-->
logo
logo
دیپلماسی فرهنگیِ ترازِ چهل واره ی دوم انقلاب اسلامی
  • 1403/06/19 - 13:03
  • 141
  • زمان مطالعه : 8 دقیقه

گفتمان و پادگفتمان دیپلماسی عاطفی اسرائیل

اسرائیل یک پدیدار و موجودیت در بحران است. حافظه جمعی، ناخودآگاه جمعی و روح جمعی این پدیده با بحران‌های عینی و ذهنی متعددی درگیر است. سیاست‌ورزی در اسرائیل چیزی جز مدیریت بحران در زنجیره برساخته تهدیدات و فرصت‌های برساخته حول این موجودیت استعماری نیست.

به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی  امیر رضائی‌پناه کارشناس روابط فرهنگی بین المللی در یاداشتی اینگونه آورده است:دیپلماسی عاطفی یا احساسی (Emotional Diplomacy) علی‌رغم ریشه تاریخی طولانی، یکی از انواع دیپلماسی نوین است. در این نوع از دیپلماسی هدف کاربست عناصر و مولفه‌های احساسی در راستای تامین امنیت ملی، منافع ملی و توسعه ملی است. اسرائیل از هنگام تاسیس تاکنون به صورت جدی این نوع از دیپلماسی را مدنظر قرار داده و به دنبال تاثیرگذاری بر طیف گسترده‌ای از مخاطبین از رهگذر درگیر کردن عواطف و احساسات ایشان می‌باشد. گفتمان دیپلماسی عاطفی در اسرائیل سرشتی فرهنگی داشته، استوار بر سمبلیسم و نمادگرایی بوده و در این میان هولوکاست دال و نشانه مرکزی قلمداد می‌شود.

مظلوم‌نمایی در عین قدرت‌نمایی و چنگ و دندان نشان دادن دو وجه متضاد و مکمل گفتمان دیپلماسی عاطفی- فرهنگی اسرائیل را بازنمایی می‌نماید. در بافت این گونه از دیپلماسی برجسته‌سازی و تصویرسازی مثبت و ایجابی از گفتمان خودی و به‌حاشیه‌رانی و تصویرسازی منفی از گفتمان‌های رقیب به ویژه گفتمان مقاومت با محوریت جمهوری اسلامی ایران صورت می‌گیرد. دیپلماسی عاطفی یا احساسی اسرائیل به دنبال مشروع‌سازی خشونت، نسل‌کشی و پاکسازی نژادی حداکثری این موجودیت به بهانه دفاع مشروع بوده و دارای بار دراماتیک فراوانی است. در این راستا از عناصر و مولفه‌های شناختی در بستر رسانه‌های گروهی، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی به نحوی گسترده‌دامن بهره گرفته می‌شود.

موجودیت در بحران

اسرائیل یک پدیدار و موجودیت در بحران است. حافظه جمعی، ناخودآگاه جمعی و روح جمعی این پدیده با بحران‌های عینی و ذهنی متعددی درگیر است. سیاست‌ورزی در اسرائیل چیزی جز مدیریت بحران در زنجیره برساخته تهدیدات و فرصت‌های برساخته حول این موجودیت استعماری نیست. حکمرانی خوب در این وادی به معنای مدیریت بهینه و کم‌خطر بحران است‌. بحران‌های متوالی و پیوسته وجودی و امنیتی، اساس سیاست‌ورزی در اسرائیل را که مدعای قدرت منطقه‌ای و حتی فرامنطقه‌ای بودن دارد را صورت‌بندی می‌نماید. سیاست‌ورزی در اسرائیل کمینه و عملا بقامحور است.

رادیکالیسم صهیونیستی که تا مرز تروریسم دولتی و نسل‌کشی و پاک‌سازی نژادی نیز پیش می‌روند، برایندی جز رادیکال‌تر کردن مضاعف و روزافزون محیط بازی در غرب آسیا و شامات نداشته است. این موضوع در رویدادهای پس از طوفان القصی و 7 اکتبر به خوبی خود را نشان داده و به نسل‌کشی بیش از 40 هزار فلسطینی و مجروح و آواره شدن شمار فراوانی دیگر انجامیده است.

اساسی‌ترین رده بحران، بحران در باب بقا و موجودیت بوده و اسرائیل به واسطه ذات و سرشت استعماری خود همواره درگیر بحران بقا و امنیت است. مرزهای جعلی بحران‌های واقعی را ساخته‌اند. این موضوع هم در سطح ایجابی و هم در سطح سلبی مطرح است. یعنی چه به صورت کمینه به مقوله امنیت بنگریم و چه به صورت بیشینه، اسرائیل را دستخوش بحران فزاینده خواهیم دید. اسرائیل با محیط پیرامونی خود ارتباط ارگانیک نداشته و با بسیاری از آن‌ها در وضعیت تضاد و دگرسازی جدی قرار دارد. این موضوع در باب مردم فلسطین به صورت خاص و محور مقاومت در معنای عام وضعیتی حادتر و بغرنج‌تر را بازنمایی می‌کند.

از جنگ نرم تا جنگ شناختی- فرهنگی

دیپلماسی عاطفی یا احساسی اسرائیل به صورت هم‌زمان هم از عناصر و مولفه‌های جنگ نرم و هم قواعد علوم شناختی بهره می‌برد. بر این اساس، دیپلماسی عاطفی در اسرائیل حوزه ذهن و ادراک مخاطبین و جوامع هدف را مطمح‌نظر قرار داده است. پیام تولید و مستقیم یا غیرمستقیم با هدف سودهی و جهت‌دهی به ذهنیت مخاطب منتقل و مخابره می‌شود.

انواع راهبردها و راهکارهای شناختی- فرهنگی در این مسیر مورد استفاده قرار می‌گیرد. این موضوع برای طیف‌های سفید، خاکستری و سیاه و نیز طبقات اقتصادی و شئون اجتماعی صورت‌بندی‌های متفاوتی به خود می‌گیرد. هدف جنگ شناختی اسرائیل به عنوان عنصر مقوم دیپلماسی عاطفی، درگیر کردن عواطف، احساسات و ادراک مخاطبین در این راستا است که اسرائیل و ایدئولوژی صهیونیسم به عنوان عنصری مطلوب و مثبت و طرف‌های مقابل به ویژه جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت به عنوان عناصر نامطلوب دیده بشوند.

جنگ شناختی در قاب رسانه‌های جمعی، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی

دیپلماسی عاطفی اسرائیل استوار بر اقدامات شناختی در قاب رسانه‌های جمعی، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی است. بر این اساس، در دستگاه دیپلماسی عاطفی اقدامات شناختی در بستر رسانه‌های گروهی به انجام می‌رسد.

برجسته‌سازی و زیبانمایی گفتمان خودی و به‌حاشیه‌رانی و سیاه‌نمایی گفتمان‌های رقیب به صورت حداکثری مدنظر است. گفتمان رقیب به صورت اخص محور مقاومت با محوریت جمهوری اسلامی ایران را شامل می‌شود. در این راستا تولید محتوای شناختی به زبان‌های گوناگون به ویژه انگلیسی، فارسی و عربی صورت می‌گیرد.

موج‌سازی و تولید پیام رسانه‌ای رکنی اساسی از دیپلماسی عاطفی اسرائیل است. عواطف و احساسات مخاطبین در راستای منافع و ایدئولوژی صهیونیسم در این بستر تحریک و برانگیخته می‌شود. گفتمان پنهان و قدرت پنهان با کاربرد عناصر و مقوله‌های شناختی- ادراکی در چارچوب فعالیت‌های رسانه‌ای صورتی نهفته در بافت متن، تصویر، موسیقی و... به خود می‌گیرد. هدف این فرایند دیپلماسی عاطفی، تاثیرگذاری ایجابی و سلبی در راستای ایدئولوژی صهیونیستی بر ساختار ذهن مخاطبین است.

پادگفتمان دیپلماسی عاطفی اسرائیل

در مقام فهم و طراحی منطق پادگفتمانی (تقابل عاطفی- شناختی) در باب مقابله با سازوکار دیپلماسی عاطفی اسرائیل توجه به این ملاحظات، که بعضا پیش‌فرض‌های بنیادین به شمار می‌آیند، حائز اهمیت است:

  1. یکی از اهداف دیپلماسی عاطفی اسرائیل مشروعیت‌زدایی از جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت است. این موضوع با انگ‌زنی‌ها و شایعه‌پراکنی‌های متعدد و متنوع صورت می‌گیرد.
  2. اساس دیپلماسی عاطفی اسرائیل بر تصویرسازی منفی از ایران پساانقلابی و ایجاد یک هویت و ما مشترک بر ضد نظام اسلامی استوار است.
  3. تصویر برساخته در دستگاه دیپلماسی عاطفی اسرائیل با عناصر و مولفه‌های شناختی آمیخته شده و در قاب رسانه‌های گروهی، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی بازنمایی می‌شود.
  4. دیپلماسی عاطفی یا احساسی اسرائیل ترکیبی و چندوجهی است. از انواع ابزارهای شناختی، رسانه‌ای و دیپلماتیک در این نوع از دیپلماسی استفاده می‌شود. انواع دیپلماسی سنتی و دیپلماسی نوین به ویژه دیپلماسی عمومی، رسانه‌ای و فرهنگی و... در بستر دیپلماسی عاطفی اسرائیل به استخدام درآمده است.
  5. در بافت دیپلماسی عاطفی و احساسی اسرائیل، نظام اسلامی در تهران یک تهدید وجودی است و ریشه گفتمان انقلاب اسلامی به ویژه در مساله ضدیت و مبارزه با نظام سلطه و صهیونیسم جهانی باید خشکانده بشود.
  6. تشدید تحریم‌ها و حصر راهبردی محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران یکی از اهداف اصلی دیپلماسی عاطفی اسرائیل است.
  7. «چرخه تداوم بحران» با کاربست عناصر و مولفه‌های فرهنگی، شناختی، رسانه‌ای و... به عنوان یک مکانیسم عملیاتی باید به صورت پیوسته در مورد محور مقاومت با محوریت و رهبری جمهوری اسلامی ایران مدنظر باشد.
  8. باید با روند تصویرسازی منفی و سیاه‌نمایی حزب الله لبنان، حوثی‌های یمن و... نیز مقابله بشود. مهم‌ترین متغیر در این میان تروریستی خواندن این گروه‌های مقاومت در سطح منطقه و جهان و اعمال تحریم علیه آنان است.
  9. دیپلماسی عاطفی- فرهنگی اسرائیل در چند سطح با هدف تغییر نگرش‌ها و مدیریت ذهنیت و ادراک جامعه هدف عمل می‌کند. مخاطبین اصلی آن به ترتیب عبارتند از: الف. ساکنان سرزمین‌های اشغالی؛ ب. نخبگان و توده‌های مردم ساکن در غرب؛ پ.  نخبگان و توده‌های ساکن در منطقه به ویژه اعراب و مسلمانان؛ ت. نخبگان و توده‌های ساکن در کشورهای عضو محور مقاومت با محوریت ایران اسلامی.
  10. تلاش در راستای ایجاد یک اتحاد و شبکه‌سازی در قالب دستگاه دیپلماسی فرهنگی، دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانه‌ای و نهایتا دیپلماسی عاطفی در جهان اسلام و کشورها و ملت‌های آزادیخواه جهان باید مدنظر باشد.
  11. تلاش در راستای خنثی‌سازی و مقابله با میلیتاریسم فرهنگی- شناختی نهفته در بطن دیپلماسی احساسی اسرائیل باید کانون توجه باشد.
  12. آگاهی‌بخشی و بصیرت‌افزایی نسبت به ماهیت و سرشت استعاری، سمبلیک و دراماتیک دیپلماسی عاطفی اسرائیل با محوریت هولوکاست یکی از وجوه اصلی دیپلماسی فرهنگی است. مسببین و عاملین هولوکاست در هر سطح که تصور بشود، غرب بوده است و نه جهان اسلام و مردم فلسطین.
  13. مساله فلسطین و قدس شریف در سطح یک مقوله و واقعه انسانی و بشری بازنمایی و از مصادره آن به عنوان یک مقوله عربی و اسلامی به صورت جدی پرهیز بشود.
  14. دیپلماسی عاطفی اسرائیل بر بستر پروپاگاندای رسانه‌ای و عناصر و مولفه‌های شناختی عمل نموده و تولید محتوا و پیام بین‌المللی در برابر آن امری الزامی است.
  15. عادی‌سازی روابط با کشورهای اسلامی و عربی و کاستن از روحیه مقاومت نباید به عنوان دستاورد دیپلماسی عاطفی اسرائیل به جهان مخابره بشود. در باب مخاطرات روند سازش و تسلیم در برابر غرب و اسرائیل آگاهی‌بخشی و تولید محتوای فرهنگی- شناختی در دستور کار قرار بگیرد.
  16. در برابر این تصویرسازی و موج‌سازی عاطفی و ادراکی باید نسبت به تروریسم دولتی اسرائیل و جنایات و فجایع حادث شده در فلسطین، به ویژه غزه و رفح و... آگاهی‌بخشی صورت بگیرد. این وقایع نماد بارز نسل‌کشی و پاک‌سازی نژادی است.

 

 

 

 

نظر خود را بنویسید.

Copyright © 2022 icro.ir , All rights reserved