سمینار داستاننویسی معاصر ایران و هند، به همت رایزنی فرهنگی كشورمان و با همکاری ساهیتیا آکادمی دهلی نو و مؤسسه فرهنگی شهر کتاب تهران برگزار شد.
به گزارش ادارهكل روابط عمومي و اطلاعرساني سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، به همت رایزنی فرهنگی ایران و با همکاری ساهیتیا آکادمی دهلی نو و مؤسسه فرهنگی شهر کتاب تهران، سمینار داستاننویسی معاصر ایران و هند (5 آذرماه) با حضور مسئولان، کارشناسان و نویسندگان دو كشور برگزار شد.
در اين مراسم، ك. شرینیواساراو، دبیر ساهیتیه آکادمی (فرهنگستان ادب) طي سخناني، با تأکید بر این نکته که ذخائر ادب فارسی در هند بیشتر از ایران است، گفت: زیان فارسی بر زبانهای رایج در هند و فرهنگ آن تأثیر گذاشته است
پال زکریا، از نویسندگان مشهور مالایم گفت: ما ایران را به اسم پرشیا میشناسیم. مطالعات من در زمینه فارسی به عطار، رومی و فردوسی محدود است. این شخصیتها من را به عنوان یک نویسنده تحت تأثیر قرار دادند.
وی در ادامه، افزود: فیلمسازان ایرانی مانند عباس کیارستمی، مجید مجیدی و ... در میان فیلمسازان هندی از محبوبیت خاصی برخوردار هستند و به مناسبت درگذشت عباس کیارستمی مراسم متعددی در کرالا برگزار شد.
آذرمیدخت صفوی، رییس مرکز تحقیقات فارسی دانشگاه اسلامی علیگر در سخنان خود درباره گسترش داستاننویسی در ایران و هند گفت: داستاننویسی به اندازه خود زبان قدمت دارد و انسانهای اولیه برای سرگرم کردن خود داستان میگفتند.
وی تأکید کرد: روایت داستاننویسی ایرانیها به طور مستقیم با کتاب پنجاتنترا ارتباط دارد؛ همزمان با تغییرات اجتماعی و سیاسی داستاننویسی نیز، تغییر کرد. ایران دو تحول اساسی را شاهد بود. یکی نهضت مشروطه و دیگر انقلاب اسلامی.
صفوي ادامه داد: در هند نیز دو تغییر اساسی مشاهده میشود که یکی استقلال هند و دیگری تقسیم آن به دو کشور است. داستاننویسی همزمان با این تغییرات به صورت رُمان و داستان کوتاه ظاهر شد و ساختار و طرز تفکر جدیدی به داستانها راه یافت.
وی در ادامه سخنان خود، به نقل قول از چند نقاد ایرانی و هندی پرداخت و گفت: پریمچند در هند و جمالزاده در ایران هم عصر بودند. در هند نثرنگارانی چون نرندر کمار، یشپال، سعادت حسن منتو، راجندر سنگ بیدی، دکتر رشید جهان، عصمت چغتایی، قرة العین حیدر و غیره و در ایران بزرگ علوی، محمد حجازی و بعد از انقلاب اسلامی، راضیه تجار، مهدی شجاعی هوشنگ مرادی کرمانی و ... روایت داستاننویسی را ادامه دادند و روشهای جدید را معرفی کردند.
صفوي گفت: ادبیات جدید جسورانه است که مسائل جامعه را به چالش میکشد و به دنبال راه حلی برای آن است. در زبان اردو تجدد و در ایران ادبیات متعهد ظهور کرد که ساختار و چارچوب موضوعی داستاننویسی را تغییر داد و مسائل جدیدی را به آن داخل کرد.
وی در ادامه، بيان كرد: داستاننویسی فارسی و اردو به صورت موازی رو به رشد نهاد و مشترکات بسیاری در آن موجود است. نویسندگان معاصر زندگی مردم عادی و طبقه زحمتکش و کارگر جامعه را موضوع داستان قرار دادهاند.
علیاصغر محمدخانی، در مقاله خود با عنوان از داستاننویسی چه میدانیم؟ با اشاره به اهداف داستاننویسی و با تأکید بر این نکته که زبانهای هندی و فارسی از نزدیکترین زبانهای دنیا هستند که همواره ارتباط متقابل داشتهاند، گفت: ترجمه داستانهای ایرانی به زبانهای هندی و تأثیر گرفتن آثار فارسی از زبان هندی نمونه این ارتباط متقابل است.
وی افزود: ادبیات داستانی هندی از سال 1850 آغاز شد و نویسندگانی چون هریش چند را از پیشگامان بودند. داستاننویسی در ایران نیز یک صده قدمت دارد و ادبیات مشروطه تحولی در ادبیات فارسی ایجاد کرد و انواع جدید ادبی خلق شد و نویسندگانی چون محمدعلی جمالزاده، بزرگ علوی راه تازهای در ادبیات گشودند. به همین صورت در قرن و نوزدهم و بیستم در هند رُمانهای تأثیرگذاری نوشته شد که حاوی مسائل اخلاقی و اجتماعی جامعه هند بود و اصلاحات اجتماعی مطرح شد.
در ادامه، علی دهگاهی، رایزن فرهنگی کشورمان در سخنان خود با تأکید بر اینکه داستانسرایی در ایران و هند بیشترین قدمت را دارد، گفت: کلیله دمنه قدیمیترین نمونه داستاننویسی جهان است.
وی ادبیات داستانی معاصر را محصول شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قرون اخیر خواند و افزود: شکلگیری طبقه متوسط جامعه، اندیشه تجدد، خواستههای مشروطیت و قانون طلبی باعث شد که ارزشهای کهن اهمیت خود را از دست بدهند و شکلهای جدید ادبی و موضوعهای نوین وارد عرصه ادبیات شوند.
دهگاهی در ادامه، اظهار كرد: پس از انقلاب اسلامی، ادبیات معاصر مشخصات بارز دیگری پیدا کرد که میتوان آن را ادبیات انقلاب اسلامی نامید. ادبیاتی انقلاب پس از وقوع جنگ تحمیلی جای خود را به ادبیات دفاع مقدس داد و آثار زیادی در این عرصه بوجود آمده که این آثار به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند. دا، من زندهام، پایی که جا ماند نمونهای از این آثار شناخته شده هستند.
امیرعلی نجومیان، استادیار گروه زبان انگلیسی دانشگاه شهید بهشتی تهران، از ديگر سخنرانان اين مراسم بود كه به نقش زنان در ادبیات مهاجرت به تاریخ ادبیات مهاجرت در ایران اشاره کرد و گفت: قبل از انقلاب اسلامی تعداد محدودی از زنان نویسندگی میكردند اما بعد از انقلاب، تعداد زیادی از زنان به این سمت روی آوردند و به داستاننویسی پرداختند.
انیس الرحمن، رییس پیشین گروه انگلیسی دانشگاه جامعه ملیه اسلامیه، در مقاله خود با عنوان گرایشهای جدید در داستاننویسی هندی به داستانهای انگلیسی پرداخت و با مطالعه تطبیقی به طبقهبندی موضوعی داستانهای نوشته شده در یک دهه گذشته اشاره كرد.
خانم فریبا وفی، نویسنده ایرانی، در مقاله خود با عنوان پروسه داستانی به تجربههای خود از داستاننویسی پرداخت و ادبیات داستانی از منظر تصویر زنان در آن را بيان كرد.
پس از آن، خانم سنجوکتا در مقاله خود به بررسی ترجمه داستان در هند پرداخت و گفت: مترجم مسئولیت حساسی را به عهده دارد که بدون خارج شدن از چارچوب اصلی اثر آن را به نحو احسن به زبان مقصد ترجمه كند.
دنیش چاندرا گوسوامی به موضوع داستانهای علمی و فانتزی در هند اشاره كرد و گفت: در چند دهه اخیر داستانهای علمی ظهور کردهاند، اما هنوز چارچوب مشخصی برای آن وجود ندارد و برای اولین بار این عنوان در 1920 ميلادي توسط هوگو گیرنبیک، ناشر آمریکایی به کار برده شد.
میرعابدینی، نویسنده ایرانی در مقاله خود با عنوان جریانهای عمده داستاننویسی در ایران به بررسی اجمالی تاریخ داستاننویسی معاصر پرداخت.
انتهاي پيام/
