در مسیر شهدای اقتدار فرهنگی؛ شهید رحیمی همچنان میتواند الگوی مؤثری باشد
فرزند شهید سید محمدعلی رحیمی از شهدای اقتدار فرهنگی، ناگفتههای مؤثر و آموزندهای از زندگی این شهید بزرگوار بیان کرد و از ادامه راه او گفت.
به گزارش روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سید محمدعلی رحیمی که به مدت هفت سال مسئولیت خانه فرهنگ ایران در دهلینو و همچنین، رایزنی فرهنگی کشورمان را در شهر مولتان پاکستان به عهده داشته، سال 1375 در پاکستان به شهادت میرسد و نام وی درفهرست شهدای اقتدار فرهنگی ثبت میشود. طی یک دهه اخیر به همت خانواده این شهید، بنیادی فرهنگی راهاندازی شده و مشغول فعالیت است. در گفتوگویی با فهیمه سادات رحیمی، دختر رایزن فرهنگی اسبق کشورمان، نکاتی را درباره ضرورت تداوم فعالیتهای این بنیاد فرهنگی و همچنین اهدافی که در آن دنبال میشود میخوانید.
-گویا به نام و برای گرامیداشت شهید رحیمی، بنیادی فرهنگی راهاندازی شده و مشغول فعالیت است؛ این بنیاد چه اهدافی را دنبال میکند؟
شهید رحیمی در کشور پاکستان و در شهری به نام مولتان به شهادت رسید، شهری که شاید خیلی از افراد نام آن را نشنیده باشند. مولتان از نظر فرهنگی، مذهبی، سیاسی و حتی جغرافیایی شهر بسیار مهمی برای پاکستانیها به شمار میآید. با وجود خدمات بیشمار فرهنگی و دینی شهید رحیمی در این شهر، اما چه زمانی که آنجا مشغول فعالیت بود و چه حالا که سالهاست به شهادت رسیده همچنان گرد غربت را برچهره دارد. متاسفانه هنوز آنطور که باید درباره اثرات خدمات و فعالیتهای وی به اندازه کافی اطلاع رسانی نشده است.
-بنیاد شهید رحیمی با چنین نگاهی راهاندازی شده؟
بله. چرایی راهاندازی اش به سال 93 بازمیگردد. آن موقع با توجه به مدارک و اسناد، دست نوشتهها، عکسها و همچنین فیلمهایی که از پدرم در اختیار داشتیم تصمیم به راهاندازی این بنیاد گرفتیم. به خصوص که فیلمهای خوبی از سخنرانیها شهید رحیمی در دست داشتیم. راستش دنبال این بودم که راهی برای معرفی شهید رحیمی پیدا کنم.
البته نه فقط برای این که مردم با نام شهید رحیمی آشنا شوند، بلکه برای آن که درباره فعالیتها و اثرات خدمات وی اطلاع رسانی شوند. گام اول ما ثبت خاطرات همسر شهید بود، چرا که مادرم در اغلب فعالیتها و مأموریتهای بلندمدت شهید رحیمی، مانند مأموریتهای هند و پاکستان حضور داشته و او را همراهی میکرده است.
-از چه قالبی برای ثبت این خاطرات استفاده کردید؟
در ابتدا هدفمان ثبت کتبی این خاطرات بود. همان سال 93، خیلی اتفاقی و در یکی از هیئتها زینب عرفانیان، یکی از دوستان دوران مدرسهام را دیدم. وقتی متوجه شدم که به دنیای نویسندگی قدم گذاشته است از او برای ثبت خاطرات پدرم دعوت کردم. با آن که گفتم شاید این کار منجر به انتشار کتاب نشود اما پذیرفت. خانم عرفانیان، حدود یک سال و نیم به طور مستمر و هفته ای سه روز به منزل ما میآمد و با مادرم برای ثبت خاطرات شهید رحیمی مصاحبه میکرد. نتیجه این مصاحبهها در قالب کتاب «رسول مولتان» منتشر شد و بازخوردهای خوبی نیز داشت.
-بعد از چاپ کتاب خاطرات شهید رحیمی، بنیاد چه فعالیتهای دیگری انجام داده است؟
پس از چاپ کتاب، تصمیم به ساخت مستندی از زندگی و فعالیتهای شهید رحیمی گرفتیم. به همین منظور، به سراغ گروه مستندسازان بدون مرز رفتیم و آقای ناصر نادری و گروهشان را برای این کار انتخاب کردیم. در ابتدا نگران بودند که زمان زیادی گذشته اما وقتی با اسناد موجود روبرو شدند پذیرفتد. مستند «ابوذرها نمیمیرند» نتیجه این همکاری بود که چندین مرتبه از تلویزیون پخش شد و همچون کتاب خاطرات «رسول مولتان» بازتاب خوبی داشت.
در گامهای بعدی به فکر برپایی سلسله مراسمهایی برای بزرگداشت و تشریح فعالیتهای شهید رحیمی افتادیم. به همین منظور از سال ۹۴ تا سال ۹۸، مراسمهایی با نام «مجاهد فرهنگی بدون مرز»، با سخنرانی دکتر عباسی و دکتر رائفیپور برگزار شدند. این مراسمها بهطور تخصصی برای افرادی با دغدغه های بینالمللی در زمینههای فرهنگی برگزار شدند و استقبال زیادی هم از آنها صورت گرفت.
«برگزاری کمپ پزشکی در یکی از محلههای شیعه نشین سال ۱۴۰۱»
-فعالیتهای فرهنگی بنیاد در کشورهای دیگر به چه شکل است؟
در جریان برپایی این سلسله مراسمها، با جمعی از زنان هندی آشنا شدم، افرادی که در ایران مشغول به تحصیل بودند و دغدغههای فرهنگی داشتند. هرچند که به دلیل فقدان دسترسی به منابع کافی قادر به فعالیت چندانی بودند. به دعوت این زنان هندی، سفری به هند و برخی مناطق شیعه نشین داشتم. طی حضور در جلساتی با این عزیزان، تصمیم به ترجمه آثار مکتوب و دوبله فیلمهای مستند مرتبط با فعالیتهای فرهنگی و دینی آنان و همسو با اهداف خودمان گرفتیم؛ فعالیتهایی که همچنان ادامه دارند.
به کمک خیرین هندی و ایرانی، انجام مجموعهای از اقدامات را در این کشور دنبال کردهایم، ساخت خانه برای خانوادههای نیازمند، تجهیز درمانگاه و برگزاری کمپهای پزشکی برخی از این فعالیتها هستند.
-معرفی شهدا، به خصوص شهدای فرهنگی، چه تاثیری بر نسلهای آینده دارد؟
معرفی درست و صادقانه شهدا به نسل جدید بسیار تاثیرگذار است. به عنوان مثال، یکی از خوانندگان کتاب از من تشکر کرد و گفت دیدگاهش نسبت به ازدواج و فعالیت فرهنگی تغییر کرده است. این نشان میدهد که شهید رحیمی علیرغم گذشت زمان، همچنان میتواند الگوی موثری باشد.
-برای تداوم فعالیتهای فرهنگی این بنیاد چه خواستهای از مسئولان دارید؟
یکی از دغدغههای ما استفاده بهینه از ظرفیتهای فرهنگی موجود است. مثلاً، فرهنگسرای مولتان پس از شهادت شهید بسته شده و با وجود درخواستهای مکرر، هنوز بازگشایی نشده است. همچنین، استفاده از ظرفیتها و اشتراکات فرهنگی بین ایران و شبه قاره یکی دیگر از موضوعاتی است که نیاز به توجه بیشتر دارد.
-هم به عنوان دختر شهید رحیمی و هم در جایگاه مسئول این بنیاد فرهنگی چه پیامی برای جوانان دارید؟
راستش بیش از آن که بخواهم طرف صحبتم را جوانان قرار بدهم، ضروری است که توصیهای دوستانه و خواهرانه برای همه آنهایی داشته باشم که در زمینه فرهنگ، کاری از عهدهشان ساخته است. نسل جوان به به معرفی درست شهدا نیاز دارد. اگر صادقانه از این شهدا صحبت کنیم و دست به اغراق نزنیم بیشک الگو برداری خواهند کرد.
شهدای این مرز و بوم، افرادی نظیر خود ما بودند، با مشکلات و سختیهایی که زندگی پیش رویمان میگذارد؛ منتهی اجازه ندادند که مسائل و مشکلات آن را از دنبال کردن اهدافشان ناامید کند. به نظر من همین مسئله، این که جوانان بدانند؛ قهرمانان این آب و خاک آدمهایی شبیه خودشان بودهاند به درک راه آنان کمک میکنند.
نظر خود را بنویسید.