها و نبایسته های دیپلماسی ترجمه به زبان انگلیسی» است. این نوشتار مبتنی است بر نظرات برخی از استادان زبان دان دین شناس دانشگاه، مترجمان زین سو و نویسندگان صاحب نظر و تجربه اجرایی من در این زمینه که  به رشته تحریر در آورده ام.

 

  1.   لطفا در خصوص مقاله پژوهشی که ارائه داده اید توضیحاتی را برای مخاطبان بیان  بفرمایید؟

با عرض پوزش، این توضیحات قدری طولانی خواهد بود،چون بیان برخی مطالب را برای مخاطبان ضروری می بینم.

وقتی در حال تهیه و نگارش بودم، اصلا در فکر نوشتن مقاله ای با رعایت روش تحقیق نبودم. آنچه برایم مهم بود، محتوا و مضمون و پیامی بود که می بایست به جامعه علمی و مسئولان اجرایی رسانده می شد. حالا هم فکر می کنم به این طریق توانسته ام بحث را زنده تر مطرح کنم. البته رعایت قواعد لازم است اما گاهی شرایط و نیاز زمان و کمبود فرصت آن را از شما سلب می کند. گاهی باید گذاشت که روش، قربانی محتوا شود. به گمانم کارشناسان مرکز مطالعات راهبردی از همین زاویه به این نوشتار توجه کردند که جای ستایش دارد. من قریب به سی سال در هوای ترجمه و نشر نفس کشیده ام، لذا این حرف ها که حرف های اهل فن و جهان دیده است در من ریشه دوانده و همیشه با من همراه است. مفاهیم بکار رفته در این مقاله هر چند اگر از نظر تخصصی جامعیت نداشته باشد اما مقدمه ای است برای گشودن بحث های بیشتر و شرح اوضاع و احوال ترجمه و نشر بین الملل و نقش نهاد سیاستگذار و برنامه ریز که مرکز ساماندهی ترجمه و نشر باشد. لذا مفاهیمی مانند آسیب شناسی این پیام را به دنبال دارد که ما چه در سطح تالیف، چه ترجمه و چه نشر و توزیع نیاز به بازنگری داریم. به تعبیر یکی از اساتید، کارهایی که دستگاه های دولتی آماده می کنند،یک سری کارهای گلخانه ای ست و نمی توان عنوان نهضت را به آن را داد. نهضت ترجمه آن است که به عنوان مثال، اندیشمندان ترکیه و مردم شبه قاره، خودجوش دست به ترجمه آثار متفکران ایرانی زدند که هم از نظر کمی و هم کیفی قابل توجه است. اما وقتی در مقام سیاستگذار قرار می گیریم آن وقت شرایط فرق می کند و الزامات خود را دارد.

در نوشتار یاد شده ،چون صاحبنظران،جملگی دغدغه دینی دارند لذا بحث ها به سمت مسائل ترجمه متون دینی رفت و از زمینه هایی چون ادبیات و سایر زمینه های علوم انسانی غفلت شده، هر چند پیام نوشته، ناظر به همه حوزه هاست. مهم این است که بدانیم و بتوانیم خلاء های موجود را از نگاه کارشناسان پیدا کنیم و برای پر کردن آن چاره جویی کنیم. لذا می بینید همه مطالب مقاله و نظرها برآمده از احساسات و تعهد دینی بوده و برای خواننده آگاه دغدغه مند دلنشین است.

نکته دیگر اینکه سخن گفتن از شرایط علمی هر کاری آسان نیست. نه تجربه تنها کافی است و نه دانش مربوط به آن. لازمه تحول در هر زمینه ای، علم و تجربه توأمان است. ای بسا متخصصانی که از ماهیت کار غافل می شوند و ای بسا تجربه هایی که تکرار. من جرب المجرب حلت به الندامه. در این نوشته، مفاهیمی مانند هدایت و نظارت و حمایت که همه ی نقش های سیاستگذار است مورد بازنگری قرار گرفته و با این مفاهیم نقش های جاری به چالش کشیده شده است. ما عادت کرده ایم که از راه های آسان به سمت هدف برویم. شما ببینید در ترجمه ادبیات دفاع مقدس چگونه پیش می رویم!؟.  اغلب شاهد ترجمه خاطرات هستیم. در حالی که لازم است بسیاری از خاطرات با ادبیات داستانی روایت شوند. ما داستان نویسان خوبی داریم که می توانیم این کار را از آن ها بخواهیم. اگر بر فرض محال نداشته باشیم باید تربیت کنیم و از راه تشکیل کارگاه های تخصصی به این کار مبادرت ورزیم. عرفان اسلامی شیعی که مشترکات زیادی با عرفان مسیحی دارد و گفتمان انقلاب اسلامی در ترجمه ها کم رنگ است،اگر هم کتابی را ترجمه می کنیم درتوزیع مناسب لنگ هستیم و اثرش را نمی بینیم. اینها در یک نظام ارزیابی بسامان به نتیجه مطلوب می رسد. در فعل ترجمه، گاه باید روش کار را تا تالیف به زبان مقصد پیش ببریم. این حرف من نیست، حرف آقای آرش دریابندی است،کسی است که چهل سال در آمریکا زندگی کرده،درس شیعه شناسی خوانده و اکنون در این راه ترجمه می کند و قلم می زند. به نظرم دوره ترجمه سفارشی تمام شده. صاحبنظری می گفت باید آنقدر کتاب فارسی به دست ایرانیان خارج از کشور برسانیم که خودشان و فارسی دانان بومی با انتخاب خود دست به ترجمه بزنند. ما باید روی پروژه های خاصی کار کنیم که طرح آن ها در این مجال میسر نیست. حداقل اینکه به ویراست محتوایی کتاب دست بزنیم تا با زبان مخاطب نزدیک شویم.

وقتی سخن از مترجم بومی می کنیم این ایده مبتنی بر واقعیت هایی است که بر نظریه های معرفت شناسانه استوار است که در دانشگاه تحقیق و تدریس می شود. در زمینه ترجمه باید نظارت بر کار سایر موسسات داشته باشیم و مکانیزمی برای این نظارت ایجاد کنیم تا از انجام ترجمه های ضعیف جلوگیری شود. البته پژوهش ها و کندوکاوهای اینچنینی در جامعه علمی ما هنوز رایج نشده و یا بسیار اندک است. چون نگاه دانشگاه های ما، ترجمه از آن سو است و به ندرت از این سو. از این رو به ندرت اتفاق هایی می افتد. اگر حوزه های علمیه نبودند ما همین ترجمه ها را الان نداشتیم تا به آسیب شناسی آنها بنشینیم. و این را باید دانست که کار از این سو به مراتب سخت است چون قرار است از این دنیا با دنیای دیگری ارتباط حاصل شود.

و یا وقتی از مخاطب شناسی حرف می زنیم باز با توجه به همان نظریه ها و واقعیت های میدانی است.

ناگفته نماند در نگاه مان، جریان ترجمه و نشر بعد از انقلاب اسلامی را نباید سیاه و سفید جلوه دهیم و از ادامه حرکت باز مانیم،بلکه با بازشناسی و آسیب شناسی وضع موجود، کار را مدنظر نظر داشته و ببینیم در عمل چقدر با واقع مطابق بوده ایم. باید بپذیریم که در روند اجرایی دچار اشکالات اساسی هستیم و کار هم بسیار سنگین است و ترجمه هم کاری لوکس است و هزینه بر. گویی که ما در حال حاضر بضاعت لازم را برای آن نداریم یا که در خط حرکت نمی کنیم!.

 

  1. -   تصور می کنید اجرایی شدن و در نظر گرفتن مقاله ای که ارائه داده ای چه تاثیری در عملکرد سازمانی می تواند داشته باشد، یا به عبارت دیگر سازمان بعد از در نظر گرفته شدن گزاره های مقاله شما چگونه خواهد بود؟

روح پیام نوشتار که هر چند به همه زوایای بحث پرداخته نشده این است که اگر سازمان بتواند در اجرایی کردن کار، دیدگاه های کارشناسانه را مدنظر داشته باشد به نتایج قابل قبولی در پیدا کردن مخاطب بیشتر خواهد رسید.

برای اینکه بتوانیم در طراز جمهوری اسلامی، جریان ترجمه و نشر را مدیریت کنیم و وجه ای شایسته و بایسته از کار نشان دهیم،بایستی با نگاه کاملا تخصصی پیش برویم. سازمان با مدیریت تخصصی ترجمه می تواند در محافل علمی و آکادمیک راه پیدا کند، هر چند که با داشته های فعلی توانسته ایم مخاطبانی را جذب کنیم که البته این ها نتیجه کار با حداقل هاست. اگر مقدمات کار فراهم شود و ایده های نو و هدفمند بکار بیایند خواهیم توانست قدمی به جلو برداریم.برای جهانی شدن باید از بهترین ها کمک بگیریم و آنها را در کنار خود داشته باشیم. سازمان با آثار مکتوب مطلوب می تواند در جوامع علمی و فرهنگی خارج از کشور جای بیشتری باز کند،باید در قامت یک مرکز ملی ظاهر شویم و از روزمره گی ها بیرون بیاییم. وقتی پنجره علم و دانش را در کار گشاده تر کنیم در هوای بهتری نفس خواهیم کشید. ما در دوره هایی از تاریخ ایران و اسلام سبب ساز و دانش گستر بوده ایم.این یک شعار نیست. بیت الحکمه بغداد در بعد از اسلام که در رشد و توسعه تمدن اسلامی نقش مهم ایفا کرد،مثال خوبی است که ما امروز بیت الحکمه شیعه را خوب مدیریت کنیم. متاسفانه برخی اقدامات فعلی ما نه تنها در اولویت نیستند بلکه تکرار مکررات است. وقتی دانشمندان اروپایی برخورداری شان از علوم اسلامی را به زبان می آورند، امروزه از ما انتظار کارهای پیش پا افتاده را ندارند. متاسفانه این سال ها فضای روابط بین الملل همه اش سیاسی شده و فرهنگ تحت شعاع آن، در حالی که عکس آن را باید شاهد باشیم. با ارائه آثار مبنایی و روزآمد می توانیم نه فقط همسویان مان را در جهان برخوردار سازیم بلکه دیگری را هم بهره مند کنیم. باید به سمت کتاب های گفتگومحور حرکت کنیم و دیگری را هم رسمیت دهیم با زبانی که بکار می گیریم. ناگفته نماند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با عملی شدن ایده های کارشناسانه و تخصص محور که در حوزه و دانشگاه جمع است و نهاد سیاستگذار هم باید آنها را خوب ببیند، شاهد نگاه نزدیک تر دیگران به خود خواهد بود. اگر خوب عمل نکنیم باز شاهد نگاه مستشرقانه غربی به اسلام خواهیم بود. قرآن کریم را به روش خود ترجمه کردند و ما اکنون به بازنگری آن ها مشغولیم. باید در کنار مترجم باشیم تا متن را بدرستی به زبان دیگری ببریم، بدون آنکه تحریفی پیش بیاید. می دانید که برخی از اسلام شناسان خارجی متون اولیه ما شیعیان را ترجمه کرده اند،اما اینکه چقدر همراهی شان کرده ایم، الله اعلم. این راه ها را اهل فن به ما نشان می دهند اما این ما مجریان هستیم که با استفاده از کادر علمی خواهیم دانست که چگونه در مسیر قرار بگیریم. اول باید کمبودها و نواقص را بپذیریم. اتفاقات خوب و تاریخ ساز با ادعاهای صرف پیش نمی آید. وقتی مرجعیت فکری شیعه را پذیرفتیم،در معرفی معارف و فرهنگ اسلام و ایران باید بیش از این کوشا باشیم.

دیگر اینکه با پژوهش هایی از این دست، همکاری های ما با دیگران توسعه خواهد یافت. و از نگاه مستشرقانه غربی به جهان اسلام و ایران خواهیم کاست. و به سوءتفاهمات تا حدودی پایان خواهیم داد..

در پایان باید گفت، تولیدات فکری بعد از انقلاب اسلامی از نظر کمی و کیفی به حدی هست که در جهان مخاطبان خود را داشته باشد،اما سازمان باید در عرضه آن هدایتگری کند. در دودهه اول بعد از انقلاب اسلامی، طلاب و دانشگاهیان هندی و پاکستانی و ترک و معاودان عراقی و برخی علاقمندان در نقاط دیگر جهان در ترجمه کتاب های اسلامی فعال تر بودند و توزیع کتاب ها هم مجانی بود، اما امروزه شرایط تغییر کرده و باید با زمان پیش برویم. باید از عوامل و اقطابی که در سراسر جهان داریم به درستی استفاده کنیم. گاهی کارها با روش های اداری معمول پیش نمی رود، بلکه باید از راه های غیر معمول هم حرکت کنیم. ما دوستداران زیادی در جهان داریم و حتی منصفانی در میان غربی ها که تمایل دارند به سراغ شان برویم، ولی به سراغ شان نرفته ایم. راه های نرفته را باید برویم تا چشم و دل مان به روی دیگران باز تر شود.

 

 

 

 

 

 

. .

. .

نظر خود را بنویسید.

Copyright © 2022 icro.ir , All rights reserved