اسلام در قزاقستان
رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آلماتی در گزارش جدید خود به موضوع «اسلام در قزاقستان» و تاریخ، وضعیت فعلی و چشمانداز توسعه این کشور پرداخته است.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، علاقه به اسلام به عنوان حامل ارزشهای تاریخی ـ فرهنگی و معنوی در قزاقستان به طور قابل توجهی افزایش یافت. یکی از دستاوردهای این زمان، احیای جایگاه مهم دین در زندگی معنوی جامعه، حداقل در بخشی از آن و همچنین احیای بسیاری از سنتها در حوزههای مختلف فرهنگ قزاقها بود.
با دستیابی به استقلال در قزاقستان، مانند سایر کشورهای پس از فروپاشی شوروی، روند قانونی شدن سنتهای مذهبی به شکل "تجدید حیات" پر شتابی ظاهر شد. اداره معنوی مسلمانان قزاقستان (DUMK) ایجاد شد، تعداد مساجد، مدارس دینی و سایر مؤسسات مذهبی به شدت افزایش یافت و فعالیتهای بینالمللی سازمانهای مذهبی فعال شد. ظهور ادبیات مذهبی و مذهبی-تبلیغی داخلی و خارجی متعدد به افزایش علاقه به اسلام کمک کرد.
در دهه 90 قرن بیستم، نظام آموزش مذهبی در قزاقستان شروع به شکلگیری کرد که شامل مدارس دینی در مساجد روستایی و شهری، مؤسسات آموزش عالی اسلامی (مؤسسات و دانشگاهها)، دانشگاههای ارتقای صلاحیت نمایندگان مذاهب اسلامی و دورههای آموزشی در مساجد روستایی و شهری میشود که در آن دانشآموزان (بزرگسالان و کودکان) و نمازگزاران عادی با اصول اعتقادی و عملی اسلام آشنا میشوند.
در کنار مؤمنانی که دیدگاههای مذهبی اصلی را حفظ میکنند و از احکام ضروری مذهبی پیروی میکنند، افراد زیادی وجود دارند که به وجود خدا اعتقاد دارند، اما وظایف یک مسلمان را انجام نمیدهند. امروز بسیاری از قزاقها، بدون اینکه به مراسم مذهبی اهمیت خاصی بدهند، صرفاً به سنت احترام میگذارند: "اینطور باید باشد"، "اینطور مرسوم است"، "اینها آداب و رسوم اجداد ما هستند"، "اینها سنتهای ملی ما هستند".
تحقیقات در مورد زندگی مذهبی قزاقها نشان داده است که نه تنها دینداری مسلمانان، بلکه سنت فرهنگی مسلمانان که در ذهن مردم معمولاً با سنت ملی همراه است، احیاء شده است.
مؤمنان امروزی در قزاقستان
مؤمنان امروزی در قزاقستان را میتوان به دستههای مختلفی تقسیم کرد که از نظر میزان دانش دینی و عمق اعتقادات با یکدیگر تفاوت دارند. تقسیم بندی این دستهها به وضوح با سن افراد مرتبط هستند.
امروز، برخلاف گذشته، تعداد مؤمنان مسن که از احکام اسلامی پیروی میکنند، نسبتاً کم است. بخش قابل توجهی از مسلمانان مؤمن را جوانان و افراد میانسال تشکیل میدهند. نسل جوان مؤمنان از سواد دینی بالاتری برخوردارند، در حالی که نسل مسنتر نمازگزاران در بیشتر موارد "نسل کمسواد دوران شوروی" محسوب میشوند که "تغییر عقیده و آموزش مجدد آنها دشوار است".
میتوان ادعا کرد که امروز تنها بخشی از مردم قزاقستان به طور کامل احکام اسلام را اجرا میکنند. در عین حال، شاهد افزایش تعداد قزاقهایی هستیم که "تا حدی" از احکام اسلام پیروی میکنند. به عنوان مثال، در مقایسه با سایر احکام اسلام، رعایت روزه، به ویژه در بین زنان در سنین مختلف، اخیراً رواج بیشتری یافته است. بسیاری از آنها نماز نمیخوانند. برخی از روحانیون نسبت به این شکل از پیوستن به مناسک اسلامی بردبار هستند و آن را "به عنوان اولین قدم در راه ایمان واقعی" میدانند. برخی دیگر معتقدند که چنین اجرای "جزئی" از احکام اسلام غیرقابل قبول و فاقد اهمیت مذهبی است.
در سالهای اخیر، شاهد افزایش تدریجی تعداد زائرانی هستیم که به زیارت اماکن مقدس اسلامی در عربستان سعودی میروند. اما انجام حج برای اکثر قزاقها هنوز هم یک کار دشوار است.
در همه جا در بین قزاقها، مراسم چرخه خانواده مانند مراسم ترحیم و تدفین مسلمانان، مراسم ختنه (سنت) و مراسم عروسی (نکاح) رواج دارد.
ازدواج مسلمانان - نکاح - به بخش جدایی ناپذیری از مراسم عروسی در بین بسیاری از قزاقها در تمام مناطق کشور تبدیل شده است. ن.پ. لوباچوا خاطرنشان کرد که "تنها یک مراسم کاملاً اسلامی در مراسم عروسی وجود دارد - این نکاح است، مراسم ازدواج مسلمانان که توسط ملا انجام میشود. با این وجود، در افکار عمومی، تمام این مجموعه که بیشتر آن بر اساس عناصر اشکال اولیه ادیان و آداب و رسوم جامعه سنتی ساخته شده است، توسط مردم به عنوان یک مراسم اسلامی تلقی میشد و میشود. از این رو، میتوان گفت که در اینجا فقط با اسلام روزمره و نه شرعی، که دستاوردهای فرهنگی نسلهای گذشته را پذیرفته و تقدیس کرده است، سر و کار داریم. عمل مذهبی، در این مورد اسلامی، آخرین لایه جهانبینی در مراسم سنتی است که تاریخ آن بسیار قدیمیتر از خود اسلام است و به بخش جدایی ناپذیر و ضروری مراسم عروسی تبدیل شده است." (لوباچوا، 1998: 128).
پیوند اسلام و سنت در قزاقستان
پیوند اسلام با سنت و رسوم قزاقها به ویژه در مراسم عزاداری و تشییع جنازه به وضوح دیده میشود. امروزه نیز آداب و رسوم باستانی که توسط اسلام حفظ شدهاند، مانند سنت آمنگرستوه (ازدواج با همسر برادر متوفی)، پرداخت مهریه (که اشکال جدیدی به خود گرفته است)، ربودن دختران، نامگذاری اسلامی و چندهمسری، هنوز در جامعه قزاقستان رواج دارند.
اشکال مختلف عرفان اسلامی - تصوف - در قزاقستان نشان دهنده پیوند ناگسستنی آن با واقعیت تاریخی، قومی-فرهنگی و اجتماعی-سیاسی منطقه است. احیای تصوف در قزاقستان، یا به طور دقیقتر، قانونی شدن آن که در سالهای اخیر مشاهده میشود، نشان دهنده نقش مهم آن در زندگی مذهبی بخش خاصی از مؤمنان است و تا حدی واکنشی به نفوذ "اسلام ناب" توسط مبلغان خارجی در قزاقستان است. همین عوامل را میتوان برای احیای ایده تنگریباوری در بین قزاقها نیز توضیح داد.
امروزه، آیین قدیسان (با نام امروزی "تکریم مقدسین") به عنوان یکی از بارزترین ویژگیهای اسلام مردمی در بین قزاقها، نه تنها در حال احیا است، بلکه شاید به اوج محبوبیت خود در بین گستردهترین اقشار مردم قزاقستان رسیده است. زیارتگاههایی مانند آرامگاههای خواجه احمد یسوی و آریستان بابا، بکت آتا و چوپان آتا، قرامان آتا، اوکاشا آتا، نیاکان مقدس ایرگیزبای آتا، بایامبای آتا، دومالاک آنا، بایدیبک آتا و بسیاری دیگر، مورد زیارت تعداد زیادی از قزاقها قرار میگیرند. تعداد زیارتگاهها به طور پیوسته در حال افزایش است و آنها مورد احترام بسیاری قرار میگیرند. نه تنها زیارتگاههای معروف قزاقستان، بلکه مقبرههای فراموش شده اجداد قبیلهای نیز مرمت و بازسازی میشوند و به مکانهای زیارتی پرجمعیت تبدیل میشوند (بایامبای آتا، ایرگیزبای اولی و ...).
نمایندگان روحانیون رسمی به طور فعال از تکریم مقدسین برای مبارزه با بقایای باورهای پیش از اسلام و تثبیت "اسلام واقعی" در ذهن زائران استفاده میکنند. خادمان مساجد در همه جا به طور فعال کارهای توضیحی را انجام میدهند که فقط باید خداوند متعال - الله - را پرستش کرد، نه زیارتگاهها، که پرستش آنها گناه بزرگی است - مظهر شرک. در عین حال، آنها تأکید میکنند که باید به مقبره مقدسین، مانند مقبره اجداد، احترام گذاشت. تقریباً در تمام زیارتگاهها، زائر با دستورالعملهایی مواجه میشود که رعایت پاکی آیینی و مناسک ضروری مسلمانان را تجویز میکنند: خواندن نماز، رعایت روزه و ... .
بنابراین، امروزه آیین تکریم مقدسین نیازمند آشنایی با اصول اعتقادی و عملی اسلام است که به افزایش نفوذ و تقویت اسلام در بین قزاقها کمک میکند.
ویژگیهای دیگر اسلام در قزاقستان معاصر
یکی دیگر از ویژگیهای بارز زمان ما، ماهیت سازمانیافته زیارت به اماکن مقدس محلی است. نویسنده در تمام زیارتگاهها شاهد گروههایی از زائران به رهبری "آک آنا" (مادر مقدس) بوده است. آنها زائران را جمعآوری میکنند، آنها را با قوانین زیارت و مناسک اسلامی آشنا میکنند، مسیرهای زیارت به اماکن مقدس را طراحی میکنند و به امور حمل و نقل و سایر مسائل سازمانی میپردازند.
در کنار دیدگاهها و مناسک اسلامی، بقایای اشکال اولیه دین در زندگی مذهبی قزاقها حفظ شده است:
- باورهای آنیمیستی
- باور به ارواح خبیثه
- شمنیسم
- جادو
- توتمپرستی
- تکریم اجداد متوفی
- تکریم آتش و اجاق
- آیین باروری
- و دیگر سنتهای جهانبینی باستانی
علیرغم فعالیتهای آموزشی مسجد رسمی، مراسم چرخه خانواده مرتبط با باورهای پیش از اسلام تقریباً در همه جای قزاقستان رواج دارد. علاوه بر این، بسیاری از آنها نه تنها توسط اسلام از بین نرفتهاند، بلکه مانند مناسک اسلامی، دوره "تجدید حیات" را تجربه میکنند، به عنوان مثال:
- آیین حفظ رفاه در خانواده (خوردن آیینی بورساق)
- ممنوعیت پخت و پز در خانه متوفی به مدت سه روز
- روشن کردن شمع
- تغذیه ارواح اجداد و مقدسین
- آیین "ریختن روغن در آتش" (اتکا مای قییو)
همچنین، مراسم چرخه کودک و جادوگری حفظ شدهاند که بسیاری از عناصر آنها به باورهای جادویی-آنیمیستی باستانی برمیگردد. به عنوان مثال، مراسم تطهیر "آلستاو"، مراسم شفابخش "اوشقرو"، "اوشیکتاو"، "ایشیرتقی" و دیگر مراسمها هنوز هم به طور گسترده رواج دارند.
آداب و رسوم باستانی مرتبط با فعالیتهای اقتصادی نقش مهمی در زندگی قزاقها ایفا میکنند. نوروز که در دوران شوروی تقریباً فراموش شده بود، امروزه یک تعطیلات ملی است. به نظر نویسنده، مراسم پخت غذای آیینی نوروز کژه حاوی ایده "جمعآوری" است که به حفظ رفاه و فراوانی خانواده کمک میکند.
در برخی از مناطق قزاقستان، سنت "جاراپازان" (نوعی سرودخوانی در نوروز) حفظ شده است. مراسم بارانخواهی - "تاساتیک" - نیز به فراموشی سپرده نشده است. مطالب قومنگاری منحصر به فرد نویسنده نشان میدهد که قزاقها در این مراسم از جمجمه اسب استفاده میکردند.
اشکال مذهبی باستانی مانند شمنیسم اسلامیشده در بین قزاقها بسیار نادر شده است. با این حال، مواد جدید نویسنده نشان میدهد که ایده تناسخ (تولد دوباره) و بقایای دیگر ایدههای باستانی در مراسم شمنیسم حفظ شده است.
در آستانه سال 2006، عید قربان، مانند کریسمس، به عنوان تعطیلات رسمی در قزاقستان اعلام شد که نشان دهنده به رسمیت شناختن دین به عنوان بخش جدایی ناپذیر از فرهنگ مردمی قزاقها است.
در سالهای اخیر، شاهد همکاری فعال قزاقستان با کشورهای اسلامی در زمینه آموزش مذهبی، ساخت و بازسازی مؤسسات مذهبی بودهایم. به عنوان مثال، عربستان سعودی، ترکیه و مالزی در ساخت مسجد مرکزی در آلماتی شرکت کردند. ترکیه به طور فعال در بازسازی مجموعه تاریخی-فرهنگی آرامگاه خواجه احمد یسوی مشارکت داشت. برخی از مساجد در قزاقستان با حمایت انجمن اصلاحات اجتماعی کویت، انجمن بینالمللی اسلامی صلیب سرخ و هلال احمر، که مرکز آن در ابوظبی در عربستان سعودی است، ساخته شدهاند.
تعدادی از مؤسسات آموزشی در قزاقستان به ابتکار و با حمایت مالی کشورهای اسلامی ساخته شدهاند، به عنوان مثال:
- دانشگاه فرهنگ اسلامی نور-مبارک مصر
- دانشگاه اسلامی قزاق-عربی
- دانشگاه قزاق-ترکی
متکلمان کشورهای اسلامی در مساجد و مؤسسات آموزشی اسلامی قزاقستان دورههای آموزشی برگزار میکنند.
بسیاری از دانشجویان قزاقستانی در ترکیه، ایران، پاکستان، مصر و سایر کشورهای اسلامی تحصیل کردهاند و میکنند. با این حال، به دلیل تشدید اوضاع بینالمللی و افزایش تبلیغات ایدههای وهابیت، برخی از مؤسسات آموزشی بینالمللی در قزاقستان تعطیل شدهاند و به همین دلیل، آموزش دانشجویان قزاقستانی در برخی از مؤسسات آموزشی اسلامی خارجی به حالت تعلیق درآمده است.
همکاری قزاقستان با کشورهای جهان اسلام در حوزههای مختلف، به ناچار منجر به افزایش نفوذ آنها در حوزه دین میشود که با تمایل به پاکسازی اسلام از عناصر بیگانه همراه است. در سالهای اخیر، نمایندگان روحانیون رسمی به طور فعال عدم جواز پرستش مقدسین را تبلیغ میکنند، نامگذاری آرامگاهها به عنوان مسجد و خواندن نماز در آنها را ممنوع میکنند، زیرا آنها مقبره هستند - به عنوان مثال، آرامگاههای آریستان بابا و خواجه احمد یسوی (این موضوع در مورد سایر بناهای یادبود معماری نیز صدق میکند که در ادبیات ما اغلب به عنوان مسجد نامیده میشدند). آنها با برگزاری مراسم ترحیم پرجمعیت، جشنهای باشکوه به مناسبت ختنه و متکلمان خارجی - با جشن میلاد پیامبر و آداب و رسوم باستانی مانند "بتآشار" و سایر "آیینهای بتپرستی" (شرک) مخالفت میکنند.
دیدگاههای مختلف در مورد وهابیت در قزاقستان
نویسنده بارها در سفرهای خود به قزاقستان شنیده است که مردم محلی، مؤمنانی را که این دیدگاهها (یعنی مخالفت با تکریم مقدسین و برخی رسوم سنتی) را دارند، "وهابی" مینامند (استان مانگیستاو). فارغالتحصیلان مؤسسات آموزشی اسلامی خارجی که سعی در ترویج آموزههای دینی خود در بین مردم محلی دارند نیز "وهابی" نامیده میشوند.
برخی از مؤمنان با اطمینان میگویند که "وهابیها میخواهند مطابق با آموزههای صحیح اسلام زندگی کنند" و "میخواهند اسلام را به خوبی حفظ کنند". آنها میگویند که "بسیاری از مردم نمیدانند وهابیت چیست" و تأکید میکنند که "با تلاش برای نشان دادن چهره بد اسلام، تروریستها و وهابیها را یکی میدانند". آنها همچنین میگویند که "وهابیها، شیعیان، سنیها - همه مسلمان هستند، همه برابرند، در قرآن آمده است که ما نباید به یکدیگر توهین کنیم."
و.ن. باسیلوف خاطرنشان کرد که نمیتوان همه چیز را به تأثیر وهابیت نسبت داد، همانطور که بسیاری از رسانهها تمایل دارند. تلاش برای حذف عناصر و بقایای ادیان بیگانه در طول تاریخ اسلام وجود داشته است. "رابطه بین هنجارهای مسلمانان و آداب و رسوم محلی در فرهنگ عامه (اسلام مردمی) ثابت نبوده است. در طول قرنها، روند مداومی برای حذف سنتهای مذهبی که توسط شریعت تجویز نشدهاند، وجود داشته است. اگرچه اکثر روحانیون فرزندان عصر و فرهنگ خود بودند و دیدگاههای مردم خود را پذیرفته یا نسبت به آنها بردبار بودند، در همه زمانها و در همه جا افرادی وجود داشتند که به شدت با هر چیزی که انحرافات غیرمجاز از اسلام میدانستند، مخالفت میکردند، به اصطلاح بدعتها... در عربستان سعودی، مبارزه برای حذف آداب و رسوم بیگانه با اسلام عملاً به یک جنبش اجتماعی تبدیل شد که "وهابیت" نامیده میشود.
در کشورهای مختلف، روند کلی تغییرات، حذف تدریجی آداب و رسومی بود که ریشه غیر اسلامی داشتند... این روند امروز نیز ادامه دارد." (باسیلف، 1998: 10).
در منابع علمی اشاره شده است که حتی در دوران شوروی، تمایز قائل شدن بین اسلام "خارجی" و اسلام "محلی" رایج بود. اسلام خارجی با ویژگیهایی مانند وحدت دین و سیاست، وجود گرایشهای رادیکال، از جمله بنیادگرایی، شناخته میشد. در مقابل، اسلام محلی به عنوان یک سنت فرهنگی-تاریخی، غیرسیاسی و اغلب با سطح پایین فرهنگ دینی، قابل مقایسه با اسلام "خارجی" نبود.
در سالهای اخیر، تلاشهای مبلغان "اسلام ناب" برای ترویج اشکال ایدئولوژیک اسلام که در شرایط تاریخی و مناطق فرهنگی-تاریخی دیگر شکل گرفتهاند، در بین مسلمانان قزاقستان که نسلهای آنها قرنها با سنتهای محلی پرورش یافتهاند، به ناچار منجر به رویارویی شده است. در عین حال، از دیدگاه علمی، تقابل سنتهای مسلمانان محلی با "اسلام واقعی" بیاساس است و از دیدگاه اجتماعی-سیاسی، مملو از درگیریهای خطرناک است که روابط قومی-مذهبی را در قزاقستان بیثبات میکند. در این شرایط، مؤثرترین استدلال ایدئولوژیک علیه مبلغان "اسلام ناب" میتواند انتشار دانش علمی در مورد اسلام و اشکال مختلف آن باشد (اسلام، 1998: 399؛ پروزوروف، 2004: 4-6).
س.م. پروزوروف معتقد است که به رسمیت شناختن اسلام منطقهای به عنوان یک شکل عینی از وجود این دین میتواند گرایشهای تقابلی را در جوامع مسلمان و در بین خود مسلمانان تضعیف کند. با چنین رویکردی به اسلام، تأکید نه بر اختلافات و تضادهای درون اسلامی، نه بر "اعتقاد صحیح" این یا آن مدل از "حکومت اسلامی"، نه بر "برتری" این یا آن مدرسه فقهی، قوم یا منطقه، بلکه بر ایده اشتراک و برابری مردمی است که در فرهنگ اسلامی مشارکت داشتهاند. ایجاد فضای تساهل در بین مسلمانان با گرایشهای مختلف، ملیتهای مختلف و مناطق تاریخی-فرهنگی مختلف، زمینه را برای تساهل بیشتر نسبت به غیرمسلمانان نیز فراهم میکند، زیرا در این صورت نه گرایشهای تقابلی، بلکه جنبه اخلاقی که در همه ادیان بیشتر به ارزشهای انسانی متوسل میشود، در اولویت قرار میگیرد. در عین حال، نگرش به اسلام از سوی غیرمسلمانان نیز باید مناسب باشد (اسلام، 1998: 379، 384؛ پروزوروف، 2004: 6).
در ژوئن 2011، یک مجمع بینالمللی سازمان همکاری اسلامی (OIC) در آستانه برگزار شد که در آن موضوع اصلی مورد بحث، نوسازی اجتماعی-اقتصادی کشورهای اسلامی و افزایش رفاه مردم جهان اسلام بود. موضوعات سیاسی نیز در این مجمع مورد بحث قرار گرفت. موضوع بیاعتبار کردن اسلام و تلاش برای مرتبط کردن آن با پدیدهای مانند تروریسم در بسیاری از سخنرانیها مطرح شد.
در سالهای اخیر، تغییرات قابل توجهی در حوزه دینی در قزاقستان رخ داده است. تجدید حیات پر شتاب و جستجوی "اسلام واقعی" از جمله این تغییرات هستند.
امروزه اسلام در قزاقستان، اول از همه، به عنوان بخش جدایی ناپذیر از فرهنگ انسانی وجود دارد که با ویژگیهای منطقهای و قومی، اصالت ملی و تساهل بین قومی و بین مذهبی مشخص میشود.
مصطفینا ر.م.
منابع:
- باسیلف، 1998 - باسیلف، و.ن. فرهنگ عامه در اسلام و وظایف تحقیق آن // اسلام و فرهنگ عامه. مسکو.
- اسلام، 1998 - اسلام در قلمرو امپراتوری سابق روسیه. فرهنگ لغت دایره المعارفی. شماره 1. مسکو.
- لوباچوا، 1998 - لوباچوا، ن.پ. دین اسلام در مراسم سنتی چرخه خانواده در بین مردمان منطقه آسیای مرکزی و قزاقستان /اسلام و فرهنگ عامه. مسکو.
- پروزوروف، 2004 - پروزوروف، س.م. اسلام به عنوان یک نظام ایدئولوژیک. مسکو: انتشارات ادبیات شرقی.
روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
نظر خود را بنویسید.