logo
logo
دیپلماسی فرهنگیِ ترازِ چهل واره ی دوم انقلاب اسلامی
  • 1401/11/30 - 11:39
  • 612
  • زمان مطالعه : 5 دقیقه

آشفتگی در لانه ی عنکبوت

اعتراضات جاری در اراضی اشغالی، معطوف به حضور یا عدم حضورنتانیاهودر مسند قدرت نیست بلکه نقطه آشکارساز تناقضات و محصول انباشت ابهامات بنیادینی است که به واسطه ماهیت اشغالگرایانه و تروریستی رژیم صهیونیستی و ارتقای آگاهی عمومی و جهانی نسبت به جنایات بی حد و حصر رژیم صهیونیستی، شاهد بسط و تشدید آن خواهیم بود.

 
کابینه رژیم نامشروع و اشغالگر صهیونیستی در تازه ترین اقدامات ضد انسانی خود، توسعه شهرکسازی ها در اراضی اشغالی را تصویب و اعلام کرد که به زودی با روند ساخت و ساز بیشتر در شهرک‌های صهیونیستی موافقت خواهد کرد. از سوی دیگر، زمزمه اخراج ساکنان فلسطینی اراضی اشغالی ( که اساسا صاحبان سرزمین غصب شده خود هستند)، به گونه ای صریح تر درکابینه نتانیاهو مطرح شده است. این تصمیم ها و اقدامات، نقطه آشکارساز استیصال و ناتوانی تل آویو درمواجهه با انواع بحرانهای منطقه ای و داخلی محسوب می شود.دامنه  و عمق منازعات و آشفتگی های موجود در اراضی اشغالی روز به روز بیشتر می شود و سقوط صهیونیستها را با سرعت بیشتری رقم خواهد زد. 
ساده سازی منازعات و ارائه تفاسیر گمراه کننده یا محدود از آنها، یکی از تکنیکهای تبلیغاتی و رسانه ای شناخته شده و مسبوق به سابقه از سوی غرب محسوب می شود. در چنین رویکردی ،"روایتگری ناقص یا دروغین از وقایع"، جای "تشریح یاحتی توصیف اولیه واقعیت" را می گیرد و "دروغ" تبدیل به ابزاری برای خلق تصاویر متحدالشکل اما تهی از حقیقت می شود! اتاقهای فکر و کسانی که دارای قدرت پنهان اما محسوس تبلیغاتی و رسانه ای در غرب هستند، خود تعیین می کنند که چه واقعه ای، به چه شکلی و در چه سطحی باید "توصیف" شده و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. چنین قاعده پررنگی در خصوص منازعات جاری در اراضی اشغالی نیز صادق است. منازعاتی که ماههاست پس از بازگشت بنیامین نتانیاهو بر مسند قدرت و تشکیل کابینه ائتلافی وی آغاز شده و همچنان ادامه دارد. اما جریانهای تبلیغاتی حامی موجودیت خطرناک و منحوس رژیم صهیونیستی چگونه بحرانهای جاری در تل آویوو حیفا را توصیف و متعاقبا تحلیل می کنند؟در این خصوص سه نکته اساسی ومهم وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخست اینکه رسانه های غربی اکثرا در حال القای اختلافات داخلی در اراضی اشغالی در قالب دوگانه"نتانیاهو-غیرنتانیاهو" هستند. این سطحی ترین روایت و توصیفی است که می توان از تظاهرات صدها هزار نفری ساکنان اراضی اشغالی در تل آویو و حیفا بیان و آن را در ذهن مخاطبان و افکار عمومی جهان تثبیت کرد! در این منظومه تبلیغاتی، نتانیاهو حکم یک سیاستمدار افراطی و جنجالی را دارد که قوه عاقله ادعایی رژیم اشغالگر قدس را به چالش کشیده است! کسی که با تاکید بر اصلاحات قضایی مدنظر خود و اکثریت کنست ( پارلمان رژیم نامشروع صهیونیستی) قصد دارد زمینه را برای کاهش قدرت اختیارات دادستانی اراضی اشغالی و مختومه سازی پروند فساد مالی خود وچند تن از اعضای کابینه اش را فراهم سازد. اگرچه کسی در ناتوانی و حماقت نتانیاهو به عنوان یک سیاستمدار شک و شبهه ای ندارد، اما نفی عقلانیت نتانیاهو به معنای اثبات وجود آگاهی ، درایت و عقلانیت در طرفهای مخالف وی در اراضی اشغالی نیست! از آویگدور لیبرمن و یائیر لاپید گرفته تا ایهود باراک وینی گانتز، جملگی فرزندان نامشروع رژیمی اشغالگر هستند که تنفس مسموم آن،منطقه و نظام بین الملل را آلوده ساخته است. بنابراین، باید مراقب دوگانه سازی کاذب "نتانیاهو-ضد نتانیاهو"در اراضی اشغالی و هدف اصلی آن ،یعنی خلق روایتی دروغین در خصوص تفاوت مبنایی جریانات منتقد حزب لیکود ( حزب متبوع نتانیاهو ) با جریان فعلی قدرت در تل آویو بود. 
دوم اینکه اختلافات شکل گرفته در اراضی اشغالی، مدتهاست دیگرمحدود در منازعات سیاسی نیست و وارد فاز هویتی و قومیتی شده است. "سفاردی ها"،" اشکنازی ها"،"فلاشا ها"و"میزراحی ها" گروههای  مهاجر به اراضی اشغالی را تشکیل می دهند که جدال پنهان آنها بر سر قدرت یا بقای حداقلی ، وارد فاز آشکار شده است. اشکنازی ها که همان یهودیان مهاجر از اروپای شرقی محسوب می شوند، معتقدند میزراحی ها یا مهاجرین یهودی که از کشورهای مسلمان راهی اراضی اشغالی شده اند قدرت مانورآنها را محدود ساخته اند.فلاشا ها ( یهودیان مهاجر آفریقایی تبار  ) و سفاردی ها ( که بیشتر ریشه ای اسپانیایی یا پرتغالی دارند) نیز  پس از دهه ها مهاجرت به اراضی اشغالی،نسبت به جایگاه نازل اجتماعی خود شدیدا معترض هستند و بخش مهمی از مهاجرت معکوس از اراضی اشغالی ناظر به همین گروههاست. اگرچه رسانه های غربی و صهیونیستی دهه هاست تلاش کرده اند منازعات قومیتی، مذهبی ( ناظر بر شاخه های یهودیت) و فرقه ای را کتمان و لاپوشانی نمایند ، اما تزلزل در موقعیت منطقه ای رژیم صهیونیستی پس از چندین شکست در برابر گروههای مقاومت و وقوع برخی مسائل مانند جنگ اوکراین که منتج به چنددستگی بیشتردر اراضی اشغالی گردید،منجر به تشدید حس "خشونت داخلی" وتقویت بحرانهای هویتی و اجتماعی در تل آویو،حیفا و حتی شهرکهای صهیونیستی گردیده است.
 
 
نکته آخر اینکه اعتراضات جاری در اراضی اشغالی، معطوف به حضور یا عدم حضورنتانیاهودر مسند قدرت نیست بلکه نقطه آشکارساز تناقضات و محصول انباشت ابهامات بنیادینی است که به واسطه ماهیت اشغالگرایانه و تروریستی رژیم صهیونیستی و ارتقای آگاهی عمومی و جهانی نسبت به جنایات بی حد و حصر رژیم صهیونیستی، شاهد بسط و تشدید آن خواهیم بود. در این معادله، دوگانه "نتانیاهو-ضد نتانیاهو"تنها یک لایه سطحی از منازعات داخلی در اراضی اشغالی به شمارمی آید که در برابر دیگر لایه های عمیق بحران و چندگانگی دراین رژیم موضوعیت چندانی ندارد. در این معادله،تمرکززدایی رسانه های غربی از اختلافات بنیادین شکل گرفته در اراضی اشغالی و تقلیل منازعات موجود به دوگانه"نتانیاهو-ضد نتانیاهو"،یک نشانی گمراه کننده و غلط محسوب می شود. یکی از نقاط قوت مثال زدنی جبهه مقاومت در منطقه این است که هیچ گاه اسیر اسامی و عناوین سیاستمداران در اراضی اشغالی نشده و دوگانگی ها و اختلافاتی که میان جریانات لیبرال و محافظه کار درتل آویو شکل گرفته را مبنای قضاوت و تحلیل خود قرار نداده است. این همان خصلت ذاتی گفتمان مقاومت و کسانی است که دل در گروی این گفتمان معنوی، قدرتمند وپویا دارند.
 
. .

. .

تصاویر

نظر خود را بنویسید.

Copyright © 2022 icro.ir , All rights reserved